دانلود و خرید کتاب صوتی دنی قهرمان جهان

کتاب صوتی دنی قهرمان جهان نوشتهٔ رولد دال و ترجمهٔ علی هداوند است. این کتاب در نشر كارگاه فيلم و گرافيگ سپاس منتشر شده است. 

درباره صوتی کتاب دنی قهرمان جهان

کتاب دنی قهرمان جهان داستان دنی است که وقتی چهارماهه بود، مادرش ناگهان فوت کرد و پدرش مجبور شد به‌تنهایی از او مراقبت کند. پدرش تمام عشقی را کـه هنگام زنده‌بودن مادرش نسبت به او داشت، حالا نثار دنی مـی‌کند. اکنون دنی وارد ۵سالگی شده است و می‌تواند از بعضی مسائل سر دربیاورد. او از راز بزرگی سر درمی‌‌آورد که سال‌ها پدرش از او پنهان کرده بود. در این کتاب می‌شنوید چه اتفاقاتی برای او و پدرش می‌افتد.

شنیدن کتاب صوتی دنی قهرمان جهان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ علاقه‌مندان به داستان پیشنهاد می‌کنیم. 

درباره رولد دال

رولد دال در ۱۳ سپتامبر ۱۹۱۶ به دنیا آمد و در ۲۳ نوامبر ۱۹۹۰ درگذشت. او داستان‌نویس و فیلمنامه‌نویس بریتانیایی بود. اوج شکوفایی رولد دال به‌عنوان نویسنده برای کودکان و بزرگ‌سالان در دهۀ ۱۹۴۰ میلادی بوده است. از مهم‌ترین آثار او می‌توان به «غول بزرگ مهربان»، «چارلی و کارخانۀ شکلات‌سازی»، «جیمز و هلوی غول‌پیکر»، «ماتیلدا» و... اشاره کرد.

رولد دال از مشهورترین نویسندگان کتاب کودک است. کتاب‌های او سال‌ها در لیست پرفروش‌ترین‌های کتاب کودکان بوده است. او نویسنده‌ای ماهر است؛ با دنیای کودکان به‌خوبی آشناست و ذهنیات و تخیلات آنها را می‌شناسد. جذابیت رمز و رازآلود کتاب‌های دال و کلام طنزآلود او همواره مورد علاقۀ کودکان بوده است. قهرمان‌های داستان‌های دال، کودکانی جسور و شجاع هستند که در زنجیرۀ اتفاقاتی هیجان‌انگیز افتاده و سرانجام بر بدی‌ها پیروز می‌شوند. موضوعات داستان‌های او گاهی بسیار ساده و روزمره و گاه کاملاً تخیلی و عجیب و غریب است. از درون‌مایه‌های موجود در آثار این نویسندۀ بریتانیایی می‌توان به برابری، نوع دوستی، طبیعت‌دوستی، جسارت، شجاعت و… اشاره کرد.

از بسیاری از داستان‌های رولد دال برای تولید فیلم‌های سینمایی، برداشت و اقتباس شده است. برای نمونه می‌توان به فیلم چارلی و کارخانه شکلات سازی ساختۀ تیم برتون با بازی جانی دپ اشاره کرد.

«گاهی هرگز: قصه‌ای برای سوپرمن» (۱۹۴۸) و «عمو اسوالد من» (۱۹۸۰) از داستان‌هایی هستند که رولد دال برای بزرگ‌سالان نوشته است. او همچنین به نگارش نمایشنامه، فیلمنامه، شعر و آثار غیرداستانی هم پرداخته است.

رولد دال در جایی می‌گوید: «اگر می‌خواهید دنیا را از دریچۀ چشمان کودکان بنگرید، چهاردست‌وپا روی زمین زانو بزنید و به بزرگ‌سالانی که به شما امر و نهی می‌کنند، خیره شوید.»

بخشی از کتاب دنی قهرمان جهان

«چهارماهه بودم که ناگهان مادرم مرد و پدرم موند و من که باید به تنهایی تر و خشکم می‌کرد. اون موقع این شکلی بودم.

نه برادری داشتم و نه خواهری.

بنابراین در همهٔ زندگی، از چهارماهگی به بعد، فقط ما دو نفر بودیم. من و پدرم.

ما توی یک کاراوان پشت پمپ بنزین زندگی می‌کردیم. هم پمپ بنزین و هم کاراوان و هم مزرعهٔ کوچک پشتی مال پدرم بود، و از مال دنیا فقط همین‌ها رو داشت. پمپ بنزین کوچکی بود در کنار جاده‌ای روستایی و دور تا دور اونو مزرعه و تپه‌های پردرخت گرفته بود.

وقتی هنوز شیر خوره بودم، پدرم منو می‌شست و به من غذا می‌داد و پوشکمو عوض می‌کرد و خلاصه همهٔ آن کارهای بی‌شماری رو که یک مادر برای بچه‌اش انجام می‌ده، برای من می‌کرد، انجام این کارها مخصوصاً برای مردی که مجبوره با تعمیر موتور ماشین و بنزین دادن به مشتری‌ها پول در بیاره و زندگی کنه کار ساده‌ای نیست.

اما پدرم عین خیالش نبود. فکر می‌کنم همهٔ عشقی رو که در زنده بودن مادرم به او داشت حالا نثار من می‌کرد. در همهٔ سال‌های اول زندگی، نه هیچ وقت غمگین بودم و نه مریض، و حالا دارم وارد پنج‌سالگی می‌شم.

همون‌طور که می‌بینید، پسربچهٔ چرب و چیلی کثیفی بودم و تمام هیکلم روغنی بود، اما دلیلش این بود که از صبح تا شب در کارگاه به پدرم کمک می‌کردم و ماشین تعمیر می‌کردیم.

پمپ بنزین فقط دو تا پمپ داشت. پشت سر پمپ‌ها انباری چوبی کوچکی بود که به جای دفتر از اون استفاده می‌شد. توی انبار چیزی نبود جز یک میز کهنه و یک صندوق حساب که توی اون پول می‌گذاشتیم. از اون صندوق‌هایی بود که با فشار دادن انگشت روی یکی از دکمه‌ها، دستگاه زنگ می‌زد و کشوِ اون با صدای هولناکی باز می‌شد. من خیلی دوستش داشتم.»