کتاب شیوه ارسطو

کتاب صوتی شیوه ارسطو اثری از ایدیت هال با ترجمه حسین کاظمی یزدی است که با صدای دادبه دادمهر می‌شنوید. این اثر درباره حکمت کهن ارسطویی صحبت می‌کند و اینکه چطور حکمتی کهن می‌تواند زندگی‌مان را تغییر دهد. شیوه ارسطو قرار است به این پرسش پاسخ دهد: چطور حکمتی کهن می‌تواند زندگی‌مان را تغییر دهد. این کتاب یک راهنمای شخصی عالی برای خوب بودن از دیدگاه و منظر ارسطو است. زمان که این کتاب را تمام کردید، خودتان متوجه تغییراتی می‌شوید که در وجودتان رخ داده است. سارا بک‌ول می‌گوید: هرجا که اراده باشد، شیوه‌ای هم هست و این همان چیزی است که در کتاب شیوه ارسطو می‌شنوید. شیوه‌ای که بزرگ‌ترین و عمیق‌ترین حکمت‌های هستی را در اختیارتان قرار می‌دهد. به نحوی که به شما کمک می‌کند تا خوب زندگی کنید و همچنین خوب از دنیا بروید. ایدیت هال در این کتاب، هم این شیوه را به ما توضیح می‌دهد و هم به نقد و تحلیل این شیوه و آفریننده آن، این فیلسوف و دانشمند بزرگ، می‌پردازد. دانشمندی که به گفته کارل مارکس، غولی در دنیای حکمت و فلسفه است.

درباره کتاب شیوه ارسطو

اَرِسطو یا اَرِسطاطالیس زادهٔ ۳۸۴ ق.م و درگذشتهٔ ۳۲۲ ق.م است. او از فیلسوفان یونان باستان و یکی از مهمترین فیلسوفان غربی بود. همچنین او را به عنوان اولین زیست شناس بزرگ اروپایی نیز می‌شناسند. او در خانواده ثروتمندی به دنیا آمده بود. در سن هجده سالگی به آکادمی افلاطون رفت و نزدیک به بیست سال در مکتب افلاطون، دانش آموخت. او در مدت زمانی کم از خود پیشرفت بسیاری نشان داد و همین موضوع سبب شد تا لقب علم را از افلاطون بگیرد. او همچنین چهار سال معلم اسکندر مقدونی بود.

ارسطو در زمینه‌های مختلف فیزیک، متافیزیک، شعر، ادبیات، زیست‌شناسی، منطق، علم بیان، سیاست، دولت و اخلاق قلم زده است. او را همراه با سقراط و افلاطون از اثرگذارترین و بزرگ‌ترین فیلسوفان یونان باستان می‌دانند که لقب معلم اول را هم داراست. دیدگاه ارسطو به فلسفه، دیدگاهی است که آن را دانش هستی بیان می‌‌کند. یکی از مشهورترین کتاب‌های او، کتاب بوطیقا یا فن شعر است که در آن درباره فنون شعر سرودن سخن گفته است.

شیوه ارسطو قرار است به این پرسش پاسخ دهد: چطور حکمتی کهن می‌تواند زندگی‌مان را تغییر دهد. این کتاب یک راهنمای شخصی عالی برای خوب بودن از دیدگاه و منظر ارسطو است. زمان که این کتاب را تمام کردید، خودتان متوجه تغییراتی می‌شوید که در وجودتان رخ داده است. سارا بک‌ول می‌گوید: هرجا که اراده باشد، شیوه‌ای هم هست و این همان چیزی است که در کتاب شیوه ارسطو می‌شنوید. شیوه‌ای که بزرگ‌ترین و عمیق‌ترین حکمت‌های هستی را در اختیارتان قرار می‌دهد. به نحوی که به شما کمک می‌کند تا خوب زندگی کنید و همچنین خوب از دنیا بروید.

«شیوه ی ارسطو با نثر روشن و جذابش ما را به جهان سراسر حکمت، عملگرا، هدفدار و مصمم ذهن ارسطو دعوت می کند. تقریباً هرآنچه را که روا نشناسان درباره ی سعادت کشف کرده اند، ارسطو بیست و سه قرن پیش پیش بینی کرده بود. پس از تمام کردن این کتاب با آن شخصی که پیش از شروع این کتاب بوده اید، اندکی تفاوت خواهید داشت. »

سونیال یوبومیرسکی

نویسنده ی کتاب چطور سعادتمند شویم

«یک راهنمای شخصی فو قالعاده برای خوب بودن از منظر فلسف هی ارسطو. بخوانید و شکوفا شوید! »

سارا بکول

نویسندهٔ کتاب چطور زندگی کنیم

«جایی که ارادها ی باشد، شیوه ای هست: ارسطو این مثَلَ را شیوه ی خود ساخت و ایدیت هال در این جُنگ مرکب از نقد و تجلیل از این فیلسوف دانشمند که کارل مارکس او را «غول » می خواند، به نحوی باشکوه این مَثَل را شیوه ی خود ساخته است. خوانندگانی که مشتاق به خوب زیستن و همچنین آمادگی یافتن برای خوب مردن اند، باید با سر، در این مخزن حکمت باستانی و در عین حال مدرن شیرجه بزنند. »

پل گارتلج

استاد سابق فرهنگ یونانی در دانشگاه کمبریج

کتاب شیوه ارسطو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کتاب شیوه ارسطو را به تمام علاقه‌مندان به مباحث فلسفی و حکمت پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ایدیت هال

ایدیت هال در سال ۱۹۵۹ به دنیا آمد. او دانشمند انگلیسی است که در زمینه‌های ادبیات یونان باستان و تاریخ فرهنگی تخصص دارد و به عنوان و استاد گروه کلاسیک و مرکز مطالعات یونانی در کالج کینگ، لندن فعالیت می‌کند. او همچنین به مدت پنج سال در Royal Holloway، دانشگاه لندن کسری استادی داشت و سپس مرکز پذیرش یونان و رم را تاسیس کرد. او در دانشگاه آکسفورد با بخش بایگانی نمایش‌های درام یونان و روم در سمت مدیر همکاری کرد.

ایدیت هال جایزه تحقیقات هومبولت برای تحصیل در تئاتر یونان باستان را از آن خود کرد. او در حال حاضر در کمبریج شایر زندگی می‌کند.

بخشی از کتاب  شیوه ارسطو

اولین رویکرد با روان‌شناسی و روان‌پزشکی در ارتباط است و شادی را در نقطه‌ی مقابل افسردگی قرار می‌دهد، حالت احساسی شخصی که به‌مثابه‌ی توالی خُلق‌ها تجربه می‌شود. این نوع از سعادت دربردارنده‌ی گرایشی مثبت و شادمان است. به‌لحاظ نظری، فردی که بی‌هیچ میل و اشتیاقی هر روز صبح تا شب جلوی تلویزیون نشسته است، ولی حالش خوب است، می‌تواند شاد تلقی شود. اینجا مسئله‌ی مزاج یا حالتی ارثی مطرح است (حالتی شادمانه که ظاهراً در این خانواده موروثی است). ازنظر برخی فیلسوفان شرقی، این حالت احساسی را می‌توان با تکنیک‌هایی مثل مراقبه‌ی متعالی رشد داد. فیلسوفان غربی تصور می‌کنند که این حالت با سطوح طبیعتاً بالای هورمون سروتونین مرتبط است که یک انتقال‌دهنده‌ی عصبی است و به باور بسیاری از پزشکان و روان‌پزشکان نقش مهمی در حفظ حالت تعادل دارد و در بدن افراد افسرده بسیار اندک است. حالت سرخوشی رشک‌آور است، ولی بسیاری از ما بدون این حالت به دنیا می‌آییم. داروهای ضدافسردگی مدرن که می‌تواند هم برای افرادی که از غمی موقتی در واکنش به رویدادهای زندگی رنج می‌برند مفید باشد، هم برای افرادی که به افسردگی پایدار «درون‌زاد» مبتلا هستند، سطح سروتونین را بالا می‌برند. ولی آیا خوشحالی یعنی سعادت؟ آیا می‌توان زندگی‌ای را که سراسر جلوی تلویزیون گذشته است، زندگی‌ای سعادتمند نامید؟ پاسخ یک ارسطویی که ازنظر او سعادت یعنی به فعلیت‌درآوردن قوه‌های انسانی به این پرسش منفی است. جان اف کندی سعادت ارسطویی را در جمله‌ای ساده خلاصه می‌کند: «استفاده از همه‌ی قدرت‌هایتان برای برتری در زندگی‌ای که چنین فرصت‌هایی را در اختیارمان قرار می‌دهد.»

دومین رویکرد فلسفی معاصر به شادی ذهنی لذت‌گرایی است ـ این ایده که شادی یعنی اینکه در کل زندگی‌مان، سرخوش باشیم، لذت را تجربه کنیم و احساس خوشی و وجد داشته باشیم. لذت‌گرایی یا هدونیسم (که از کلمه‌ی hedone یونانی به معنی «لذت» گرفته شده است) ریشه‌هایی در جهان باستان دارد. مکتب فلسفی هندی مشهور به چارواکا، که در سده‌ی ششم پیش از میلاد تأسیس شده، بر این باور بود که «بهره‌مندی از بهشت در گرو خوردن غذاهای خوشمزه، معاشرت با زنان جوان و استفاده از لباس‌های پاکیزه، عطرها، تاج‌های گل و مواد شاداب‌کننده‌ی پوست است». یک سده بعد، یکی از شاگردان سقراط، اریستیپوس، اهل کورنا در شمال افریقا نظامی اخلاقی بسط داد به‌نام «خودگرایی لذت‌جویانه». او، درباره‌ی رفتارهای فیلسوفانی که در پی لذت بودند، کتابی نوشت با عنوان در باب تجمل کهن. اریستیپوس ادعا می‌کند که هرکسی باید در اسرع وقت تا جایی که می‌تواند لذت‌های جسمانی و احساسی را تجربه کند و نگران عواقبش هم نباشد.

وقتی سودانگاران به رهبری جرمی بنتام استدلال کردند که مبنای درست برای تصمیم‌ها و اعمال اخلاقی چیزی است که به بالاترین شادی و بالاترین عدد منتهی شود، لذت‌گرایی یک‌بار دیگر باب روز شد. بنتام بر این باور بود که این اصل می‌تواند به ایجاد قوانین کمک کند. وی در مانیفست ۱۷۸۹ خود، مقدمه‌ای بر اصول اخلاقیات و قانون‌گذاری، عملاً الگوریتمی برای لذت‌گرایی کمّی طراحی می‌کند تا لذت کلی ناشی از هر عمل مشخصی را محاسبه کند. این الگوریتم اغلب «حساب دیفرانسیل انتگرال لذت» خوانده می‌شود. بنتام متغیرها را مشخص کرده است: این لذت تا چه اندازه شدید است؟ چقدر دوام خواهد داشت؟ آیا امری اجتناب‌ناپذیر است یا صرفاً نتیجه‌ی ممکن عمل مورد بررسی است؟ چه مدت بعد رخ خواهد داد؟ آیا این لذت مولد است و لذت‌های دیگر را نیز ایجاد می‌کند؟ آیا عدم عواقب دردناک را تضمین می‌کند؟ چند نفر از افراد آن را تجربه خواهند کرد؟