کتاب تاریخ و فرهنگ مردم آلبانی
معرفی کتاب تاریخ و فرهنگ مردم آلبانی
کتاب تاریخ و فرهنگ مردم آلبانی نوشتهٔ علی اکبر ضیائی است و انتشارات بین المللی امین آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب تاریخ و فرهنگ مردم آلبانی
علی اکبر ضیائی درخصوص نوشتن این کتاب اینگونه میگوید: «در سال ۱۳۷۳ که برای بازگشایی بنیاد فرهنگی سعدی شیرازی به آلبانی میرفتم هرگز فکر نمیکردم که بیش از پنج سال از بهترین ایام عمرم را در آنجا سپری کنم، اما فضای باز فرهنگی و استقبال گرم مردم مهربان و مهمانواز آلبانی همه سختیهای دوری از وطن را بر من و خانوادهام آسان نمود و علیرغم بحران داخلی در سالهای ۱۳۷۵ و ۱۳۷۶ در آلبانی و کوزوو و مشکلاتی که معمولاً با چنین بحرانها و جنگها همراه است با همکاری و همفکری اندیشمندان و شرقشناسان آن کشور به کنکاش دربارهٔ جایگاه شرق در فرهنگ آلبانی و احیای مجدد جلوههای شرقی فرهنگ آلبانی و شناساندن دستاوردهای فرهنگ مشرق زمین در بالکان به نسلی همت گماردیم که تحت تأثیر تبلیغات رسانههای غربی جلوههای شرقی فرهنگ آلبانی عقب مانده قلمداد میشد و تنها راه نجات و پبشرفت آنان رویآوری به مظاهر غربی و فراموشی سنتها و آداب و رسوم ملی و مذهبی تبلیغ میشد.»
گرچه بخش زیادی از کتاب تاریخ و فرهنگ مردم آلبانی به معرفی فرهنگ عثمانی در سرزمین آلبانی اختصاص یافته است اما نباید از نظر دور داشت که عثمانیها زمینهٔ حضور فرهنگ غنی ایرانی را در منطقهٔ بالکان فراهم ساختند و فرهنگ و زبان فارسی در این منطقه نهتنها رقیب زبان و فرهنگ ترک نبود، بلکه تکمیلکننده و زینتبخش آثار عثمانی در بالکان نیز بوده است. هر تلاشی که در زمینهٔ احیای میراث فرهنگی در دوره عثمانی در منطقهٔ بالکان انجام می شود در حقیقت خدمتی به معرفی جایگاه زبان و فرهنگ فارسی از طرفی و مبانی فکری و عقیدتی اسلام خارج از چارچوبهای تنگ مذهبی به عنوان مهمترین عامل وحدت مسلمانان بالکان است.
اینکه عثمانیها به ناحق این سرزمین را اشغال کردند و از عامل مذهب نیز به عنوان اهرم سیاسی تقویت پایههای حکومت خود بهره جستند و اشتباهات فراوانی در این سرزمین و مرتکب شدند بر هیچ تاریخنگار منصفی پنهان نیست، اما نقش مثبت آنان در حوزههای فرهنگی و حتی ورود مسالمتآمیز و ترویج اسلام به روش فرهنگی و نه با توسل به زور و قدرت و تطمیع را نمیتوان انکار کرد. اگر فرهنگ اسلامی با زور وارد این کشور میشد مسلماً با مقاومت ملی روبهرو میشد، در حالیکه این مقاومت در مقابل اشغال عثمانیها بود و اسلام به عنوان دین برتر و مترقی به راحتی توسط مردمی که نفرت اشغالگران را در دل داشتند پذیرفته شد و در همه شئون زندگی و هنر و فرهنگ مردم رسوخ کرد.
مردم آلبانی با علاقه فراوان و همت عالی از فرهنگهای بیگانه بهره میجویند، ولی هیچگاه هویت خود را نباختهاند و این در طول تاریخ پر فراز و نشیب آلبانی به اثبات رسیده است. کسانی که به این سرزمین مسافرت کردهاند و با این مردم از نزدیک سروکار داشتهاند در آثارشان انعطافپذیری و پذیرش فرهنگهای بیگانه را در حال حاضر همچون دوران گذشته از ویژگیهای ملی مردم آلبانی میدانند، بنابراین نویسندگان ناسیونالیست معاصر نباید از این پدیده نگران باشند و این رشد فرهنگی در مردم آلبانی وجود دارد که از دستاوردهای فرهنگها به بهترین وجه بهره گیرند.
خوب است بدانیم که فرهنگ ایرانی در منطقهٔ بالکان به عنوان یک میهمان عزیز در نزد سالاطین و حکام عثمانی شناخته میشده و شایسته است که اندیشمندان ایرانی در زمینهٔ ابعاد تأثیرگذاری این فرهنگ در مردمان سرزمین بالکان و نیز همگرایی فرهنگ فارسی و ترکی عثمانی در منطقه به عنوان سنگ بنای محکمی برای تعاملات فرهنگی و منطقهای تلاش بیشتری کنند.
کتاب تاریخ و فرهنگ مردم آلبانی گامی کوچک جهت آشنایی خوانندگان گرامی با تاریخ و فرهنگ مردم آلبانی است.
خواندن کتاب تاریخ و فرهنگ مردم آلبانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند با تاریخ و فرهنگ کشور آلبانی بیشتر آشنا شوند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تاریخ و فرهنگ مردم آلبانی
«در اینکه نخستین ساکنان سرزمین آلبانی چه کسانی بودند همچنان در میام قوم شناسان مورد بحث و گفتگو است. نظریات مختلفی برای حل این موضوع مطرح شده است. وجود نام آلبانی در سرزمین قفقاز و بحث درباره ریشه کلمه آلبانی و مطالبی که در اسطورهها و تاریخ ذکر شده است و موجود نبودن مدارکی برای اثبات زمان ورود آلبانیاییان به شبه جزیره بالکان همگی سبب شدهاند که قوم شناسان و مورخان هر یک به گونهای در نحوه و چگونگی سکونت نخستین ساکنان سرزمین آلبانی اظهار نظر کنند. اما قابل تردید نیست که آلبانیاییان کنونی قدیمیترین نژاد جنوب غربی اروپا هستند. مورخان یونانی ایلیریها را اجداد نژاد «گگ» یعنی آلبانیاییان منطقه شمال آلبانی و «اپیروت» را اجداد آلبانیاییان جنوب یا «توسکها» دانستهاند. بر همین اساس منطقه «ویا اگنتیا» را مرز بین اپیروتها و ایلیریها قلمداد کردهاند که این مرز با طول رودخانه «اشکومبینی» که در حال حاضر نژاد گگ را از توسک جدا میکند، تطابق دارد. همچنین آنان معتقدند که نام دیگر اپیروت، «پلاسگیان» است. پلاسگیان زئوس همان خدای آلبانی به نام «زوت» است که پیش از این در منطقه «دودونا» مورد پرستش قرار میگرفته است. برخلاف مورخان و جغرافیدانان یونانی، آلبانیاییان معتقدند که هر دو نژاد یعنی توسک و گگ از نژاد اصلی ایلیری بوده و اصولاً اپیروت نام مکان است و نه نژاد خاصی. آلبانیاییان معتقدند که اگر تاریخ آلبانی در سدههای گذشته به وسیله خود آلبانیاییان نوشته میشد امور به گونه دیگری ثبت میشد. برخلاف گفته مورخان یونانی واقعیت این است که نژاد آلبانیایی در دو شکل توسک و گگ دارای هویت یگانهای است و وحدت زبان، فرهنگ، تاریخ، شکل ظاهری و مانند آنها همگی گواه ایلیری بودن آلبانیاییان جنوب و شمال آلبانی است.
حفاریهای انجام شده به ویژه پس از جنگ جهانی دوم بسیاری از نکتههای مبهم در مورد سکونت باستانی در این سرزمین را روشن ساخته است. اولین نشانههای سکونت انسانی در این سرزمین به اواسط تا اواخر دوره پارینه سنگی باز میگردد. یافتههای این دوره که در خط ساحلی یونان و پای کوه دایتی – در نزدیکی تیرانا در آلبانی مرکزی – است به ۱۰۰۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ ق م مربوط میگردد. کشفیات مربوط به دوره نوسنگی در این سرزمین عبارتند از بقایای کلبهها، ظروف گلین مزین، ابزار سنگی و مانند آن (مربوط به محل اقامت چکران واقع در نوار ساحلی) که به حدود ۵۰۰۰ ق.م باز میگردد. یافتههای دوره نوسنگی در کامنیک (واقع در ناحیه کوهستانی کولونیا) نسبت به این آثار، ویژگیهای متفاوتی دارد.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۱۹ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۱۹ صفحه