دانلود و خرید کتاب کاری را بکن که دوست داری میا توکومیتسو ترجمه آرش رضاپور
تصویر جلد کتاب کاری را بکن که دوست داری

کتاب کاری را بکن که دوست داری

معرفی کتاب کاری را بکن که دوست داری

کتاب کاری را بکن که دوست داری نوشته میا توکومیتسو است که با ترجمه آرش رضاپور منتشر شده است. کتاب کاری را بکن که دوست داری درباره دروغ‌هایی است که درباره راه‌های موفقیت و خوشبختی گفته می‌شود.

درباره کتاب کاری را بکن که دوست داری

با توجه به شکاف عمیق میان خیال‌پردازی‌های عامیانه پیرامون کار و عواید واقعی‌ای که امروزه‌روز اغلب کارگران از قِبل کار به دست می‌آورند، وقت آن رسیده است که استعاره‌های «کاری را بکن که دوست داری» را زیر میکروسکوپ بگذاریم. نویسنده جای دیگری گفته‌ است که الگوی «کاری را بکن که دوست داری» دارای ماهیتی خودشیفته‌وار است، یعنی با تشویق مدام ارضای نفس، به‌شکلی حساب‌شده، شرایط کاری دیگران را نادیده می‌گیرد. نویسنده همچنین بحث کرده‌ است که «کاری را بکن که دوست داری»، با انداختن مشکلات به گردن کارکنان، طرف‌دارانش را در معرض بهره‌کشی و توجیه‌کردن کار بی‌مزد یا کم‌مزد قرار می‌دهد. زمانی‌که اشتیاق تبدیل به انگیزۀ‌کار شود، و این موضوع از نظر اجتماعی نیز پذیرفته شده باشد، دم‌زدن از حقوق یا ساعت کاریِ معقول می‌شود نشانۀ بی‌شعوری. کتاب پیشِ رو به بررسی انتظارات فراوان کاری‌ای می‌نشیند که در کیش «کاری را بکن که دوست داری» موجودیت می‌یابند و فداکاری‌هایی را می‌کاود که کارکنان در راستای برآورده‌ساختن این انتظارات به جان می‌خرند.

خواندن کتاب کاری را بکن که دوست داری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام کسانی پیشنهاد می‌کنیم که می‌خواهند زندگی موفق‌تری داشته باشند.

بخشی از کتاب کاری را بکن که دوست داری

چه اتفاقی افتاد که عشق، لذت، سرگرمی و توجه مداوم به خواسته‌های خویش تصویرگر شغل مطلوب شدند؟ چگونه آن‌ها باعث شدند فداکردن خود را همچون فضیلت ببینیم؟ حتی بنیادی‌تر از تمامی این‌ها، چگونه کار به‌خودی‌خود بدل به چنان موضوع ارزشمندی گشت که تقریباً همه‌جا به‌عنوان یکی از ارکان هستی انسان پذیرفته شد؟

در بطن این پرسش‌ها مفهومی با عنوان اخلاق کار نهفته است، مفهومی که می‌گوید اخلاقیات در رهیافت فرد به کار و نیز در شیوه‌هایی تجلی می‌یابد که یک جامعه در دوره‌های متفاوت زمانی اصول اخلاقی کار را دریافته و درونی می‌کند. در سال ۱۹۰۵، ماکس وبر، جامعه‌شناس آلمانی، در کتاب اخلاق پروتستانی و روح سرمایه‌داری16 بحثی را پیش کشید که هنوز نیز پژواک آن به گوش می‌رسد؛ ارزش‌های پروتستانتیسم زاهدانه -کسب ثروت با سخت‌کوشی، تعلیق لذت، تحت انقیاد درآوردن خواسته‌های فردی- معنایی به «روح» سرمایه‌داری داد که در آن کار و کسب ثروت به‌خودی‌خود شرافتمندانه بود. وبر با هوشمندی ارتباط میان فضیلت و سرمایه را در آمریکا تشریح کرد. او این کار را به‌ویژه با خوانش دقیق دو کتاب از بنجامین فرانکلین انجام داد، یعنی اشارات ضروری برای آن‌هایی که ثروتمند می‌شوند (۱۷۳۶) و نصیحت به یک تاجر جوان (۱۷۴۸). فرانکلین در این متون خوانندگانش را ترغیب می‌کند که پیوسته رفتار و عاداتشان، به‌ویژه ظاهرِ رفتار و عادات،‌را به‌گونه‌ای بهبود دهند که منجر به به‌دست‌آوردن سرمایه و اعتبار گردد. وبر می‌نویسد «اکنون تمامی رویکرد‌های اخلاقی فرانکلین رنگ و بوی فایده‌گرایی19 دارد. صداقت فایده دارد، زیرا اعتبار را تضمین می‌کند. خوش‌قولی، سخت‌کوشی، و صرفه‌جویی نیز به همین ترتیب. و به این دلیل است که آن‌ها فضیلت هستند».

این فضیلت‌ها کسب‌وکار سرمایه را شکل دادند و به‌وسیلۀ‌آن شکل گرفتند. وبر اشاره می‌کند که اگرچه تکانه‌هایی همچون حرص و آز زمان و مکان را درمی‌نوردند، «روحیه‌ای مانند روحیۀ قطعه‌ای که از فرانکلین نقل کردیم -که با تحسین یک خلق روبه‌رو شد- چه در دورۀ باستان و چه در قرون وسطا به‌عنوان تبلور آزمندانه‌ترین روحیه‌ها و تظاهرمنشی مطلقاً فاقد مناعت نهی می‌گردد»20 . روح سرمایه‌داری انسان را به خدمت کار خویش درمی‌آورد، و این در حالی است که پیش‌تر این رابطه معکوس بود.

آموزه‌های فرانکلین پیرامون بهسازی خویشتن از راه کسب‌وکار در روح آمریکایی‌ها ریشه دواند و شکوفا شد، چنان‌که امروزه نیز شالوده‌های این نظام ارزشی -اینکه کار به‌خودی‌خود امری اخلاقی است، و درآمد بازتابی است از شخصیت- استوار مانده‌اند. چالش‌هایی هم وجود داشت؛ در رفت‌وآمد نسل‌ها، جنبش‌های مقاومت مهمی در برابر این نظام ارزشی قد علم کرده‌اند. سازمان‌های قدرتمند کار که برای کاهش ساعت کاری جنگیدند و ظهور بی‌دلیل شغل‌ها را تحت عنوان «کارتراشی»21 به ریشخند گرفتند، حزب‌های فعال سوسیالیست و کمونیست در قرون نوزده و بیست، و جنبش حقوق مدنی که به مبارزه با بی‌عدالتی نژادی در اقتصاد پرداخت تنها مشتی از این خروار هستند.

Mehrdad
۱۴۰۰/۱۱/۲۷

این کتاب همه ما رو‌ دعوت میکنه تا دوباره به این مفهوم گمراه کننده ی (کاری را بکن که دوست داری) فکر کنیم و قبولش نکنیم. توضیح میده که چطور این ایده مانع از مطالبه حقوق و امتیازاتمون میشه و

- بیشتر
blogofski
۱۴۰۰/۱۲/۲۴

اگه جزء اون دسته از افرادی هستید که گول پکیج فروش های اینستاگرامی یا سخنرانی های افرادی مثل بیل گیتس و ایلان ماسک رو خوردید بهتون پیشنهاد میکنم حتما این کتاب رو بخونید. این کتاب کار کردن رو مورد بررسی قرار

- بیشتر
m.yoosef
۱۴۰۰/۱۱/۲۷

کتاب جالبیه و ایده نویی رو مطرح می‌کنه.

Mohammad Mehdi Hassani
۱۴۰۰/۱۲/۲۷

کتاب خوبی بود

Abol Fazl
۱۴۰۲/۱۰/۳۰

عالی

نمو
۱۴۰۲/۰۳/۰۹

ترجمه اصلا روانی نداشت و مفاهیم کتاب هم انگار از منطق خاصی پیروی نمی‌کنند. در کل اصلا جالب نبود.

چارلز بوکوفسکی، شاعر و نویسندۀ نامدار آمریکایی، جایی گفته است «جهنم یعنی اینکه هر روز کلۀ صبح با صدای زنگ ساعت بیدار شوی، خواب‌آلوده از تخت پایین بخزی، لباس بپوشی، به‌زور غذا بخوری، مستراح بروی، دندان‌هایت را مسواک بزنی، موهایت را شانه کنی، از خانه بیرون بزنی و یک ساعت در ترافیک گیر کنی تا به محل‌کارت برسی، یعنی همان‌جایی که باید کلی پول برای یک نفر دیگر دربیاوری، و تازه سپاسگزار هم باشی که چنین موقعیتی نصیبت شده است».
blogofski
آنچه اکثریت کارکنان برایش کار می‌کنند چیزی نیست جز پایان کار: پایان شیفت کاری، پایان شغل، و حتی پایان خودِ زندگی.
blogofski
ما در بدترین جهان ممکن زندگی می‌کنیم: آن‌هایی که مشغول به کارند سخت‌تر و بیشتر کار می‌کنند و حقوقشان هر روز کاهش می‌یابد، و در همان حال میلیون‌ها نفر اصلاً نمی‌توانند کار پیدا کنند.
blogofski
مدیران چه کاری در طول روز انجام می‌دهند؟ به قول کارل سیدرستروم و پاول فلمینگ در کتاب کارکردنِ مردِ مُرده، منتظر می‌مانند تا روز کاری خاتمه یابد.
blogofski
آن‌که در هنری مشغول است و، از این رهگذر، هم به سود می‌رسد و هم به فضیلت می‌باید خود را بختیار بداند.
خاتون
کار، در اساسی‌ترین سطح، چیزی است که افراد برای مراقبت از خود و خانواده‌شان انجام می‌دهند. چسبیدن به ارزش‌هایی مانند خدمت‌رسانی و وجهۀ دانشگاهی نباید سبب شود این واقعیت را نادیده بگیریم. حتی زمانی هم که متوجه ابعاد فرهنگی این ارزش‌ها شده و بفهمیم لزوماً در خدمت ما نیستند، باز هم کنارگذاشتنشان کاری است بس دشوار.
حسین
چه اتفاقی افتاد که عشق، لذت، سرگرمی و توجه مداوم به خواسته‌های خویش تصویرگر شغل مطلوب شدند؟ چگونه آن‌ها باعث شدند فداکردن خود را همچون فضیلت ببینیم؟ حتی بنیادی‌تر از تمامی این‌ها، چگونه کار به‌خودی‌خود بدل به چنان موضوع ارزشمندی گشت که تقریباً همه‌جا به‌عنوان یکی از ارکان هستی انسان پذیرفته شد؟
blogofski
موضوع اصلاً این نیست که کوهی از کار بر سرمان ریخته باشد و بااین‌حال اصرار داشته باشیم که کار بیشتر و بیشتری تولید کنیم. کوین روز، در کتاب پول نوخاسته ماجرایی خنده‌دار اما کاملاً واقعی را بازگو می‌کند که در آن تحلیلگران مالی تازه‌کار، که تازه از دانشگاه‌های گران‌قیمت فارغ‌التحصیل شده‌اند، تمام شب را در دفتر می‌مانند و به نگارش «کتابچه‌های فوت‌وفن فروش» (جزواتی که در آن‌ها بانک پیشنهادات محتمل برای معامله با مشتریان را طرح کرده است) می‌پردازند. بسیاری از این کتابچه‌ها هیچ‌گاه خوانده نمی‌شوند. به بیان دیگر، بخشی از کارِ (آب و نان‌دار و پرطرف‌دار) آن‌ها وقتی تمام شد، تبدیل به زباله می‌گردد. بااین‌حال، این کارگرانِ رستوران هستند که برای مطالبۀ پانزده دلار در ساعت مورد تمسخر قرار می‌گیرند، حتی با اینکه ثمرۀ کار آن‌ها، یعنی یک غذای گرم، را می‌توان به شیوۀ معنادارتری مصرف کرد. ازقضا، یکی از تحلیلگران جوان و نخبه‌ای که روز در موردشان نوشته درآمدش را -با تخمین معقولانۀ پاداش سالیانه‌اش- حساب می‌کند، به درآمد ساعتی تبدیل می‌کند و به عددی حدود شانزده دلار در ساعت، پس از کسر مالیات، می‌رسد.
حسین
گنت می‌گوید شاید کار شاق خوشایند نباشد، اماحاصل آن آسایش و پیشرفت در زندگی است، و به همین دلیل کارگران می‌باید بدان افتخار کنند .
blogofski
مشکل اینجاست که تعداد کارکنان اداری بسیار بیشتر از کارهای اداری است، و کارکنان اضافی به حال خود رها می‌شوند تا به دام‌های حرفه‌ای‌گرایی -عناوین، قدرت و به‌ویژه دفتر کار- بیفتند تا بدین‌ترتیب پوششی برای کارتراشی فراهم شود.
blogofski

حجم

۱۷۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

حجم

۱۷۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
۱۴,۴۰۰
۷۰%
تومان