کتاب مجوس

رمان مجوس، نوشتة جان فاولز است که برای اولین بار در سال 1965 منتشر شد. یک مرد انگلیسی جوان به نام نیکلاس اورف، کار تدریس در جزیره‌ای دور در یونان را قبول می‌کند تا از یک رابطة عاشقانة تقریبا شکست‌خورده فرار کند.

درباره کتاب مجوس

نیکلاس اورف آدمی بود که زندگی را همان‌طور که خودش دوست داشت ادامه می‌داد اما پدر و مادرش با سبک زندگی‌ای که او در پیش گرفته بود مخالف بودند. نیکلاس با دختری به نام الیسون آشنا می‌شود و همزمان با این آشنایی نیکلاس کار تدریس در جزیره‌ای دورافتاده در یونان را می‌پذیرد. در پی رفتن به این جزیره به شکلی غم انگیز الیسون را رها می‌کند و به یونان می‌رود. داستان اصلی کتاب از رفتن نیکلاس به یونان شروع می‌شود و بیشتر از ۸۰ درصد اتفاقات کتاب در این جزیره اتفاق می‌افتد.

در جزیره، رابطة دوستانة نیکلاس با میلیونری منزوی، به یک بازی اسرارآمیز تبدیل می‌شود. هرچه زمان می‌گذرد بیشتر و بیشتر به درون این بازی کشیده می‌شود. نیکلاس به مردی درمانده و تبدیل می‌شود که برای حفظ سلامت و بقای خودش در نبرد است. کتاب مجوس را می‌توان یکی از شاهکارهای ادبیات معاصر جهان دانست.

سال ۱۹۹۹ مدرن لایبرری ــ یک مؤسسه‌ی انتشاراتی امریکایی متعلق به رندوم هاوس ــ دو فهرست صدتایی از بهترین کتاب‌های انگلیسی‌زبان قرن بیستم منتشر کرد، یکی به انتخاب هیئت داوران و یکی به انتخاب خوانندگان. مجوس ‌یکی از معدود کتاب‌هایی بود که در هر دو فهرست حضور داشت.

خواندن کتاب مجوس را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

کتاب مجوس کتابی جذاب است که می‌تواند برای همة خوانندگانش جذاب باشد به‌خصوص برای کسانی که به ادبیات داستانی بیشتر علاقه دارند.

درباره جان رابرت فاولز

جان رابرت فاولز در سال 1926 در انگلستان متولد شد. سال ۱۹۴۵ در دوران جنگ جهانی دوم به خدمت اجباری سربازی رفت ولی جنگ اندکی پس از آموزشی‌اش پایان یافت و او مجبور نشد به جبهه برود. بعد از اتمام جنگ و سربازی به آکسفورد رفت. او کامو و سارتر را ستایش می‌کرد و با نظرات‌شان در باب هم‌رنگی با هنجارها و آزادی اراده توافق داشت. جان فاولز در سال 1950 مدرک زبان فرانسه گرفت و معلم شد. او به مدت دو سال در کالج آناگریوس در یونان و یک سال در دانشگاه پواتیة فرانسه تدریس کرد.

دورانی که در یونان زندگی می‌کرد تأثیر عمیقی بر او داشت. جان نوشتن را در طول اقامتش در جزیره با نوشتن شعر شروع کرد. از ۱۹۵۲ تا ۱۹۶۰ چندین رمان نوشت ولی هیچ‌کدام را به ناشر نداد، چون به‌نظرش کامل نبودند. در پایان سال ۱۹۶۰ فاولز اولین دست‌نویس کلکسیونر را نوشت، ولی تا تابستان ۱۹۶۲ مرتب بازنویسی‌اش کرد و سپس آن را تحویل ناشر داد. کتاب در سال ۱۹۶۳ منتشر و بسیار پرفروش شد. موفقیت مالی کلکسیونر باعث شد فاولز بتواند تدریس را رها کند و تمام‌وقت به نوشتن بپردازد. در سال ۱۹۶۵ مجوس، که فاولز بیش از یک دهه رویش کار کرده بود، منتشر شد و موفقیتی غیرقابل‌تصور پیدا کرد. زن ستوان فرانسوی، سومین موفقیت فاولز، در سال ۱۹۶۹ منتشر شد که اکنون یکی از مهم‌ترین رمان‌های پست‌مدرن به حساب می‌آید. رمان‌های دیگر فاولز عبارت‌اند از: مانتیس (۱۹۸۲) و مگوت (۱۹۸۵).

فاولز از سال ۱۹۶۸ همراه همسرش الیزابت کریستی که با او در یونان آشنا شده بود، در شهر کوچک ساحلی لایم ریجس در انگلستان زندگی می‌کرد. فاولز در سال ۱۹۹۰ همسرش از سرطان درگذشت و این مرگ، چنان تأثیری بر فاولز گذاشت که یک سال نتوانست چیزی بنویسد. سال ۱۹۹۸ با سارا اسمیت ازدواج کرد و در سال ۲۰۰۵ در هفتاد و نه‌سالگی در اثر نارسایی قلبی کنار همسر دومش درگذشت.

بخش ‌هایی از کتاب مجوس

زندگی دوگانه‌ای داشتم. در مدرسه معروف بودم به هنردوست و بدبین دوران جنگ. ولی باید به خدمت نظام می‌رفتم، سنت و ایثار مرا وادار به این کار کردند. پافشاری کردم که بعد از خدمت به دانشگاه بروم و خوشبختانه مدیر مدرسه هم حمایتم کرد. در ارتش هم زندگی دوگانه‌ای داشتم؛ در حضور دیگران نقش مهوع پسر جناب‌ سرهنگ اورفه را بازی می‌کردم و در خفا با ترس‌و‌لرز جزوات شعر و مجله‌ی نوشتار نوی پنگوئن را می‌خواندم. به‌محض این‌که فرصتش پیدا شد، از خدمت نظام بیرون آمدم.

سال ۱۹۴۸ رفتم به آکسفورد. سال دومم در کالج ماگدالن، کمی پس از تعطیلاتی طولانی که می‌شود گفت اصلاً والدینم را ندیدم، پدرم مجبور شد با هواپیما برود هند. مادرم را هم با خودش برد. حدود شصت‌کیلومتری شرق کراچی طوفان شد و هواپیمای‌شان سقوط کرد؛ تل مرده‌سوزانی با اکتان بالا. بعد از غافل‌گیری اولیه ناگهان احساس آسودگی کردم، احساس رهایی. دیگر تنها خویشاوند نزدیکم دایی‌ام بود که در رودزیا مزرعه داشت و بنابراین حالا خانواده‌ای نداشتم تا به خاطرش خود واقعی‌ام را مقید کنم. در زمینه‌ی عطوفت فرزندی ضعف داشتم ولی در پیروی از مد دوران قدرتمند بودم.