دانلود و خرید کتاب صوتی دخترک کبریت فروش و ۵۳ داستان دیگر

در این کتاب صوتی داستان دخترک کبریت فروش را به همراه ۵۳ داستان دیگر از هانس کریستین اندرسن، نویسنده مشهور عصر طلایی دانمارک را با صدای مریم پاک‌ذات می‌شنوید.

 درباره کتاب دخترک کبریت فروش و ۵۳ داستان دیگر

این کتاب را انتشارات نگاه به چاپ رسانده و آوانامه آن را صوتی کرده است. در این اثر تعداد زیادی از آثار به یادماندنی هانس کریستین اندرسن را می‌شنوید. همه آثار اندرسن دربر دانده مفاهیم ناب و فراموش‌شده انسانی و بیان‌کننده مشکلات اخلاقی و رفتاری و جامعه در قالب داستان‌هایی نمادین و احساسی هستند. 

دخترک کبریت‌فروش یکی از معروف‌ترین آثار اندرسن است که اولین بار در سال ۱۸۴۵ منتشر شد. این داستان درباره دختر کوچکی است که با فقر دست و پنجه نرم می‌کند. او در سرمای سوزاننده شب سال نو در خیابان‌ها به این سو و آن‌ سو می‌رود تا کبریت بفروشد. اما شب عید است و مردم به خود مشغولند. هیچکس به دخترک توجهی نمی‌کند. دختر که تا آخر شب در خیابان تنها می‌ماند و موفق به فروختن کبریت‌هایش نمی‌شود؛ در نهایت در گوشه‌ای با روشن کردن تک‌تک کبریت‌ها و دیدن مادربزرگ محبوبش در نور آنها به سوی او می‌رود و در آغوشش آرامش پیدا می‌کند. صبح روز بعد مردم با جسد بی‌جان دختر در خیابان روبه‌رو می‌شوند.

 شنیدن کتاب دخترک کبریت فروش و ۵۳ داستان دیگر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

همه علاقه‌مندان به داستان‌های کوتاه به ویژه دوست‌داران آثار هانس کریستین اندرسن مخاطبان این کتاب اند.

 درباره هانس کریستین اندرسن

هانس کریستین اندرسن نویسنده شهیر دانمارکی است که در سال ۱۸۰۵ در شهر ادنسه متولد شد.. اندرسن در دوران نوجوانی مورد توجه و علاقه شاه دانمارک قرار گرفت و پادشاه تمام خرج تحصیل او را داد. او در دوران جوانی هوشی سرشار و تخیلی فوق العاده و علاقه فراوانی به ادبیات داشت. از دوران کودکی هم به تئاتر علاقه داشت و آثار شکسپیر را بر روی سنی که خودش ساخته بود اجرا می‌کرد.

اندرسن از چهارده سالگی وارد تساتر شد و به خاطر صدای زیبایش در تئاتر سلطنتی استخدام شد. اما مدتی بعد دوباره کارش را از دست داد.یکی از همکارانش او را داری قریحه شاعری و نویسندگی می دانست و همین موضوع او را تحریک به قدم گذاشتن جدی در وادی ادبیات کرد.

در سال  ۱۸۲۹ اولین کتابش گزارش یک پیاده‌روی را منتشر کرد. بعد از آن به‌طور منظم کتاب‌هایی منتشر کرد. در آغاز کتاب‌هایی که برای بزرگسالان نوشته بود به نظر خودش مهم‌تر از فانتزی‌هایی بودند که می‌نوشت، اما کم‌کم به این بینش رسید که داستان‌های عامیانه ابعاد پایداری از زندگی انسان را آشکارا و به شکلی مسحورکننده نشان می‌دهند.

 از این به بعد بود که نگاهش به داستان هایی که می‌نوشت عوض شد. انها دیگر از نظر او داستان‌های سرگرم‌کننده مختص کودکان نبودند و اندرسن به جای بازگو کردن قصه‌های سنتی شروع به نوشتن قصه های خود کرد. اندرسن خیلی زیبا و ظریف عشق و نفرت را در داستان‌هایش نمایش می داد و در قالب شخصیت‌های داستانی به انها جان می‌بخشید. 

در بهار ۱۸۷۲ اندرسن بر اثر افتادن اط تخت به شدت صدمه دید و سه سال بعد با درد فراوان در خانه دوست صمیمی‌اش درگذشت. 

او قبل از مرگش با یک آهنگ ساز دربارهٔ موزیک مراسم تشییعش صحبت کرده بود. او گفته بود «بیشتر کسانی که در مراسم تدفین مرا بدرقه خواهند کرد کودکان هستند. ضربات موسیقی را برای قدم‌های کوچکشان هماهنگ کن». 

جسد اندرسن در کپنهاگ به خاک سپرده شد. او که قبل از مرگش به شهرت جهانی رسیده بود، از طرف دولت دانمارک به عنوان «گنجینه ملّی» شناخته شد، تندیسی از او ساختند و بعد از اتمام آن را در شهرداری کپنهاگ قرار دادند.

یکی از منتقدان به نام گئورگ براندس از اندرسن پرسید آیا روزی داستان زندگی خودش را هم خواهد نوشت؟ اندرسن جواب داد من قبلاً آن را نوشته‌ام؛ نام آن جوجه اردک زشت است.

دوم آوریل سالروز تولد اندرسن روز جهانی کتاب کودک نام‌گذاری شده‌است.