دانلود کتاب صوتی دختر روستایی آمیش (خلاصه کتاب) با صدای سحر بیرانوند + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی دختر روستایی آمیش (خلاصه کتاب)

دانلود و خرید کتاب صوتی دختر روستایی آمیش (خلاصه کتاب)

نویسنده:تاد سلک
دسته‌بندی:
امتیاز:
۱.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی دختر روستایی آمیش (خلاصه کتاب)

کتاب صوتی دختر روستایی آمیش (خلاصه کتاب) نوشتهٔ تاد سلک و ترجمهٔ حدیثه غفاری و با صدای سحر بیرانوند است و انتشارات نوژین آن را منتشر کرده است. این خلاصه‌کتاب صوتی روایتی از تقابل شهرنشینی و روستانشینی دارد و از واکنش دختری روستایی در مقابل رفتار یک دختر شهری می‌گوید.

درباره کتاب صوتی دختر روستایی آمیش (خلاصه کتاب)

تاد سلک در این داستان تقابل میان شهرنشینی و روستانشینی را نشان داده است. در این داستان با یک دختر روستایی آمیش به نام «جنی سبزه» روبه‌رو هستیم. آمیش «Amish» یک مذهب مسیحی است. پیروان این مذهب همچنان بر اساس روش‌های قدیمی نیاکان‌شان مانند استفاده از اسب برای کشاورزی و حمل و نقل زندگی می‌کنند، پوشش سنتی دارند و از برق و تلفن هم استفاده نمی‌کنند.

زندگی آن‌ها باعث برانگیخته شدن کنجکاوی در میان شهریان می‌شود. جنی همیشه مردم شهری را می‌بیند که برای فرار از شلوغی شهر و زندگی پرسرعتشان به روستا پناه می‌آورند. آن‌ها به دنبال آرامشی می‌گردند که روستا و محیطش به آن‌ها هدیه می‌کند. اما با این‌حال گاهی واکنش خوبی نسبت به زندگی آن‌ها و بخصوص زندگی پیروان آمیش ندارند. این داستانی روایتی از یکی از همین واکنش‌های بد است. 

شنیدن کتاب صوتی دختر روستایی آمیش (خلاصه کتاب) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر از شنیدن داستان‌های خارجی لذت می‌برید، کتاب دختر روستایی آمیش را به شما پیشنهاد می‌کنیم.  

بخشی از کتاب صوتی دختر روستایی آمیش (خلاصه کتاب)

«مادرم بهم گفت که در حال آب‌بازی و تفریحم. راست می‌گفت. نزدیک ناحیه‌ای شدیم که چند تا کاج درخت اونجا بودن و می‌تونستم بوی شیرین تراوش صمغشون رو حس کنم ولی این خیلی خارق‌العاده بود که سنجاقک‌ها در تاریکی، از خاک‌ریزها و میان درختان، ظاهر می‌شدن. اونا به آرومی جمع شدن و شناور شدن و تو دایره‌های به هم فشرده، زیگزاگ می‌رفتن. صد تا بودن ولی اصلاً به هم نمی‌خوردن. خیلی برام جالب بود که چطور سرعت می‌گیرن و یک‌دفعه می‌تونن وایسن و باز سریع به هر سمت پرواز کنن. این شب خاصی بود و خیلی خوش‌شانس بودم که رفتم اونجا.

هر از چندگاهی یه زن و شوهر از کنارم رد می‌شدن، با لیوان شراب تو دستاشون، همدیگرو می‌بوسیدن به من نگا می‌کردنو می‌خندیدن نمی‌دونم که آیا دلشون برام می‌سوخت یا فک می‌کردن به‌نوعی حسودیم می‌شه.

نه من خیلی خوشحال بودم که با خونوادم بودم. لازم نبود که اونا رو ول‌کنم تا برای رسیدن به احساس فعلیم با یه مرد تو ساحل قدم بزنم.

زندگی من همون‌طوریه که باید می‌بود. اغوا نمی‌شم و به دیگران غبطه نمی‌خورم.»

کاربر 7533346
۱۴۰۲/۰۸/۲۳

خوب نبود

کاربر ۵۵۶۱۵۶۲
۱۴۰۳/۰۵/۰۳

خییییلی کوتاه و‌مختصر و‌ساده بود،منکه خوشم‌نیومد

زمان

۱۱ دقیقه

حجم

۱۰٫۲ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۱۱ دقیقه

حجم

۱۰٫۲ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۱۳,۹۰۰
تومان