دانلود و خرید کتاب صوتی وقتی از «دیدن» حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟
معرفی کتاب صوتی وقتی از «دیدن» حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟
پادکست وقتی از «دیدن» حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟ صحبتهای جین تریسی است که با صدای ندا عسگری منتشر شده است. وقتی از «دیدن» حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟ اطلاعات جالبی درباره نور در اختیار شما قرار میدهد.
درباره پادکست وقتی از «دیدن» حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟
این پادکست اطلاعات جالبی از آغاز درک نور و تاریکی توسط گالیله در اختیار شما قرار میدهد تا تکنولوژیهایی که به کمک نور شکل گرفتهاند. پادکست وقتی از «دیدن» حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟ اطلاعات عمومی شما را بالا میبرد و کمک میکند جهان را بهتر بشناسید.
شنیدن وقتی از «دیدن» حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این پادکیت را به تمام علاقهمندان به علم پیشنهاد میکنیم
بخشی از وقتی از «دیدن» حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟
وقتی گالیله در اوایل سال ۱۶۱۰ میلادی با تلسکوپ خود ماه را رصد میکرد، بلافاصله فهمید که جابهجایی الگوهای نور و تاریکی، در نتیجهی تغییر زاویهی نور آفتاب روی یک سطح ناهموار رخ میدهد. توصیف او چیزی است شبیه به «رشتهکوههای فروزان از شکوه نور ماه»، که دامنههاشان «مثل گودیهای زمین» در سایه فرورفته؛ ضمن آنکه او همین مشاهدات را در یک مجموعهطراحیِ استادانه هم پیاده کرده. شش ماه قبل از آن، ستارهشناس انگلیسی توماس هَریوت (Thomas Harriot) نیز چشمیِ تلسکوپ خود را به سمت ماه نشانه رفته بود. در شرایطی که گالیله یک جهان تازه را برای اکتشاف پیش روی خود میدید، طرحی که هریوت در ژوئیهی ۱۶۰۹ از ماه کشیده، حاکی از آن است که او گویی یک تاپالهی گاو میدیده. چرا ذهن گالیله اینقدر پذیرای چیزهای مقابل چشماش بود، حالآنکه نگاه هریوت، صرفاً لیاقت ذکر در پانوشت تاریخ را داشت؟
در زمان گالیله، فلورانسیها استاد پرسپکتیو بودند، و با کشیدن شکلها و سایهروشنهایی روی یک بوم دوبُعدی، حس اجسام سهبعدیِ معلّق را القاء میکردند. گالیله دوست هنرمندان بود، و کسی بود که خودش هم در جوانی علاقه داشت هنرمند بشود. او به حالت یکنوع تعصب دینی بر این باور بود که آفرینشگر کائنات، هندسهدان بوده. او این شیوههای ژرف ترسیم را هم احتمالاً بر اساس هندسهی تابش پرتوهای نور فراگرفته بود. هریوت اما بالعکس در انگلستان میزیست که در آنجا هنوز از اطلاعات کلیِ مربوط به این شیوههای بازنمایی خبری نبود. اولین کتاب انگلیسیِ مربوط به ریاضیات پرسپکتیو، تحت عنوان «هنر سایهها»، تازه در سال ۱۶۳۵ بود که به قلم جان وِلز (John Wells) به چاپ رسید. وقتی گالیله قرص ماه را رصد میکرد، مشکلی در فهم این نکته نداشت که حین طلوع خورشید در ماه، ابتدا قلههای ماه روشن میشوند، حالآنکه کوهپایههای پَستترشان همچنان در تاریکیاند؛ درست مثل زمین. لذا گالیله همچنانکه چشمک این تیغههای نور را میدید که در راستای خط مُقسِّم روز و شب آشکار میشدند، راجع به آنچه که میدید عملاً نظریهای در سر داشت؛ و حتی از این پدیده برای تعیین ارتفاع آن کوهها هم بهره جست و متوجه شد که ارتفاعشان بیشتر از سلسلهجبال آلپ است. هریوت، علامهای که در عین حال احتمالاً نسبت به این هندسه کور بوده، شش ماه قبل از گالیله به همان صحنهها نگریسته بود، اما درکی صورت نداده بود.
وقتی مشاهدات علمی را مدنظر میگیریم – که ملاکی هستند برای چشماندازِ بهاصطلاح عینی، – پی میبریم که در واقع پدیدههایی پیچیده، مشروط، و موسّعاند؛ درست مثل قوهی بینایی انسان. مجموعهماشینهای پرقدرتی که قادرند امور غیرقابلتشخیص را تشخیص بدهند، از امواج گرانشیِ مربوط به دوردستهای کیهان گرفته تا سیگنالهای ضعیف دریافتی از هستههای چرخان سلولهای انسانی، بر حالتهایی از «دیدن» مبتنیاند که نه ساده هستند و نه یکپارچه. ما با وارسیِ نگریستن به مثابهی استعارهای برای مشاهدهی علمی، و وارسی مشاهدهی علمی به مثابهی یکنوع دیدن، چه بسا این سؤال برایمان پیش بیاید که: چگونه دانش پیشینی نسبت به جهان، بر آنچه که میبینیم تأثیرگذار است؟ اگر الگوهای پیشینیِ شناخت در تشخیص امور واجد نقشی اساسیاند، ما چگونه میتوانیم از درافتادن به مسیرهای پاخورده و کلیشهایِ شناخت بپرهیزیم؟ و از همه مهمتر، چطور میتوانیم یاد بگیریم که به شیوههای حقیقتاً تازه بنگریم؟
زمان
۴۲ دقیقه
حجم
۴۹٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۴۲ دقیقه
حجم
۴۹٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
گوش بدهیم ، تا به میزان نادانی مان افزوده شود و بدانیم که تا چه حد نادانیم ، بخصوص فصل آخری کتاب گویا . حتما پیشنهاد میشود . نوید🧡