کتاب کاش در مدرسه می آموختم که...
معرفی کتاب کاش در مدرسه می آموختم که...
کتاب کاش در مدرسه میآموختم که... اثری از نجیمه عرب حسن آبادی است که در انتشارات پارسیان البرز به چاپ رسیده است. این کتاب به ما کمک میکند تا بسیاری از چیزهای مهمی را که باید در مدرسه میآموختیم و نیاموختیم، فرابگیریم.
درباره کتاب کاش در مدرسه میآموختم که...
کتاب کاش در مدرسه میآموختم که... یک کتاب برای تمام ذهنهای کنجکاو است. برای افرادی که معتقدند یادگیری و آموختن هرگز تمام نمیشود و ما میتوانیم و باید هر روز در مسیر یادگیری باشیم. شاید بسیاری از چیزهایی که در مدرسه آموختهایم در زندگی روزمره به کار ما نیایند، اما چه چیزهایی در آن دوران وجود داشته است که برای ما ارزشمند بوده و در یادگیری ما تاثیر داشته است؟
آیا میتوانیم چیزهایی مانند هدف گذاری، برنامهریزی، یادگیری موثر، انواع هوش و ... را در مدرسه بیاموزیم؟
این کتاب در پاسخ به همین نیاز نوشته شده است. آشنایی با مباحثی که در بالا مطرح شد و همچنین مطالب بسیار دیگری که در کتاب عنوان شده است به ما کمک میکند تا مسیر زندگی خود را تغییر دهیم و تاثیر مثبت آن را هم در زندگی، کار، حرفه و فعالیتهای خود ببینیم.
کتاب کاش در مدرسه میآموختم که... را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب کاش در مدرسه میآموختم که... اثری عالی برای تمام کسانی است که هرگز از یادگرفتن و آموختن خسته نمیشوند.
بخشی از کتاب کاش در مدرسه میآموختم که...
آیا ما بلد هستیم خوب یاد بگیریم؟
شاید خیلیها فکر میکنند یادگیری به هوش برمیگردد و یک امر کاملا وراثتی و حتی ژنتیکی است؛ اما باید بدانیم این امر کاملا اشتباه است و یادگیری یک مهارت است. شاید وجود همین طرز فکر غلط است که افراد زیادی یادگیری را یک موضوع پیش پا افتاده و سرسری در نظر میگیرند. اینگونه افراد با مبحث یادگیری برای یادگیری ناآشنا هستند و به چگونگی افزایش مهارت یادگیری ناآگاهند.
اینجا چند سؤال مطرح میکنیم و مایلیم نظر خودتان را در حد چند سطر بنویسید.
آیا تمرین به معنی فقط تکرار مدام یک مهارت است؟
آیا تمرین به بازخورد نیاز دارد؟
آیا تمرین باید سخت باشد؟
آیا میشود تمرین به شکل یک سرگرمی باشد؟
تحقیقات وسیع در این زمینه نشان داده است که مهارت یادگیری، پرورش پیدا میکند و این ویژگی مادرزاد نیست. ما توان این را داریم که با استفاده از راهکارها و استراتژیهای ویژه، میزان یادگیری خود را افزایش و ارتقا بدهیم و خیلی سریعتر و کارآمدتر در حوزه تخصصی خود پیشرفت کنیم. به بیان سادهتر:
«ما میتوانیم در بهتر شدن بهتر شویم.»
یادگیری مهمتر است یا باهوش بودن؟
حتما همه شما بارها قصه تکراری لاکپشت و خرگوش را شنیدهاید. برنده بودن به داشتههای ذاتی نیست.
یکسری از آموختهها و اقدامهای ریز و ساده اما مکرر و حساب شده میتوانند باعث پیروزی گردند. در زمینه یادگیری هم «مارسل وینمان» متوجه شده افرادی که به دقت بر شیوه اندیشیدن و فکر کردن خودشان متمرکز هستند، از افرادی که سطح هوش بالاتری دارند در آموختن و به کار بستن مطالب جدید پیشی میگیرند. به همین علت است که متخصصان فرزندپروری و کارشناسان کودک بر این عقیده هستند که برخلاف گذشته که بزرگترها برای تشویق به بچهها میگفتند چه بچه باهوشی؛ بهتر است بگویند چه بچه پرتلاشی و بر خصلتهای اکتسابی بچهها تاکید و تشویق داشته باشند.
پژوهشها نشان داده از نظر توسعه و پیشرفت مهارت، تمرکز روی نحوه یادگیری، پانزده درصد مهمتر از هوش ذاتی است. البته موضوع هوش خود یک مبحث کاملا گسترده است که کلی جای صحبت دارد و اگر بخواهیم به آن بپردازیم حداقل یک فصل از این کتاب را باید به آن اختصاص بدهیم. دانشمندان بسیاری بهطور مفصل درباره هوش و انواع آن تحقیق و بررسی کردهاند. بهطور مثال «گاردنر» یکی از معروفترین آنهاست که نظریه هوش نهگانه را مطرح کرده است. محققان امروزه انواع هوش را به سی و دو نوع هوش تفکیک کردهاند و همچنان این مطالعات ادامه دارد.
حجم
۳۸۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
حجم
۳۸۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
نظرات کاربران
نویسنده هیچ حرف خاصی ندارد. کل کتاب در چند جمله خلاصه میشود و کل حرفش این است که در مدارس مهارتهای نرم آموزش داده شود. به چند مورد از جمله روشهای خلاقیت، تایپ ده انگشتی و تندخوانی هم به طور
بد نبود. نویسنده مطالبی مثل آموزش یادگیری، تکنیک های خلاقیت و... رو که معقتده بهتره که در زمان مدرسه به دانشآموزان تدریس شود رو در این کتاب آورده و آموزش داده است. متن کتاب روانه و در جذب مخاطب موفق.