دانلود کتاب صوتی سرنوشت غریب با صدای مینا علی نقیان + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی سرنوشت غریب

دانلود و خرید کتاب صوتی سرنوشت غریب

نویسنده:ندا عسگری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۷از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی سرنوشت غریب

کتاب صوتی سرنوشت غریب نوشتهٔ ندا عسگری و با صدای مینا علی نقیان است و نشر کنکاش آن را منتشر کرده است. این کتاب صوتی داستان عاشقانهٔ زندگی منا و امیر است.

درباره کتاب صوتی سرنوشت غریب

کتاب صوتی سرنوشت غریب داستانی عاشقانه دربارهٔ دختر و پسری به نام منا و امیر است. نویسنده این داستان را در هشت فصل روایت می‌کند. منا و امیر عاشق یکدیگرند. اما برای رسیدن به هم به موانع زیادی برمی‌خورند که باعث می‌شود از هم دور شوند؛ برای مثال خانوادهٔ دختر مهاجرت می‌کنند و... . تااینکه با آمدن خواستگاری برای منا به نام عرشیا داستان عاشقانهٔ ما شکل دیگری پیدا می‌کند و اتفاقات دیگری رخ می‌دهد که سیر داستان را به جای دیگری می‌کشاند.

شنیدن کتاب صوتی سرنوشت غریب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب صوتی را به دوستداران رمان‌های ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب صوتی سرنوشت غریب

«نمی‌دانم چه مدت گذشت ولی زمانی به خود آمدم که هواپیما در فرودگاه امام تهران به زمین نشسته بود. یارای راه رفتن نداشتم. بعد از سالیان طولانی حال آمده بودم که در وطنم زندگی جدیدی را آغاز کنم. من بالاخره توانسته بودم با سرسختی ام، بعد از این همه سال دوری برگردم. نفس عمیقی کشیدم و کمی به اطرافم نگریستم. لحظه‌ای با خود اندیشیدم که تنفس در این هوای آلوده و پر دود بسی لذت بخش‌تر از تنفس در آن هوای پاک غربت است.

سالها قبل پدر وقتی برای انجام کارهایش به ایران آمده بود آپارتمانی با تمام امکانات در بهترین نقطهٔ شهر تهران خریده بود. بلافاصله سوار بر تاکسی شدم و به سمت خانه به راه افتادم. اینجا همه چیزش بوی عشق می‌داد. زندگی در اینجا همه چیزش زیبا بود. حتی غمهایش. شاید به این خاطر که آدمهایی بودند که با تو غم‌گساری کنند و این زیباترین احساس ممکن بود. نگاهی به خیابانها کردم. همه چیز عوض شده بود. مغازه‌های قدیمی همه تبدیل به پاساژهای چند طبقه شده بود که سیل جمعیت را در خود جای داده بودند. جای خیابانهای قدیمی را زیرگذرهای عریض گرفته بود. رهگذران همه لباسهای شیک به تن کرده بودند. همه چیز مدرن بود. بوی زندگی و طراوت همه جا به مشام می‌رسید. زندگی با بودن در میان این مردم، می‌توانست رنگ عشق به خود بگیرد، نه با زندگی در غربت و میان مردمانی که مانند مترسک هر صبح را به شام می‌رساندند و اثری از عشق و وفاداری در میانشان نبود. چقدر حسرت چنین روزهایی را خوردم و چقدر دلتنگ این لحظه ها بودم. احساس می‌کردم از هر غم و غصّه‌ای رها شده ام.اگر کسی نگاهی به من می‌انداخت به خوبی می‌توانست برقی را که از شدت شوق در چشمانم می‌درخشد ببیند. نیم ساعتی طول کشید تا اینکه به خانه رسیدم. تاکسی روبروی آپارتمان بزرگی که چندان بی‌شباهت به برج نبود ایستاد. از پنجرهٔ اتومبیل نگاهی به آپارتمان انداختم و سری از روی رضایت تکان دادم. رانندهٔ تاکسی بلافاصله پیاده شد و چمدانهایم را از صندوق اتومبیلش پایین گذاشت. کرایه راننده را دادم و از او تشکر کردم. نگهبان ساختمان جلو آمد و بعد از کلی پرسش و پاسخ و سپس خوش آمدگویی کمک کرد تا چمدانهایم را به طبقهٔ اول منتقل کنم. از داخل کیف دستی‌ام، کلید در آپارتمان را بیرون آوردم. کلید را داخل قفل انداختم و چرخاندم. در باز شد. همه جا تاریک بود. دستم را روی کلید چراغ برق گذاشتم و اولین چراغ را روشن کردم. خدای من چقدر اینجا ساکت بود. چمدانهایم را در گوشه‌ای از سالن گذاشتم. سفر دو روزهٔ طولانی و خسته کننده‌ای را پشت سر گذاشته بودم. احساس خستگی می‌کردم. از شدت سردرد روی کاناپه دراز کشیدم. نگاهی به دور خانه انداختم و آرام چشمانم را روی هم گذاشتم.» 


کاربر ۳۸۲۱۶۷۵
۱۴۰۱/۰۸/۲۳

یه جوری فیلم فارسی رو به قلم آورده بود

کاربر ۴۱۰۱۷۸۶
۱۴۰۱/۰۶/۰۷

واقعا اگر میخواین وقت و پولتون رو حروم کنید این کتاب رو بخونین من نمیدونم نویسنده این کتاب چقدر فیلم ایرانی قدیم دیده که همچین کتاب پیش پا افتاده ای نوشته بود واقعا تاسف میخورم که وقتمو گذاشتم

زمان

۶ ساعت و ۱۹ دقیقه

حجم

۳۴۷٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

قابلیت انتقال

دارد

زمان

۶ ساعت و ۱۹ دقیقه

حجم

۳۴۷٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

قابلیت انتقال

دارد

قیمت:
۴۳,۰۰۰
تومان