کتاب عشق بازیافته
معرفی کتاب عشق بازیافته
کتاب عشق بازیافته اثری از رسول نظرزاده است که در انتشارات روزنهکار منتشر شده است. این کتاب به بررسی مفهوم عشق در سینما، تئاتر و ادبیات داستانی میپردازد.
درباره کتاب عشق بازیافته
رسول نظرزاده در کتاب عشق بازیافته به سراغ این مفهوم رفته است و آن را به عنوان یکی از مهمترین مایههای همیشگی تاریخ سینما، تئاتر و ادبیات داستانی معرفی میکند. او در بخشی از مقدمه کتاب درباره تجربه احساس عشق و همچنین نوشتن درباره آن اینطور میگوید: «نوشتن درباره لحظههای عشق بازیافته میان دو انسان در فیلمها، داستانها و نمایشنامهها، مثل خالی کردن خود از احساسات شخصیای است که با لحظه لحظه آنها زیستهای و نگاه و احساساتت با آنها رشد یافته. بازخوانی و پیدایی آنها ضمن توجه دادن دوباره، نوعی اشراف و گذر در خود نهفته دارد.»
بهرحال برای درک این مفهوم و یا همان گذر در خود نهفته به زمان نیاز داریم. زمان به ما کمک میکند تا از آن فاصله بگیریم، بتوانیم به مقایسه آنها باهم بپردازیم. در حقیقت تجربه این حس و نوشتن از آن، مانند این است که دری را به سوی «تجمع احساسهای فرو خورده» باز کنیم و دوباره به سراغ «بغضهای فراموش شده و حسرتهای سر باز کرده و توقعهای برآورده نشده، نگاههای قدر نشناخته، تنهاییهای مغرورانه و…» برویم. اما با تمام این اوصاف، این مضمون، همان عشق بازیافته، اگر درست پرداخت شود و به اصطلاح دربیاید، یکی از مایههای مهم و همیشگی تاریخ سینما، تئاتر و داستان بوده است.
کتاب عشق بازیافته را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب عشق بازیافته را به تمام علاقهمندان به هنرهای بصری مانند تئاتر و سینما پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب عشق بازیافته
«ریک» و «ایلزا» از مشهورترین شخصیتهای عشق بازیافته سینمای کلاسیک آمریکا هستند. بازی و چهره اینگرید برگمن و همفری بوگارت امروز دیگر به اسطوره بدل شدهاند. اسطوره مردِ فداکار و سرد و گرم چشیده آمریکایی که خود را برای خوشبختی معشوق کنار میکشد و آنقدر رشد کرده که دوباره خانهای با دیوارهای کج بنا نکند. روبرو شدنِ آن دو با بازی درونی و چشمهای نمناک و گفتگوهای چندلایه از تاثیرگذارترین صحنههای فیلم هستند. اینجا حضور ویرانگر جنگ را در پس زمینه روابط شخصی و ویران کردن احساسات درونی شاهد هستیم که همان اتصالِ نگاه فردگرایانه فیلم در مقابل نگاه جمعی و مفاهیم کلی است. اگر «لازلو» رقیبِ ریک نخست برای مفاهیم بزرگ جمعی و جهانی مبارزه میکند و در مسیر یک فداکاری کلان حرکت میکند، «ریک» با روشی دیگر در نگاهی فردگرایانه با انگیزههایی شخصیتری حرکت میکند و سرانجامِ کارش، انسانیتر و تاثیرگذارتر جلوهگر میشود و خدمت بزرگی به مبارزه میکند هر چند خود کارش را با این مفاهیم معنی نمیکند:
ریک: «من دیگه برای هیچی غیر خودم مبارزه نمیکنم، من خودم تنها هدفِ مورد علاقهام هستم.»
نکته دیگر اینکه کازابلانکا بر اساس نمایشنامهای نوشته موری برانت و جون آلیسون «به نام همه به کافه ریک میروند» اقتباس شده که در اقتباس فیلمنامهای آن هر دو نفر با هاوارد کاچ همکاری کردهاند. بخش زیادی از قدرت فیلم در دیالوگهای نمایشی آن نهفته است. ایلزا را در ظاهر زنی وابسته و پشت سر مردها میبینیم اما در طول فیلم او بیشترین فعالیت و تاثیر را بر جا میگذارد. همه معیار شناخت ما از «لازلو» در واکنشِ ایلزا نهفته است و عمال اوست که برای به دست آوردنِ برگههای خروج تلاش میکند. این تاثیر در صحنههای بزرگ رقابت مردانه و جنگ، خود به خود به عملی ضدجنگ و صلحطلبانه بدل میشود که بی آنکه به چشم بیاید در لایههای فیلم جریان دارد.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۰۹ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۰۹ صفحه