کتاب ترانه های خیام
معرفی کتاب ترانه های خیام
کتاب ترانههای خیام نوشتهٔ صادق هدایت یکی از کتابهای مجموعهٔ نسخههای قدیمی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران است که بهصورت اسکنشده در اختیار پژوهشگران و علاقهمندان قرار گرفته است. شاید کمتر کتابی در دنیا مانند مجموعهٔ ترانههای خیام تحسین شده، مردود و منفور بوده، تحریف شده، بهتان خورده، محکوم گردیده، حلاجی شده، شهرت عمومی و دنیاگیر پیدا کرده و بالاخره ناشناس مانده است.
درباره کتاب ترانههای خیام
صادق هدایت نخستین کسی است که در ایران برای تشخیص رباعیات اصیل خیام دست به کاری پژوهشی زده است. او دو اثر در شرح جایگاه ادبی خیام نوشته است: مقالهٔ «مقدمهای بر رباعیات خیام» که در سال ۱۳۰۳ خورشیدی منتشر شد و کتاب «ترانههای خیام» در سال ۱۳۱۳ خورشیدی برای نخستینبار طبع شد. پژوهشهای هدایت تاکنون عدهٔ بسیاری از بزرگان را به نوشتن شرح و نقد و تفسیر واداشت و آثار گوناگونی در این موضوع خلق شد. نکات حاضر در این کتاب به قلم صادق هدایت نوشته شده که تقسیمات و شرح خود او به اندازه است. بهمنظور تدقیق هرچه بیشتر رباعیات، صادق هدایت ترانههایی را با ستاره برجسته کرده است که تردیدآمیزند و نسبتدادنشان به خیام بااحتیاط صورت پذیرفته است.
کتاب ترانههای خیام را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به مطالعهٔ پژوهشهای ادبی پیشنهاد میشود.
درباره صادق هدایت
صادق هدایت در ۲۸ بهمن سال ۱۲۸۱ در تهران متولد شد. این نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی را از بنیانگذاران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند. صادق هدایت تحصیل در دوره متوسطه را در دبیرستان دارالفنون آغاز کرد اما به علت درد چشم مجبور شد که یک سال مدرسه متوسطه را ترک کند و پس از آن به مدرسه سنلویی که مدرسه فرانسویها بود رفت. تحصیل در این مدرسه زمینه آشنایی هدایت با ادبیات جهانی را فراهم کرد. او از نوجوانی نوشتن در روزنامهها را آغاز کرد. نخستین کتاب صادق هدایت انسان و حیوان، نام دارد که راجع به مهربانی با حیوانات، تألیف شده است.
هدایت در سال ۱۳۰۵ با اولین گروه دانشآموزان اعزامی به خارج راهی بلژیک شد و در رشته ریاضیات محض به تحصیل پرداخت. در همین سال داستان مرگ را در مجله ایرانشهر که در آلمان منتشر میشد به چاپ رسانید و مقالهای به فرانسوی به نام جادوگری در ایران در مجله لهویل دلیس، نوشت. هدایت از وضع تحصیل و رشتهاش در بلژیک راضی نبود و میخواست که خود را به فرانسه و در آنجا به پاریس که آن زمان مرکز تمدن غرب بود برساند. سرانجام در اسفند ۱۳۰۵ پس از تغییر رشته و دوندگی فراوان به پاریس منتقل شد. هدایت در سال ۱۳۰۹، بیآنکه تحصیلاتش را به پایان رسانده باشد، به تهران بازگشت و در بانک ملی مشغول به کار شد. اما از وضع کارش راضی نبود؛ با وجود این سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴ برای هدایت دورانی پربار محسوب میشود و آثار تحقیقی و داستانی بسیاری انتشار داد. از جمله این آثار میتوان به مجموعه انیران، مجموعه داستانهای کوتاه سایهروشن، نمایشنامه مازیار با مقدمه مینوی، کتاب مستطاب وغوغساهاب با همکاری مسعود فرزاد، مجموعه داستانهای کوتاه سه قطره خون و چندین داستان کوتاه دیگر نظیر گرداب، دونژوان کرج، مردی که نفسش را کشت، صورتکها، چنگال، لاله، آفرینگان، طلب آمرزش، محلل، مردهخورها، عروسک پشت پرده، چاپ نخست علویه خانم و همچنین سفرنامه اصفهان نصف جهان اشاره کرد.
هدایت در دوران اقامت خود در بمبئی اثر معروف خود بوف کور را که در پاریس نوشته بود پس از اندکی دگرگونی با دست بر روی کاغذ استنسیل نوشته، بهصورت پلیکپی در پنجاه نسخه منتشر کرد. این نویسنده سرشناس ایرانی سرانجام در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در آپارتمان اجارهایاش در خیابان شامپیونه، واقع در پاریس با گاز خودکشی کرد.
درباره خیام نیشابوری
غیاثالدین ابوالفتح عُمَربن ابراهیم خَیّام نیشابوری، زادهٔ ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ در نیشابور و درگذشتهٔ ۱۲ آذر ۵۱۰ در همان شهر، از مردان بزرگ دانش ایرانی بود که کشفیات و خدمات او در ریاضیات و نجوم، شهرت جهانی او را تا به امروز پابرجا نگاه داشته است. حکیم، همهچیزدان و فیلسوف نیز بود بااینحال شهرت امروزی او علیالخصوص میان پارسیزبانان مرهون رباعیات نغز اوست. سروسامان دادن و تدقیق محاسبات گاهشماری ایران در زمان وزارت «خواجه نظامالملک»، در دورهٔ پادشاهی «ملکشاه سلجوقی» (۴۲۶-۴۹۰ هجری قمری) از خدمات برجایماندهٔ اوست که جهانیان را در محاسبهٔ گردش زمین به دور خورشید بینیاز ساخت. خیام در علوم ادبی، دینی و تاریخی نیز استاد بود و نقش او در حل معادلات درجه سوم و مطالعاتش دربارهٔ اصل پنجم اقلیدسی نام او را بهعنوان ریاضیدانی برجسته در تاریخ علم ثبت کرده است.
بخشی از کتاب ترانههای خیام
فلسفه خیام هیچ وقت تازگی خود را از دست نخواهد داد. چون این ترانههای در ظاهر کوچک ولی پرمغز تمام مسایل مهم و تاریک فلسفی که در ادوار مختلف انسان را سرگردان کرده و افکاری که جبراً به او تحمیل شده و اسراری که برایش لاینحل مانده مطرح میکند. خیام ترجمان این شکنجههای روحی شده: فریادهای او انعکاس دردها، اضطرابها، ترسها، امیدها و یأسهای میلیونها نسل بشر است که پیدرپی فکر آنها را عذاب دادهاست. خیام سعی میکند در ترانههای خودش با زبان و سبک غریبی همهٔ این مشکلات، معماها و مجهولات را آشکارا و بیپرده حل بکند. او زیر خندههای عصبانی و رعشهآور مسایل دینی و فلسفی را بیان میکند. بعد راه حل محسوس و عقلی برایش میجوید.
به طور مختصر، ترانههای خیام آیینهای است که هر کس ولو بیقید و لاابالی هم باشد یک تکه از افکار، یک قسمت از یأسهای خود را در آن میبیند و تکان میخورد. ازین رباعیات یک مذهب فلسفی مستفاد میشود که امروز طرف توجه علمای طبیعی است و شراب گس و تلخمزهٔ خیام هرچه کهنهتر میشود بر گیرندگیش میافزاید. به همین جهت ترانههای او در همه جای دنیا و در محیطهای گوناگون و بین نژادهای مختلف طرف توجه شده.
هر کدام از افکار خیام را جداگانه میشود نزد شعرا و فلاسفهٔ بزرگ پیدا کرد. ولی رویهمرفته هیچکدام از آنها را نمیشود با خیام سنجید و خیام در سبک خودش از اغلب آنها جلو افتاده. قیافهٔ متین خیام او را پیش از همه چیز یک فیلسوف و شاعر بزرگ همدوش لوکرس، اپیکور، گوته، شکسپیر و شوپنآور معرفی میکند.
اکنون برای این که طرز فکر و فلسفهٔ گویندهٔ رباعیات را پیدا بکنیم و بشناسیم ناگزیریم که افکار و فلسفهٔ او را چنانکه از رباعیاتش مستفاد میشود بیرون بیاوریم، زیرا جز این وسیلهٔ دیگری در دسترس ما نیست و زندگی داخلی و خارجی او، اشخاصی که با آنها رابطه داشته، محیط و طرز زندگی، تأثیر موروثی، فلسفهای که تعقیب میکرده و تربیت علمی و فلسفی او به ما مجهول است.
حجم
۷٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۱۳
تعداد صفحهها
۱۳۳ صفحه
حجم
۷٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۱۳
تعداد صفحهها
۱۳۳ صفحه
نظرات کاربران
مطالب کتاب رو قبلا در کتاب رباعیات خیام خونده بودم. خیام یعنی عشق. عاشق هرچیزی ام که به خداوندگار خیام بزرگ ارتباط داشته. شعر های خوب بخونیم و مواظب هم باشیم.