کتاب گرسنه چه چیز هستید؟
معرفی کتاب گرسنه چه چیز هستید؟
کتاب گرسنه چه چیز هستید؟ اثری در زمینه سلامت روح و جسم از دیپاک چوپرا است که با ترجمه سیما رهشناس در نشر گویا به چاپ رسیده است. چپرا در این کتاب راه حلی دائمی و همیشگی برای کاهش وزن، سلامتی و سبکی روح پیشنهاد میکند.
درباره کتاب گرسنه چه چیز هستید؟
امروز راههای گوناگونی توسط افراد برای زندگی سالمتر معرفی میشوند از جمله گیاهخواری، رویآوردن به غذاهای دریایی و خشکبار و....
مردم رفته رفته از غذاهای صنعتی روی می گردانند و طرفدار غذاهای ارگانیک میشوند. اما دیباک چوپرا که عقیده دارد پیروی از یک رژیم غذایی محدودکننده باعث بازگشت چاقی و اضافهوزن حتی بیش از زمان قبل از رژیم میشود، در این کتاب راهی به شما پیشنهاد میکند تا از شر رژیمهای گوناگون خلاص شوید. او راه حل خوردن آگاهانه را در این کتاب برای شما تشریح میکند. خوردن آگاهانه یعنی این که هنگام غذا خوردن، فقط به غذای خود توجه کنید و از انجام دادن هر کاری که حواس شما را پرت میکند خودداری کنید.
بنابراین اگر چاق هستید یا احساس سنگینی میکنید یا سطح انرژی شما پایین است و یا دربارهٔ اندام خود تصور ناراحتکنندهای دارید و به یاد میآورید وقتی که جوانتر بودید چه احساس خوبی داشتید و چقدر بهتر به نظر میآمدید، این کتاب برای شما است و مطالب شگفتانگیز و جالبی در آن هست که از مهمترین آنها این است که وزن ایدهال، طبیعیترین وضعیتی است که شما میتوانید در آن قرار داشته باشید.
خواندن کتاب گرسنه چه چیز هستید؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کسانی که به دنبال بهترین راهحل برای بهبود سلامت جسمی رو روحی خود هستند مخاطبان این کتاباند.
درباره دیباک چوپرا
دکتر دیپاک چوپرا، نویسندهٔ کتاب پرفروش بدن بیعُمر، ذهنِ بیزمان، و مقالات گوناگون در مجلهٔ نیویورک تایمز، پزشک متخصص غدد درونریز است. او عضو کالج پزشکان آمریکا و عضو مؤسسهٔ آمریکایی متخصصان غدد، و پروفسور الحاقی برنامههای عملی در دانشکدهٔ مدیریت در دانشگاه نیو وسترن و پژوهشگر برجستهٔ دانشکدهٔ بازرگانی در دانشگاه کلمبیا میباشد.
چوپرا از سال ۱۹۹۷ همه ساله ساله از طرف دانشکدهٔ پزشکی دانشگاه هاروارد، بخش آموزش، پیوسته برای سخنرانی در رشتهٔ پزشکی داخلی، دعوت شده است.
بخشی از کتاب گرسنه چه چیز هستید؟
برای اینکه دریابیم شما گرسنهٔ چه چیز هستید، بایستی با نگاه به فراسوی سیستم مدارگونهای که از طریق هیپوتالاموس گرسنگی را تحریک میکند و پیش از آن دربارهاش صحبت کردم، ارتباط میان ذهن و بدن را دوباره برقرار کنید.
شما میتوانید علائم سادهٔ بدن خود مثل گرسنگی را بیارزش تلقی کنید در حالیکه تمام مغز درگیر آن است، در سیستم طبیعی بدن که اشتها را تنظیم میکند، افراد دخالتی ندارند. ما همه افرادی را میشناسیم که وزنشان از زمانِ نوجوانی هرگز تغییر نکرده است. آنها جملاتی شبیه به این جملات را میگویند:
- بدن من به من میگوید چه میخواهد.
- اگر من یک کیلو اضافه کنم احساس ناراحتی میکنم.
- من ورزش میکنم برای اینکه احساس بسیار خوبی دارد.
اینها جملاتی هستند که در ارتباط ذهن ــ بدن وقتی که بهدرستی کار میکند، ریشه دارد. بدبختانه زمانی که ارتباط ذهن ــ بدن ناقص باشد، عادت های بد راهنمای بدن میشود و علائم، اشتباه فرستاده میشود و هنگامی که بدن با چاقتر شدن و عدم تعادل بیشتر و نهایتاً بیماری واکنش میکند، ذهن این علائم پریشانی را نادیده میگیرد. بگذارید ببینیم چرا این اتفاق میافتد.
تصور کنید سه مکالمهٔ تلفنی به یک نقطه برسد که در واقع بهم پیوستن سه منطقهٔ مغز است. هر منطقه چیزی برای گفتن به شما دارد؛ هر کدام پیامهای تغذیهای متفاوت در یک زمان میفرستد. هر کدام در جستجوی نوع متفاوتی از رضایتمندی است. مغز فرودین۶ وقتی که شما از نظر جسمانی احساس خوبی دارید خرسند میشود. سیستم لیمبیک۷ زمانی که شما از نظر عواطف احساس خوبی دارید، رضایتمند است.
مغز فرازین۸ هنگامیکه شما تصمیم خوبی برای خود میگیرید، خشنود است.
معجزهٔ مغز انسان این است که تمام این قسمتها میتوانند با هم کار کنند. مغز فرودین می تواند پیام بفرستد که "من گرسنهام"، که مغزِ احساسی هم میپذیرد زیرا خوردن، فرد را در "خلق و خوی خوبی" قرار میدهد. بنابراین مغز فرازین میتواند بگوید "بیا غذا بخوریم". این عمل تعادلی طبیعی است و به سود تمام آن سه بخش مغز عمل میکند. هیچکدام از آنها نبایستی پیام خود را تحمیل کند و سعی نماید که با فشار آوردن به دیگر بخشها و خارج کردن آنها از راهشان بخواهند که شنیده شوند.
ساختار مغز شما این است که خوشحالی را در هر سطحی دریابد. برای یک نوزاد که تقریباً به طور کامل با غریزه های اساسی از مغز فرودین عمل میکند، هنگامی که گرسنه میشود، خوشحالی به معنای خوردن است؛ زمانی که خسته است، خوشحالی یعنی خوابیدن و وقتی سردش میشود خوشحالی بغل شدن است. اما هنگامی که بخشهای دیگری از مغز یعنی سیستم لیمبیک و مغز فرازین شروع به رشد میکنند، نوع جدید خوشحالی آنها به مراتب پیچیدهتر میشود.
بهعنوان یک پزشک جوان من این چیزها را از نظر دانش پزشکی میدانستم ولی شخصاً توجهی به آنها نداشتم. وقتی به میز شام در گذشته نگاه میکنم، مرد جوان خستهای را میبینم (با یک همسر جوان صبور) که مغزش پر از اطلاعات تکنیکی (مغز فرازین) است و صدای درونش فریاد میزند "من ناشاد و ناراحتام" (سیستم لیمبیک). در همان موقع ابتداییترین صدا در سر من که از شکست کاری میترسید و زیر فشار خرد میشد (مغز خزنده)۹زمینهٔ ناراحتکنندهای را بدان اضافه میکرد. جای تعجب نیست که در چنین لحظات تیره و تاری غذایی تعارف میشد که جرقهای از رضایتمندی را به همراه داشت. (من خوشبخت بودم که در خانوادهای با پدر و مادری دوستداشتنی بزرگ شده بودم و خانوادهٔ جدید من، همانند بسیاری از پزشکان که میشناختم از هم نپاشید و من ارزش داد و ستد عشق را میشناختم).
شما نمیتوانید از سه گفتگویی که تمام مدت در مغزتان است فرار کنید. صدها انتخاب از طریق مغز فرازین هر روز فیلتر میشود و هر یک رنگی از احساس را حمل میکند. این ویژگیِ منحصر به فرد انسان است. اگر شما مقداری غذا را پیش موش آزمایشگاهی بگذارید، به طور اتوماتیک آن را میخورد و به طور اتوماتیک هم بخش لذت در مغزش فعال میگردد. اما وقتی در برابر یک انسان غذا بگذارید، هر واکنشی قابلتصور است. بارها افراد چیزهایی شبیه این جملات میگویند:
- من آنقدر عصبانیام که نمیتوانم بخورم
- من این ماهی را دوست ندارم. فقط گوشت و سیبزمینی میخورم
- من الآن خیلی کار دارم.
مغز ما مرکز لذت برای غذا دارد، درست مثل موش آزمایشگاهی، اما زندگی درونی ما به طرز باورنکردنی متعالی است. احساسها میتوانند از گرسنگی چشمپوشی کنند، یا به طور غیرطبیعی آن را قدرت بخشند. عقاید و باورها که از مغز فرازین برمیخیزد میتوانند هم در احساس و هم در گرسنگی تداخل نمایند. نوجوان آنورکسیک۱۰ که بدن بسیار لاغر خود را در آیینه میبیند ولی احساس میکند بسیار چاق است، به خاطر این است که تصویر ذهنیِ بستهای دارد (من به یک جنبه از ناهنجاری ژنتیکی و روانشناختی پیچیده اشاره دارم) وقتی که شما زیادهخواری میکنید ممکن است مغز فرودین شما دیوانه شده، شما را وادار به گرسنگی غیرقابل کنترل نماید. اما مشکل دقیقاً سیستماتیک است. آمیزهای است از: کنترل محرک با مغز فرودین، سعی بر یافتن راحتی با مغز احساسی، و انتخابهای بد با مغز فرازین، تمام این سه دخالت دارند و رقص پیوسته و مداومی را شکل میدهند. بدینگونه که در اینجا میبینید.
حجم
۴۱۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱۳ صفحه
حجم
۴۱۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱۳ صفحه
نظرات کاربران
عالی ومفید بود