کتاب نفرین بلال عجیب و قیمتی
معرفی کتاب نفرین بلال عجیب و قیمتی
کتاب نفرین بلال عجیب و قیمتی نوشته جان آر. اریکسون جلد هفتم مجموعه پرطرفدار و پرفروش هنک؛ سگ گاوچران است که با ترجمه فرزاد فرید منتشر شده است. این کتاب منتخب «باشگاه کتاب ماه» و نیز در سال ۱۹۹۳ برنده جایزه بهترین سری کتاب و نوار کودک شده است.
درباره مجموعه داستانهای هنک؛ سگ گاوچران
مجموعه هنک؛ سگ گاوچران ماجرای دو سگ است که در هر جلد از این کتاب کار متفاوتی انجام میدهند. در کتاب نفرین بلال عجیب و قیمتی صبح روز هفتم سپتامبر حوالی ساعت ده بود که گاوچرانها نعره زنان وارد مقر فرماندهی مزرعه شدند و هنک برای انجام مأموریت اضطراری ویژه صدا زدند. او هرگز فکر نمیکرد چه اتفاقی در انتظارش است اتفاقی ترسناک که میتواند زندگیاش را تغییر دهد.
این مجموعه که انتشار آن از سال ۱۹۸۳ آغاز شده و تاکنون بیش از هفتاد جلد آن منتشر شده، در کتابخانههای مدارس جزء کتابهای پُرطرفدار است. بالغ بر ۶ میلیون نسخه از مجموعه هنک؛ سگ گاوچران تا به حال به چاپ رسیده و صوتی آن هم با صدای خود نویسنده منتشر شده و در کتابخانههای مدارس سراسر آمریکا موجود است.
بر اساس پژوهشهای انجمن کتابخانههای تگزاس، هنک؛ سگ گاوچران از محبوبترین مجموعه داستانها در بین کودکان است با شخصیتی جذاب، باورپذیر، زنده و پویا که حتی بچههای کتابنخوان را هم علاقهمند میکند. مجلهٔ پابلیشرزویکلی هنک را «پدیدهای برای همهٔ مردم» میداند و هفتهنامهٔ یواِسایتودی آن را بهترین سرگرمی خانوادهها در سالهای اخیر نامیده است.
خواندن کتاب نفرین بلال عجیب و قیمتی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کودکان علاقهمند به داستان پیشنهاد میکنیم.
درباره جان آر اریکسون
جان آر اریکسون در تگزاس به دنیا آمد. او دانشآموخته دانشگاه تگزاس است و دو سال هم در مدرسه الهیات هاروراد درس خوانده است. اریکسون نوشتن داستان کوتاه را همزمان با کار در مزعه در اوکلاهاما و تگزاس آغاز کرد. چون از ناشران نیویورکی ناامید بود، خودش شرکت «انتشارات مارویک» را راه انداخت. او در این شرکت مجموعه داستانهای هنک، سگ گاوچران را به چاپ رساند که مجله بزرگسالان کاتلمن نیز بعدا این داستانها را چاپ کرد. انتشار این مجموعه ۲۳ سال ادامه یافت و جلد پنجاهم آن در ۲۰۰۷ میلادی به چاپ رسید.
بخشی از کتاب نفرین بلال عجیب و قیمتی
در عصر همان صبحی که روز بعدش... بگذارید دوباره بگویم. در عصر قبل از صبح روزی که... شاید سادهتر باشد که بگویم، «در عصر ششم سپتامبر». خیلی خوب، عصر روز ششم سپتامبر، من و دراور حول وحوش مخزنهای بنزین ولو بودیم و داشتیم قبل از اینکه به گشت شبانه برویم چرتکی میزدیم.
آن طور که یادم میآید، روی گونی رختخوابم یله داده بودم. و در آن هوای گرگ ومیش بین مراقبت از مزرعه و خواب مطلق بال بال میزدم. به عبارت دیگر، هر چند قوای ذهنیم داشت حالتی خنثی پیدا میکرد، هنوز به کنترل و تحلیل تمام صداها و اطلاعات گوشی در اتاق فرمان مغزم ادامه میدادم. به قول اهل فن این توانایی را فقط کسانی دارند که سالها توی کارشان آب دیده شدهاند. وقتی بیست و چهارساعته در حالت آماده باش باشی، وقتی امنیت مزرعه و تمام ساکنانش به تواناییهای تو در واکنش سریع بستگی داشته باشد، یاد میگیری که وقتی خوابت گرفت از فرصت استفاده کنی ولی حتی در خواب هم هوشیار باشی. خلاصه ممکن بود هر کس مرا ببیند فکر کند خوابیدهام، اما در اعماق ذهنم علایم ارسالی را بررسی میکردم. بیشتر آن علایم و سیگنالها از طرف دستیارم، دراور، ارسال میشد که همان بغل نشسته و به آسمان زل زده بود و سؤالهای احمقانه میکرد
«هنک؟»
پلکهایم لرزید اما سعی کردم نادیده بگیرمش
«هنک؟»
«ها؟»
«بیداری، هنک؟»
حجم
۳٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۳۸ صفحه
حجم
۳٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۳۸ صفحه
نظرات کاربران
این مجموعه ی عالی، راجبع دوتا سگه که در هر جلد اتفاقات جالب و عجیبی برا شون میوفته🐾🌚حتما بخونید 🌝