دانلود و خرید کتاب صوتی یکاترینا
معرفی کتاب صوتی یکاترینا
کتاب صوتی یکاترینا نوشتهٔ ناتالیا کارنیوا و ترجمهٔ فرزانه شفیعی است. گویندگی این کتاب صوتی را بنفشه کلانتری انجام داده و واوخوان آن را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی زندگینامهٔ یک شخصیت سیاسی در شوروی.
درباره کتاب صوتی یکاترینا
کتاب صوتی یکاترینا حاوی روایتی از سرگذشت «کاترینا فورتسوا»، تنها وزیر زن دوران شوروی است. این کتاب صوتی فراتر از یک زندگینامهٔ فردی است؛ چراکه هنگام روایت سرنوشت کاترینا، بخشی از مهمترین دوران تاریخ جهان را نیز به تصویر کشیده است. کتاب صوتی «یکاترینا» فراتر از یک زندگینامه است و به دایرهالمعارفی از شخصیتهای اثرگذار و رویدادهای مهم زندگی شوروی در حاشیهٔ متن به مخاطب ارائه داده است. این کتاب داستان زنی است که از نوجوانی گامهایی راسخ در مسیر پیشرفت برداشته و خطمشی حزبی را اصل غیر قابل انکار در تمام ابعاد زندگی پنداشته است. گفته شده است که کاترینا فورتسوا برای رسیدن به قلههای جاهطلبی سیاسی، زندگیهای بیشماری را ویران کرد؛ اگر چه نقش او در تحول فرهنگ و هنر شوروی قابل چشمپوشی نیست. کتاب صوتی یکاترینا نوشتهٔ ناتالیا کارنیوا گفته است که این شخصیت تاریخی، در سالهای پایانی زندگی نسبت به تمامی باورهای حزبی خود تردید میکند و زمانی که مخالفانش او را بهراحتی از صحنه بازی بیرون میرانند، چارهای جز خودکشی برایش باقی نمیماند.
شنیدن کتاب صوتی یکاترینا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ناداستان و قالب زندگینامهٔ شخصیتهای سیاسی تاریخ جهان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی یکاترینا
«ماترینا چای را در نعلبکی ریخت و جرعهجرعه سر کشید. یادش آمد که از خانه برای اولگا پیراشکی کلم و کلوچهی مربایی آورده است، اما چه کار بیهودهای. اولگا اینجا به هیچچیز احتیاج نداشت. بعد از صرف چای، اولگا اتاقش را به خواهر نشان داد. پردههای ظریف پارچهای، پنجرههای اتاق را پوشانده بودند. قالیچهی کوچکی کف اتاق بود، تختخواب یکنفره و کمد لباس یک طرف اتاق، طرف مقابل کنار پنجره، میز توالت کوچک با آینه و سمت دیگر دو صندلی چوبی و یک میز کوچک قرار گرفته بودند. ماترینا که به کلبهی چوبی و صندلیهای دستساز چوبی خشک عادت داشت، با احتیاط تمام روی این صندلیِ به نظر ظریف و کمجان نشست که مبادا آن را بشکند. پس از آن نوبت به کمد لباسها رسید. اولگا لباسهای زیبا و کلاههای همرنگ با لباسهایش را درآورد و شروع به فخرفروشی کرد. ماترینا آهی کشید و گفت: «تو تبدیل به یک زن اشرافی شدهای.» لحنش به شکلی بود که نه محبتش را نشان میداد و نه خشمش را. نگاهی به سرتاپای خود انداخت، دامن خاکستری بلند و ضخیم، بلوز پنبهای ارزان قیمت رنگارنگ، روسری پشمیای که روی شانههایش انداخته بود، هیچیک با لباسهای کمد اولگا قابل مقایسه نبودند.»
زمان
۹ ساعت و ۵۵ دقیقه
حجم
۵۴۵٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۹ ساعت و ۵۵ دقیقه
حجم
۵۴۵٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد