دانلود کتاب صوتی داستان‌ های هزار و یک شب جلد پانزدهم با صدای شیوا خنیاگر + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی داستان‌ های هزار و یک شب جلد پانزدهم

دانلود و خرید کتاب صوتی داستان‌ های هزار و یک شب جلد پانزدهم

انتشارات:واوخوان
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی داستان‌ های هزار و یک شب جلد پانزدهم

کتاب صوتی داستان های هزار و یک شب جلد پانزدهم نوشتهٔ عبداللطیف طسوجی است. این کتاب با صدای شیوا خنیاگر و به‌وسیلهٔ واوخوان منتشر شده است؛ شب ۹۴ تا ۱۰۰.

درباره کتاب داستان‌ های هزار و یک شب جلد پانزدهم

مجموعهٔ «هزار و یک شب» که در پارسی به «هزارافسان» مشهور بوده، یک اثر کامل نیست که در یک زمان نوشته شده باشد؛ بلکه اثری است که در طول قرن‌ها سفر کرده است و داستان‌هایی به آن اضافه شده است و در پایان یک جا جمع شده است؛ به همین دلیل نشانه‌هایی از داستان‌های ایرانی، هندی، عربی و مصری در آن دیده می‌شود. چند رمانس کامل که به‌شکل مستقل در میان مردم روایت می‌شده در این کتاب گذاشته شده است. نسخهٔ کنونیِ فارسی را عبداللطیف طسوجی در زمان محمدشاه و پسرش ناصرالدین‌شاه به پارسی درآورد و به چاپ سنگی رسید. «هزارویک‌شب» نامی است که از زمان ترجمهٔ طسوجی در دورهٔ قاجار در ایران شهرت یافته است. کتاب داستان‌ های هزار و یک شب جلد پانزدهم (شب ۹۴ تا ۱۰۰)، مجموعه‌ای از داستان‌های این اثر کهن است که شما را به دنیای عفریت‌ها و پری‌ها می‌برد.

دو شاهزاده برادر به نام‌های «شهریار» (یا «شهرباز») و «شاه‌زمان»، مورد خیانت از طرف همسران خود قرار می‌گیرند. شاه‌زمان تَرک پادشاهی می‌کند و راهی دیار برادر می‌شود، اما شهریار توان تحمل خیانت را نداشته و تصمیم به انتقام می‌گیرد. او هر شب با دختر جوانی از شهر ازدواج می‌کند و صبح دستور قتل دختر را می‌دهد؛ تا اینکه دیگر دختری در شهر نمی‌ماند. وزیر شهریار دو دختر به نام‌های «شهرزاد» و «دنیازاد» (در بعضی نسخه‌ها «دینازاد») دارد. او به‌شدت نگران است، اما شهرزاد از او می‌خواهد او را به عقد شاه دربیاورد. شهرزاد به خواهرش می‌گوید زمانی که شب شد، تو به اتاق ما بیا و بگو عادت داری من برایت داستان بگویم و از شاه بخواه که من قصه‌ای بگویم. من هم به شاه همین را می‌گویم. شهرزاد قصه‌گویی را آغاز می‌کند، اما در سپیده‌دم داستان نیمه می‌ماند. شهریار هم که مسحور این قصه شده بود، مهلت می‌دهد که فرداشب ادامهٔ قصه را بشنود؛ بنابراین کشتن شهرزاد را موکول به بعد می‌کند. این قصه‌گویی‌ها هزارو‌یک‌شب ادامه پیدا می‌کند در پایان شاه که از شهرزاد فرزند داشته، از کشتن او صرف‌نظر می‌کند.

شنیدن کتاب داستان‌ های هزار و یک شب جلد پانزدهم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی کهن ایران پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب داستان‌ های هزار و یک شب جلد پانزدهم

«و اما شرکان و ضوء‌المکان و وزیر دندان آن روز را بدان‌جا بماندند و آن نصاری که یاران ذات‌الدواحی و به هیئت بازرگانان بودند، بی‌خبر از مسلمانان برفتند. پس چون ظلمت شب جهان را فرا گرفت، ذات‌الدواحی با ضوء‌المکان گفت: «برخیزید و با من به سوی دیر آیید و سپاهی قلیل با خود بردارید.» ایشان سخن عجوز بپذیرفتند. آن پلیدک، از غایت نشاط و انبساط قوت بگرفت و ضوء‌المکان می‌گفت: «منزه است پروردگار که این زاهد را خوشحال کرد و قوتش بداد. ما او را بدین سان ندیده بودیم.» و آن پلیدک پیش از وقت، به ملک قسطنطنیه کتابی با مهر فرستاده و او را از ماجرا آگاه کرده بود که ده‌هزار سوار دلیر از شجاعان روم بفرست که در دامنه‌ی کوه پنهان شوند تا من پادشاه مسلمانان را با برادر و وزیر ایشان بیاورم و نوشته بود که راهب دیر را باید بکشم که حیلت من بی کشتن او صورت نبندد و بدان که اگر حیله تمام شود، یک تن از مسلمانان به بلاد اسلام زنده باز نگردد. چون کتاب به افریدون، ملک قسطنطنیه رسید، در ساعت سپاه بخواست و فرمود که به زودی در دیر حاضر شوند.»

معرفی نویسنده
عبداللطیف طسوجی

عبداللطیف طسوجی در شهر تبریز و در یک خانواده‌ی روحانی و متدین به دنیا آمد. او در بزرگسالی همچون پدرش مجتهد بود، به همین جهت با لقب «مُلاباشی» بین مردم شناخته می‌شد. طسوجی از جمله مردمان فرهیخته‌ی آذربایجان و زمانه‌ی خود به شمار می‌رفت، او از خود آثار مهمی همچون ترجمه‌ی فارسی هزار و یک شب را به جای گذاشت و می‌توان گفت که درمورد او کم‌لطفی و بی‌مهری صورت گرفته است. چرا که حتی در مقدمه‌ی این کتاب هم اشاره‌ی کمی به او شده و کار تاثیرگذار و شایسته‌ی او آنچنان که باید مورد قدردانی قرار نگرفته است.

سمیه صالح‌پور
۱۴۰۳/۰۱/۰۱

چقد صدای خانم خنیاگر گوش‌نوازه💖

زمان

۵۱ دقیقه

حجم

۴۷٫۶ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۵۱ دقیقه

حجم

۴۷٫۶ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۲۵,۵۰۰
تومان