دانلود و خرید کتاب صوتی آدلف

کتاب صوتی آدلف داستانی عاشقانه اما تلخ با درونمایه‌های روان‌شناختی نوشته بنژامن کنستان، نویسنده و سیاستمدار سوئیسی است. داستانی که عشقی نامتعارف را به تصویر می‌کشد و مسیر پر پیچ و خم روح و روان انسانی را طی می‌کند...

این شاهکار رمان‌نویسی، در کنار پرداختن به روابط عاطفی انسان‌، اخلاقیات و عرف‌های اشتباه جامعه را نقد می‌کند. در حقیقت این اثر چندلایه در ورای داستان عاشقانه، امکان بررسی انسان در ابعاد مختلف و یک کشف و شهود عاشقانه را به شما می‌بخشد.

این داستان زیبا را با ترجمه مینو مشیری و صدای گرم و زیبای میلاد تمدن می‌شنوید. 

درباره کتاب صوتی آدلف

بنژامن کنستان در شاهکار زیبایش، داستان پسر جوانی به نام آدلف را نوشته است که ماجراهای عاشقانه بسیاری را از سر می‌گذراند. او جوانی ۲۲ ساله است. روحیه ماجراجویی دارد. تصمیم گرفته است تا تمام اروپا را بگردد و بعد از گذراندن دوران آغازین جوانی نزد پدرش برگردد و ثروت و قدرت او را به دست بگیرد. اما اتفاقاتی مسیر زندگی او را تغییر می‌دهد. او به شهری کوچک وارد می‌شود. این شهر محل زندگی شاهزاده جوانی است. آدلف که روحیه و خلق و خوی حساس و خاصش اجازه ارتباط برقرار کردن با دیگران را به او نمی‌دهد به یک مهمانی در منزل کنت دعوت می‌شود. 

در این مهمانی با النور، همسر کنت که ده سالی از او بزرگ‌تر است و دو فرزند دارد آشنا می‌شود. چیزی نمی‌گذرد که به النور دل می‌بازد و او را مانند هدفی می‌بیند که می‌تواند نیازش را به غرور ارضا کند. النور مدت‌ها است در این شهر کوچک زندگی می‌کند و از معاشرت با مردی که با دیگران تفاوت دارد نیز، ناراضی نیست...

بنژامن کنستان در کتاب آدلف، عمیق‌ترین و صادقانه‌ترین احساسات و شورانگیز‌ترین بستگی‌های عاطفی را تجزیه و تحلیل می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه در گذر زمان این احساسات و بستگی‌ها رنگ می‌بازد. همین سبب شده است تا کتاب او را یکی از تلخ‌ترین عاشقانه‌های تاریخ بدانند. این اثر اولین بار در لندن منتشر شد و سر و صدای زیادی به پا کرد، چرا که مخاطبانش معتقد بودند این داستان، سرگذشت و زندگی شخصی خود نویسنده است. اما با گذشت چیزی حدود صد سال، مردم به جنبه‌های زیبایی‌شناختی آن نیز توجه نشان دادند و آن را اثری جذاب و شاهکاری تاثیرگذار و فراتر از یک زندگینامه دانستند. 

اما شخصیت اصلی داستان، همان کسی که کتاب به نامش است، آدلف، قهرمان نیست. در حقیقت او یک ضدقهرمان است. شخصیتی درون‌گرا، خودخواه، ضعیف‌النفس و بدون ثبات رای دارد. او افسرده اما رمانتیک است تا جایی که احساسات برای او حرف اول را می‌زند و در داستان خودش را بنده‌ احساسات رمانتیکش می‌کند.

کتاب صوتی آدلف را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

این داستان یک عاشقانه تلخ و جذاب است که لایه‌های پنهان و درونمایه روانشناختی دارد. اگر به چنین داستان‌هایی علاقه دارید و دوست دارید از یک داستان عاشقانه لذت ببرید، کتاب صوتی آدلف را گوش کنید. 

درباره بنژامن کنستان

بنژامن کنستان دو ربک متولد ۱۷۶۷ بود و در سال ۱۸۳۰ درگذشت. او را به عنوان یک فعال سیاسی می‌شناسند که در دوره‌های مختلف فعالیت‌های سیاسی بسیاری داشته است. رهبر مخالفان لیبرال بود و تئوریسین لیبرال‌های فرانسه شناخته می‌شد. وی یکی از برجسته‌ترین سخنرانان اتاق نمایندگان فرانسه بود، به عنوان طرفدار سیستم پارلمانی سخنرانی می‌کرد. در طول انقلاب ژوئیه‌، وی از طرفداران لوئی فیلیپ اول بود که بر تخت سلطنت نشست.

بنژامن کنستان نویسنده مقاله‌های متعددی در زمینه‌های سیاسی و مذهبی بود و همچنین در مورد عشق داستان و مقاله نوشت. کنستان مفهوم آزادی را پالایش کرد، و آن را به عنوان شرط وجودی تعریف کرد که به فرد اجازه می‌‌دهد دخالت در دولت یا جامعه را رد کند. ایده‌های او بر جنبش لیبرال Trienio در اسپانیا ، انقلاب لیبرال ۱۸۲۰ در پرتغال، جنگ استقلال یونان، قیام نوامبر در لهستان، انقلاب بلژیک و لیبرالیسم در برزیل و مکزیک تأثیر گذاشت.

بخشی از کتاب صوتی آدلف

تمام شب به همین منوال گذشت. بی‌هدف راه می‌رفتم؛ دشت و صحرا و جنگل و آبادی‌های کوچکی را که همه‌چیز در آن‌ها ساکت و ساکن بود زیر پا گذاشتم. گاه نور پریده‌رنگ خانه‌ای را در دوردست می‌دیدم که در تاریکی شب رخنه می‌کرد. به خود می‌گفتم: شاید در آن‌جا بخت‌برگشته‌ای دارد از درد به خود می‌پیچد یا با مرگ می‌ستیزد؛ این معمای غیرقابل درک مرگ که به‌ نظر نمی‌رسد تجربه هر روزه آن هنوز انسان را متقاعد کرده باشد، این پایان اجتناب‌ناپذیر، که نه ما را تسلی می‌دهد و نه آرام می‌کند، موضوعی است که با بی‌قیدی معمول و ترسی گذرا با آن مواجه می‌شویم! من نیز خود را تسلیم همین تناقض غیر معقول می‌کنم! علیه زندگی طوری سر به شورش برمی‌دارم که انگار این زندگی پایانی ندارد! و به خاطر به دست آوردن مجدد چند سال فلاکت‌بار که زمان به زودی زود و به زور از مشتم بیرون می‌کشد، افراد دوروبرم را بدبخت کنم!