دانلود کتاب صوتی از دولت عشق (خلاصه کتاب) با صدای دادبه دادمهر + نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب صوتی از دولت عشق (خلاصه کتاب)

دانلود و خرید کتاب صوتی از دولت عشق (خلاصه کتاب)

معرفی کتاب صوتی از دولت عشق (خلاصه کتاب)

از دولت عشق، کتابی از کاترین پاندر، کشیش محبوب آمریکایی است که انسان‌ها را به بُعد معنوی فراموش شده‌شان فرامی‌خواند.

 میکروکتاب از دولت عشق چکیده این کتاب جالب است. میکروکتاب‌ها چکیده‌ای از کتاب‌های اصلی هستند که در زمانی حدود ۵۰ دقیقه دانش کامل کتاب را در اختیار شما می‌گذارند و مهمتر اینکه فضای کتاب کامل حفظ شده و لذت مطالعه را از دست نمی‌دهید.

درباره کتاب از دولت عشق

از دولت عشق بر این اساس استوار است که بشر باید به دنبال بیداری معنوی خودش باشد. این بیداری از راه نوشتن نامه به فرشتگان نگهبان و فرستادن عشق به همه مخلوقات دنیا میسر می‌شود. به زبان ساده‌تر این میکروکتاب روش تازه تفکر مثبت و رسیدن به خواسته‌ها را به شما نشان می‌دهد. پاندر برای اثبات عملی بودن این راه، پیام‌های گوناگونی را که از تمام دنیا دریافت کرده، در کتاب آورده است.

پاندر می‌گوید: عشق در باطن شماست. شما می‌توانید از دولت عشق بهره‌مند شوید زیرا همه محبت و عشقی را که برای شفا و سلامت و توانگری و ثروت و شادمانی و سعادت نیاز دارید در باطن خود شماست. عشق الهی یکی از قوای ذهنی و معنوی خودتان است. 

 خواندن کتاب از دولت عشق را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به شما عشق به خداوند، طبیعت و مخلوقات را گوشزد می‌کند. شنیدن آن را به همه دوست‌داران کتاب پیشنهاد می‌کنیم.

درباره کاترین پاندر

کاترین پاندر، کشیش یک معروف و پرطرفدار آمریکایی است. او کلیسایی با عنوان «یکپارچه» تاسیس کرده که دنبال کنندگان زیادی در بین مسیحیان دارد. پاندر نویسنده کتاب‌های معنوی مختلفی از جمله «قانون شفا»، «قانون توانگری» و از دولت عشق است.

 بخشی از کتاب صوتی از دولت عشق

برای همه ما در زندگی پیش آمده که برای رسیدن به اهداف خود به دنبال نبرد با زندگی و دیگران هستیم. در این راه سختی می‌کشیم و متحمل درد و رنج فراوانی می‌شویم، در نهایت هم شکست می‌خوریم. این در حالی است که می‌توانستیم از مسیر لذت ببریم و همواره خوشحال باشیم، اما آن را از خود محروم کردیم. اِمِت فاکس، سخن جالبی دارد و می‌گوید: «مشکلی ندارد که عشق نتواند گرهی از مشکلات ما را حل کند!».

به یاد دارم زمانی مشکل بزرگی برای من رخ داد و هر کاری می‌کردم با دیوارهای سنگی روبرو می‌شدم. اگر دیگران دخالت نمی‌کردند، هرگز نمی‌توانستم قدمی از قدم بردارم. اما تلاش‌های من هرگز نتوانست تغییری در وضعیتم ایجاد کند، تا اینکه با یکی از نوشته‌های اِما کورتیس هاپکینز روبرو شدم که می‌گفت: «هر چیزی که به تو ارتباط دارد، سرشار از عشق است. اگر آن را دوست داشته باشی، تو را دوست خواهد داشت. هر چیزی که به تو در این دنیا بخشیده شده است، دوستت دارد. اگر بدانی که همه این دنیا عشق است، بنابراین همه چیز به نفع تو تغییر خواهد کرد. ما هم در نظر دیگران تغییر خواهیم کرد. این معجزه عشق است».

وقتی این جملات را خواندم متوجه صدای شکستن چیزی درونم شدم. انگار سنگی درون قلبم آب شد و من توانستم راحت‌تر نفس بکشم. فهمیدم که دیوار سنگی درون من قرار داشت که مانع از گشایش کارهایم می‌شد. این مانع همان افکار نادرست من است که وضعیت زندگی را برایم سخت کرده بود. به همین دلیل خودم این عبارت تاکیدی را ایجاد کردم تا اولین قدم برای تغییر را بردارم: «به راستی هر چیزی که متعلق به من و به دیگران است، از عشقی بی‌اندازه لبریز است. هر چقدر که دیگران را دوست دارم، آن‌ها هم من را دوست دارند. همه برای کمک به من دوان دوان به سمتم می‌آیند، چون در حال پاسخگویی به محبت هستند».

حالا بعد از گذشت مدتی، همه دوست دارند که به من کمک کنند و از خود من بیشتر علاقه‌مند به حل مشکلاتم هستند. زمین و زمان دست در دست هم دادند تا در کارم گشایشی رخ دهد.

یک خانم خانه‌دار، داستانی از زندگی‌اش را برایم روایت کرد که گفتن آن خالی از لطف نیست. این خانم خانه‌دار از همسرش رضایت نداشت و می‌گفت که مرد خوبی نیست. شوهرش در معدن کار می‌کرد. از این رو برای پیدا کردن طلا هر سال از منطقه‌ای به منطقه دیگری می‌رفت و خانواده‌اش را ترک می‌کرد. این زن مجبور بود تمام تابستان را تنهایی به سر کند. شوهرش وقتی می‌رفت برای همسرش خرجی نمی‌گذاشت. او هم مجبور بود در رستوران‌ها به عنوان پیشخدمت کار کند یا به عنوان خدمتکار در منازل مردم به کار مشغول شود تا خرجی خود را درآورد. آنقدر همه چیز به او فشار می‌آورد که با خود می‌گفت بهتر است طلاق بگیرد تا از شر این همه سختی خلاص شود. در این بین بود که از دیگران در مورد قدرت محبت مطالبی به گوشش خورد. تصمیم گرفت که یک بار این کار را امتحان کند. با خودش گفت تمام مدت تنها نکات منفی شوهرش را حساب و کتاب می‌کرده، بهتر است کمی زیبایی‌ها و مهربانی‌های او را هم به یاد آورد. یک جمله طلایی برای خودش ساخت و آن را هر روز تکرار می‌کرد: «عشق مطلق الهی در زندگی مشترک، در کار و در امور مالی‌اش در جریان است و همه چیز را رو به راه می‌کند».

کمی گذشت و به ناگهان نامه‌ای از طرف همسرش دریافت کرد. او هرگز تا به حال نامه‌ای به همسرش نفرستاده بود. او در نامه نوشته بود که در یک معدن نقره کار خوبی پیدا کرده و می‌تواند برای همسرش خرجی خوبی بفرستد. جالب‌تر اینکه همسرش در نامه ابراز علاقه می‌کرد و می‌گفت که دوست دارد زودتر به خانه برگردد و با همسرش زندگی کند. بعد از مدتی شوهر این زن توانست یک شرکت معدن برای خودش تاسیس کند که این اتفاق بسیار فوق‌العاده بود. زن از یک خانم خانه‌دار به مدیر معدن شوهرش تبدیل شد و هر زمانی که قرار بود شوهرش برای سرکشی به معدن سر بزند، او هم همراهش می‌رفت. اینگونه زندگی روی خوشش را به این بانوی خانه‌دار نشان داد و همه چیز بر وفق مرادش شد.

کاربر ۴۳۵۸۵۱۱
۱۴۰۳/۰۴/۲۵

همش تجربه دیگران از خواندن کتاب بود، چیزی نفهمیدم

Shahla Mosavi
۱۴۰۲/۰۲/۱۶

عالی بود

زمان

۱ ساعت و ۳۵ دقیقه

حجم

۱۲۳٫۵ مگابایت

قابلیت انتقال

دارد

زمان

۱ ساعت و ۳۵ دقیقه

حجم

۱۲۳٫۵ مگابایت

قابلیت انتقال

دارد

قیمت:
۹,۸۰۰
تومان