دانلود و خرید کتاب صوتی مجموعه داستان های شاهنامه (جلد چهارم: قیام کاوه سرنگونی ضحاک)
معرفی کتاب صوتی مجموعه داستان های شاهنامه (جلد چهارم: قیام کاوه سرنگونی ضحاک)
کتاب صوتی «قیام کاوه سرنگونی ضحاک» اثر ابوالقاسم فردوسی با گردآوری محسن دامادی و گویندگی فرهاد اتقیایی در انتشارات کتابسرای نیک منتشر شده است. کتاب «قیام کاوه سرنگونی ضحاک» جلد چهارم از مجموعه داستانهای شاهنامه است. محسن دامادی در این مجموعه، داستانهای شاهنامه را به زبانِ روان امروزی نوشته تا هر کس بتواند بهآسانی شاهنامه را بخواند و با این اثر ملی ارتباط برقرار کند. مهمتر از این، نویسنده تلاش کرده تا در هر داستان، جهانبینی شاعر بزرگ وطنپرست ایرانی که به دلیلِ سلطهٔ بیگانه به رمز و راز بیان شده، واکاوی کند و سرانجام کلاس آموزشی فردوسی برای علاقهمندان داستان نویسی و فیلمسازی اقتباسی در هر داستان بیان شده است.
این شیوه در هر یک از داستانهای مجموعه که بهتدریج منتشر خواهد شد رعایت شده، تا با مطالعهٔ هر داستان، برای خواننده یک دریچه تازه به چشمانداز این شاهکار بزرگ ادبیات پارسی گشوده شود.
درباره کتاب صوتی قیام کاوه سرنگونی ضحاک
کسی كو هوای فریدون كند / سر از بند ضحاك بیرون كند
در زمانی كه ایران زمین زیر سلطهٔ پادشاهی تازه است، به سر كردگی كاوهٔ آهنگر رستاخیزی ایجاد میشود... كسانی این داستان از شاهنامه را افسانه میدانند، افسانهای كه در گذر زمان، با افكار، آرزوها و نیازهای مردم آغشته و گاه چنان از حقیقت داستان دور شده كه گویی مردم نیز افسانهها برای افسانهٔ شاعر بزرگ خراسان ساختهاند؛ حال آنكه فردوسی داستان خود را دروغ و افسانه نمیداند.
کتاب صوتی قیام کاوه سرنگونی ضحاک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به شاهنامه پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب صوتی قیام کاوه سرنگونی ضحاک
غرورِ جمشید!
جمشید بهجای آنکه سپاسگزارِ یزدان باشد که او را در انجامِ کارهای بزرگ یاری کرده، بهتدریج دچارِ احساسِ خود بزرگبینیِ (تَکَبُر) غریبی شد، با خودش گفت: ما هستیم که ماییم!
همه کردنیها چو آمد پدید
به گیتی جز از خویشتن کس ندید!
جمشید چون خود را برتر و بالاتر از پادشاهانِ پیشینِ ایران دید، فرمان داد تا تختی جواهرنشان و بلندتر از تختِ پادشاهانِ گذشته بسازند تا او یک پله بالاتر از آنها بنشیند!
چو آن کارهای وی آمد به جای
زِ جای مَهین برتر آورد پای
به فَرِ کیانی یکی تخت ساخت
چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت
هنرمندانِ ایران تختی ساختند و بر آن گوهرهای بسیار نشاندند. جمشید چون بر تختِ گوهرنشانِ خود نشست، خود را در زمین مانندِ خورشید دید که در آسمان میدرخشد.
چو خورشیدِ تابان میانِ هوا
نشسته بر او شاهِ فرمانروا
آشکار بود کسانی نیز بر گردِ تختِ جمشید حلقه بزنند و نشان بدهند دهانِ آنها از این همه شکوه و شگفتی باز مانده! چه بسا چاپلوسان با ستایشی غیرعادی، یا به قولِ بچههای این زمانه، با پاچه خاری کردن، کمک کردند تا غرور و خودشیفتگیِ جمشید بیشتر و حالِ او روز به روز خرابتر شود.
جهان انجمن شد بَرِ تختِ او
فرو مانده از فَرَهِ بخت او
روزِ تاجگذاری جمشید، برابر با نخستین روز ماهِ فروردین (نوروزِ ایرانی) بود. شاید آن مناسبت، هوشمندانه برای آن روز انتخاب شد.
به رسمِ نوروزِ ایرانی، مردم با دلهای بیکینه، شاد و خندان دورِ شاه ایران حلقه زدند و او را غرق در گُل، شادی و هورا کردند.
به جمشید بَر گوهر افشاندند
مَر آن روز را روزِ نو خواندند
سرِ سالِ نو هُرمزِ فَروَدین
برآسوده از رنجِ تن، دل زِ کین
آن روز در کاخِ شاهی، جشنی بزرگ برپا بود، جامهای شراب دست به دست گشت، رامشگران (در این زمان، کسانی که حرکاتِ موزون میکنند) مجلس را گرم کردند تا نوروزِ ایرانی، یادگارِ خسروان (پادشاهان) ایرانی، برای همیشه ماندگار باشد.
بزرگان به شادی بیاراستند
مِی و جام و رامشگران خواستند
چنین روز فرخ از آن روزگار
بمانده از آن خسروان یادگار
زمان
۳ ساعت و ۴۰ دقیقه
حجم
۲۰۶٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۳ ساعت و ۴۰ دقیقه
حجم
۲۰۶٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
نظرات کاربران
خیلی خوبه
کتاب را نخواندم اما آنچه بر آنم داشت تا نظری بنویسم توضیح کتاب بود. ((نوشته ابوالقاسم فردوسی)) این ((ابوالقاسم)) ک اسمش را اینگونه آورده اید، احیانا پسرخاله، یا پسر عموی تیم طاقچه هست یا فک و فامیل ناشر؟؟؟؟،!!! در مقابل کسی