کتاب چراغ تابان

کتاب چراغ تابان اثری از حبیب کاظمی است که در شرکت چاپ و نشر بین الملل منتشر شده است. این کتاب به بررسی پیام‌ها و آموزه‌های جزء سی‌ام قرآن کریم پرداخته است. 

درباره کتاب چراغ تابان

کتاب قرآن، کتابی است برای تمام قرون و اعصار، کلامی که از جانب خداوند نازل شده است و هرگز کهنه نمی‌شود. همیشه طراوت و تازگی‌اش را حفظ می‌کند و همیشه بشر را راهنمایی می‌کند. از همین رو است که خواندن آیات زندگی بخش آن و تعمق و تامل در آن می‌تواند مسیر زندگی انسان را مشخص کند و به او در قرار گرفتن در مسیر پیشرفت بیش از پیش کمک کند. 

حبیب کاظمی در کتاب چراغ تابان به بررسی پیام‌ها و آموزه‌های جزء سی‌ام قرآن کریم پرداخته است تا ذهن را برای درک بیشتر و عمیق شدن بیشتر از قبل کمک کند.

این کتاب شامل سوره های جزء سی قرآن کریم است. (سوره های: نبأ، نازعات، عبس، تکویر، انفطار، مطففین، انشقاق، بروج، طارق، اعلی، غاشیه، فجر، بلد، شمس، لیل، ضحی، انشراح، تین، علق، قدر، بینه، زلزال، عادیات، قارعه، تکاثر، عصر، همزه، فیل، قریش، ماعون، کوثر، کافرون، نصر، مسد) نویسنده در ابتدا به آیات می‌پردازد و پس از آن پیام‌ها و آموزه‌های نهفته در آن آیات را بیان می‌کند.

همچنین خوب است بدانید که این اثر ترجمه و خلاصه‌‌ای از تفسیر جزء سی قرآن، در تفسیر «السراج المنیر» است. متن عربی کتاب پیشتر چاپ و منتشر شده است.

کتاب چراغ تابان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

خواندن کتاب چراغ تابان را به کسانی پیشنهاد می‌کنیم که دوست دارند قرآن را با درک و عمق بیشتری بخوانند و از درخت معرفت آن ثمره‌های شیرین بردارند. 

بخشی از کتاب چراغ تابان

قرآن کریم، عصاره و جامع همۀ آموزه‌‌ های الهی برای همۀ ابنای بشری در همۀ دوران‌ ها است. این کتاب آسمانی، غیر از آنکه راه و رسم زندگی را به مؤمنان می‌آموزد، روح آنان را آمادۀ پرواز به ملکوت اعلی و حضور در میقات رستاخیز می‌ کند. قرآن کریم، همچون نوری است که آسمان زندگی انسان را روشن می‌ کند و راه و چاه را به او نشان می‌ دهد. بدین رو اهل ایمان، هرگز نباید از این منبع فیض غافل شوند و خود را از انوار آن محروم کنند.

تفسیر‌هایی که تا امروز برای قرآن نوشته‌ اند، گوشه‌‌ هایی از دریای معانی آن را آشکار ساخته‌ اند؛ اما هنوز معرفت‌‌ های فراوانی است که به قلم و بیان نیامده است و نیاز به تأملات بیشتر دارد. تفاسیر قرآن را – از حیث مخاطب - می‌ توان به دو گروه تقسیم کرد: برخی روی سخن با اهل فن دارند و بیشتر مباحث تخصصی را به میان می‌ آورند؛ برخی نیز – همچون خود قرآن – با مردم و همۀ آنان که خواستار آشنایی بیشتر با تعالیم این کتاب آسمانی‌ اند، سخن می‌ گویند. در گروه دوم نیز، برخی رویکرد اعتقادی دارند، برخی رویکرد اخلاقی و برخی نیز می‌ کوشند عصارۀ پیام‌ ها و آموزه‌ های قرآن را در زمینه‌‌ های مختلف – اعم از اعتقادات، اخلاق، تاریخ، ادبیات و معرفت دینی – باز گویند. تفسیر «السراج المنیر»، در این گروه جای می‌ گیرد؛ اما شیوۀ اختصار و گزیده‌ گویی را در پیش گرفته و از تفصیل و اطناب روی‌ گردان است. به اعتقاد مؤلف، قرآن برای هدایت مردم نازل شده است و تفسیر قرآن نیز باید در همین مسیر قرار گیرد. بدین رو بر مفسران قرآن است که تا می‌ توانند پیام‌ ها و آموزه‌ های قرآن را به گوش مردم برسانند و بر آن پای فشارند.

السراج المنیر، به شیوه‌ ای نو و بی‌ سابقه، کوشیده است که پیام‌ ها و آموزه‌ های قرآن را با سه ویژگی بیان کند:

۱. ساده و روان و بدون ورود به مباحث تخصصی کم‌ فایده؛

۲. در نهایت اختصار و گزیده‌ گویی؛

۳. دسته‌ بندی و تفکیک مباحث از یکدیگر.

به‌ حق این شیوه، زمینه را برای تأثیرگذاری بیشتر هموار می‌ کند، و از یاد نباید برد که هدف نزول قرآن نیز جز این نبوده است؛ چنانکه در ابتدای سورۀ ابراهیم می‌ فرماید: «الَر کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ؛ الف. لام. را. [قرآن] کتابی است که ما آن را بر تو نازل کردیم تا مردم را از تاریکی‌ ها به سوی نور بیرون آوری.»