دانلود کتاب صوتی برزه دماغ با صدای کوروش سلیمانی + نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب صوتی برزه دماغ اثر فریور خراباتی

دانلود و خرید کتاب صوتی برزه دماغ

امتیاز:
۱.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی برزه دماغ

کتاب صوتی برزه دماغ نوشتهٔ فریور خراباتی است. کوروش سلیمانی گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و نوین کتاب گویا آن را منتشر کرده است؛ کتابی دربردارندهٔ یک داستان طنز ایرانی.

درباره کتاب صوتی برزه دماغ

کتاب صوتی برزه دماغ که دربردارندهٔ یک داستان معاصر و ایرانی و طنز است، از مردم کرمانشاه و در باب برخی از خلق‌وخوهای آن‌ها سخن گفته است. این کتاب داستان خانواده‌ای است که اعضایش نقش هستند؛ یعنی یک‌جورهایی نقطهٔ برخورد نقش‌ها و ترکیدن بمب «نقشینگی». بزرگ تا کوچکشان نقش هستند و حالا در موقعیتی حساس به یکدیگر برخورد کرده‌اند. ممکن است به میانهٔ کتاب که برسید از خودتان بپرسید مگر می‌شود یک نفر در چنین موقعیتی این حرف‌ها را بزند یا این کارها را انجام دهد. بله می‌شود! آدم نقش اصلاً در مواقع بحرانی و در فجایع است که میدان را به دست می‌گیرد و خودش را نشان می‌دهد و استعدادش شکوفا می‌شود. «نقش» اینجا به چه معناست؟

گفته شده است که اهالی کرمانشاه یک اصطلاح دارند. آن‌ها می‌گویند «فلانی خیلی آدم نَقشی است». این «نقش‌بودن» تبدیل به بخشی از فرهنگ روزمره و خیابانی شهر شده است. مانند طبقه‌های اجتماعی همچون «بورژوازی» و «پرولتاریا» یا «طبقهٔ متوسط» که در علوم سیاسی و اجتماعی به کار می‌روند، در کرمانشاه طبقهٔ اجتماعی تازه و متفاوتی به نام «طبقهٔ نقش‌ها» وجود دارد که اعضایش از جایگاه ویژه‌ای میان دیگر ساکنان شهر برخوردارند و یک جورهایی مانند طبقهٔ اشراف در روسیهٔ تزاری، گل تمام محافل و مجالس عزا و عروسی هستند.

شنیدن کتاب صوتی برزه دماغ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان طنز پیشنهاد می‌کنیم.

درباره فریور خراباتی

فریور خراباتی در سال ۱۳۶۵ به دنیا آمده است. او از طنزپردازان معاصر ایران است که کار خود را از مطبوعات آغاز کرد و بعد قلم او به حوزهٔ کتاب و فیلم‌نامه و متن سریال هم قدم گذاشت. از این نویسنده که عاشق تاریخ است، کتاب‌‎هایی مانند «طنزیمات رولت روسی»، «جفت‌پا وسط تاریخ» و «عجایب‌الاتفاقات» منتشر شده است. او خواندن آثار عبید زاکانی از نویسندگان ادبیات کهن و کیومرث صابری فومنی (گل‌آقا) از نویسندگان معاصر را برای نویسندگان طنز امروز ضروری می‌داند. خراباتی بر این باور است که طنز‌پرداز با کمدین خیلی فرق دارد؛ چراکه اولین هدف یک کمدین خنداندن مردم است، اما طنزنویس مطبوعاتی، یک نگاه جدی به مسائل جدی دارد که آن را به زبان متفاوتی بیان می‌کند.

بخشی از کتاب صوتی برزه دماغ

«خبری از پیکان استیشن سبزرنگ آقا جلال نبود. همه گوشه‌ای ایستاده یا نشسته بودند تا مِیِت از راه برسد. تورج پسر بزرگ فاتح‌خان، کمی دورتر از بقیه، کنار جاده باکلافگی قدم می‌زد و در انتظار جنازه بود. هر از گاهی چرخی می‌زد، گلویی تازه کرده و تفی روی زمین می‌انداخت و با آستین پیراهنش، باقی مانده تف میان تارهای سبیلش را پاک کرد.

هر لحظه به تعداد جمعیتی که برای آخرین بدرقۀ پیرمرد از گوشه و کنار کرمانشاه و کردستان و شهرهای اطراف به روستای پدری فاتح‌خان آمده بودند، اضافه می‌شد. در کرمانشاه رسم بر این است که اگر یکی از نزدیکان‌تان را از دست بدهید، بقیه آن‌چنان بلایی سر شما می‌آورند که از خدا می‌خواهید جای آن مرحوم باشید. تورج که سعی می‌کرد ماهرانه نقش پسر بزرگ خانواده را بازی کند، با کسانی که می‌آمدند و ابراز همدردی می‌کردند، با احترام برخورد می‌کرد. هرچند تقریباً بیش از نیمی از جمعیت را نمی‌شناخت. حتی پیرزنی که چند لحظه پیش آمد و او را در آغوش کشید و گریست را هم نشناخت. پیرمردی از کنار تورج رد و شد و گفت:

- وِی دردَ بچین بِمِرین!

پیرزن دیگری هم خودش را به تورج رساند و پس از شیون و زاری با دهانی خشک فریاد زد:

- بچو خوَه‌ت بکش، بیچارَه بید!

تورج هر بار که می‌خواست جواب‌شان را بدهد، پیرمرد بیکاری که از اول مراسم کنارش ایستاده بود، بلافاصله می‌گفت:

- قِصَه نَکَه، تو دمِت پُر لَه خیونَه!

چند زن هم از قوم و خویش‌ها، خیاری گوشه‌ای ایستاده بودند و وِی‌وِی‌کنان، پوست صورت‌شان را با ناخن می‌خراشیدند و شیون می‌کردند. منیژه همان‌طور که خاک روی شلوارش را با دست می‌تکاند، دوان‌دوان خودش را به برادر بزرگش رساند و بی‌صدا کنار او ایستاد. تورج با ناراحتی از خواهرش پرسید:

- برِی چه آمدی اینجا؟

- خدا! کردارِمَ درآوردن از بس تو سَرِم زدن.... باید جانِمَ نجات می‌دادم.... حالا خیلی ماندَه تا چهلمِ آقا!

بعد غرغرکنان به برادرش گفت:

- ای جلالم پیر شدَه، دیَه مثِ سابق، تَر و فرز نیس... بِرِی چه نمی‌آد؟

- لابد گفته با جنازَه برم یه سر طاقبستان و دنده کبابی بخورم... چه می‌دانم... حتماً پنچری چیزی شدَه دیَه!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

زمان

۵ ساعت و ۱۹ دقیقه

حجم

۲۹۳٫۰ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۵ ساعت و ۱۹ دقیقه

حجم

۲۹۳٫۰ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۱۷۶,۰۰۰
تومان