کتاب کتاب کار اضطراب اجتماعی و کمرویی

کتاب کار اضطراب اجتماعی و کمرویی اثری از مارتین ام. آنتونی و ریچارد سوینسون است که با ترجمه جواد خلعتبری، تبسم بحرینی و لیلا سجادی در نشر ثالث به چاپ رسیده است.

 درباره کتاب کار اضطراب اجتماعی و کمرویی

 این کتاب تکنیک‌های اثبات شده و گام به گامی برای غلبه بر ترس را معرفی می‌کند.

اختلال اضطراب اجتماعی (SAD) که با نام فوبی اجتماعی نیز شناخته می‌شود یکی از شایع‌ترین اختلالات اضطرابی از حوزه اختلالات روان‌شناختی جامعه است در دهه‌های اخیر، تحقیقات نسبتاً گسترده‌ای برای ابداع راهبردهای درمانی مؤثر برای درمان این اختلال ناتوان‌کننده صورت گرفته است. اکثر این پژوهش‌ها در حوزه درمان‌های نسل دوم و سوم رفتار درمانگری (درمان شناختی _ رفتاری، درمان پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی) بوده است. کتاب حاضر سعی دارد فنون و تکنیک‌های برخاسته از این رویکردهای درمانی را به سدگی تشیح نماید تا بتوان مشکلات ناشی از اضطراب اجتماعی و کمرویی را حل و فصل نمود.

اضطراب اجتماعی اصطلاح موجزی است که بیانگر ترس و نگرانی اغلب مردم در زمان‌های خاصی تجربه می‌کنند علی‌الخصوص در هنگام برقراری ارتباط با دیگران و انجام عمل خاصی در جمع. این افراد بیشتر از قضاوت و ارزیابی دیگران در مورد عملکردهایی نگران هستند فکر می‌کنند که ممکن است کاری انجام دهند و یا چیزی بگویند که موجب حقارت و خجالت آن‌ها شوند. حرفی و یا عملی که مورد تمسخر قرار گیرند و دیگران او را بی‌کفایت و دست و پا چلفتی برچسب بزنند به همین دلیل یا درجمع قرار نمی‌گیرد و حتی اگر هم مجبور باشد در جمع قرار گیرد حرفی نمی‌زند، تماس چشمی برقرار نمی‌کند.

در مورد کمرویی و خجالتی بودن کمی اوضاع متفاوت است. کمرویی روی یک پیوستار قرار دارد. همه آدم‌ها کمرویی را تجربه می‌کنند در انتهای پیوست کمرویی است که افراد در دام اختلال و اضطراب اجتماعی گرفتار می‌شوند. بر پژوهش‌ها مشخص شده است که فقط ۵ درصد بزرگسالان اعلام کردند در هیچ برهه‌ای از زندگی اصلاً و ابداً کمرو نبوده‌اند ولی بقیه افراد کمرویی را اذعان می‌کنند، تجربه کرده‌اند می‌دانند که در شکل‌گیری این کمرویی و خجالتی بودن و نهایتاً اضطراب اجتماعی هم خلق و خو و نیز شیوه‌های فرزندپروری و شیوه برخورد اطرافیان بخصوص والدین، خواهران و براران، همسالان و مراجعین قدری نقشی دارند.

کتاب کار اضطراب اجتماعی و کمرویی به شیوه‌های سلیس و روان تکنیک‌های پرکاربرد بهبود حال این افراد که در تغییر شناخت و باور، هیجان و احساس، برانگیختگی فیزیولوژیکی و نهایتاً رفتار و اعمال این افراد مؤثر است را ارائه می‌کند که در نهایت این افراد درگیر فرایند شوند و از محتوا خارج شوند و زندگی با لذت و آرامشی را دنبال کنند.

 خواندن کتاب کار اضطراب اجتماعی و کمرویی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب راهگشای کاربران برای مداخلات درمانی روان درمانگران و نیز مراجعان درگیر کمرویی شدید و اضطراب اجتماعی است.

 بخشی از کتاب کار اضطراب اجتماعی و کمرویی 

هانا ۲۶ سال داشت و به عنوان دستیار مدیر در یک کتاب‌فروشی کوچک مشغول به کار بود. او برای دریافت کمک در زمینهٔ اضطراب شدید خود به دلیل عروسی‌ای که در پیش داشت، به کلینیک تحقیقاتی و درمانی اضطراب ما مراجعه کرد. هانا نگران ازدواج کردن نبود. او از خود مراسم عروسی می‌ترسید. فکر این‌که در مقابل چنین جمعیتی قرار بگیرد و همهٔ توجه‌ها به او معطوف شود، برایش غیرقابل تصور بود. در واقع، او عروسی خود را قبلاً دو بار به تعویق انداخته بود؛ زیرا می‌ترسید در کانون توجه قرار گیرد.

اضطراب هانا بیش‌تر برای ترس از مراسم عروسی بود. او گفته بود که همیشه کمروست، حتی زمانی که بسیار جوان بوده است. زمانی که در دبیرستان بود، اضطراب او از بودن در کنار مردم چنان شدت یافته بود که بر عملکرد تحصیلی او تأثیر گذاشته بود. او قانع شده بود که همکلاس‌هایش او را فردی کسل‌کننده و خسته‌کننده می‌پندارند، یا این‌که آن‌ها متوجه اضطراب او می‌شوند و می‌فهمند که دست‌وپاچلفتی است. هانا معمولاً از خواندن مقالهٔ خود یا صحبت کردن سر کلاس درس خودداری می‌کرد و کلاس‌هایی را که امکان داشت همکلاسی‌های او متوجه عملکردش بشوند و براساس آن او را قضاوت بکنند (مانند کلاس تربیت بدنی) انتخاب نمی‌کرد. در مواردی او حتی از معلمان خواسته بود مقالهٔ مکتوب به جای سخنرانی در مقابل کلاس ارائه دهد. علی‌رغم دانش‌آموزی موفق بودن، همیشه در کلاس ساکت بود، به ندرت سؤال می‌کرد و در مباحث کلاسی شرکت نمی‌کرد.

در سراسر دوران دانشکده یافتن دوست جدید برای هانا بسیار مشکل بود. هرچند دیگران او را فردی خوش‌مشرب می‌دانستند و اغلب به رویدادهای اجتماعی مانند مهمانی‌ها دعوتش می‌کردند، او به ندرت این دعوت‌ها را می‌پذیرفت و ترجیح می‌داد بیش‌تر از طریق رسانه‌های اجتماعی و پیام‌های متنی با دیگران در ارتباط باشد. او فهرست بلندبالایی از بهانه‌ها، برای دوری جستن از اجتماعی شدن، آماده داشت. او فقط با خانوادهٔ خود و معدودی دوست قدیمی احساس راحتی می‌کرد و بدون آن‌ها تقریباً از ارتباط برقرار کردن با دیگران اجتناب داشت.

مدت کوتاهی بعد از تمام شدن دوران دانشگاه، هانا در یک بانک مشغول به کار شد و دیری نپایید که به دستیار مدیر ارتقا پیدا کرد. او همیشه در تعامل با مشتریان بانک راحت بود و به تدریج هنگام صحبت کردن با همکاران خود نیز بیش‌تر احساس راحتی می‌کرد. با این حال او هرگز با همکارانش ناهار صرف نکرد و هرگز هم در رویدادهای اجتماعی، از جمله تعطیلی سالانهٔ بانک، شرکت نکرد.

 فهرست کتاب کار اضطراب اجتماعی و کمرویی

پیشگفتار مترجم

معرفی

بخش ۱: درک اضطراب اجتماعی

فصل ۱: کمرویی و اضطراب اجتماعی چیست؟

فصل ۲: چرا این ترس‌ها وجود دارند؟

فصل ۳: آشنایی با اضطراب اجتماعی خود

بخش ۲: نحوهٔ غلبه بر اضطراب اجتماعی و لذت بردن از زندگی

فصل ۴: ایجاد برنامه‌ای برای تغییر

فصل ۵: داروهای مؤثر بر اضطراب اجتماعی و اختلال اضطراب اجتماعی

فصل ۶: تغییر افکار و پیش‌بینی‌های به‌وجودآورندهٔ اضطراب

فصل ۷: آمادگی برای روبرو شدن با ترس‌ها از طریق مواجهه

فصل ۸: رویارویی با موقعیت‌های اجتماعی هراس‌آور و احساسات

فصل ۹: مقابله با اضطراب اجتماعی با ذهن‌آگاهی و پذیرش

فصل ۱۰: ارتباط مؤثرتر

فصل ۱۱: حفظ پیشرفت‌ها و برنامه‌ریزی برای آینده

ویدیوها و کتاب‌های پیشنهادی

منابع

یادداشت‌ها