کتاب نسخه های زندگی
معرفی کتاب نسخه های زندگی
برنی اس سیگل در کتاب نسخه های زندگی، درسهایی الهامبخش برای یک زندگی پرمهر و شادمان به مخاطبانش میدهد. این اثر با ترجمه فرناز فرود در اختیارتان قرار گرفته است.
درباره کتاب نسخه های زندگی
همه ما در زندگی با مشکلات مواجه میشویم. این مشکلات میتوانند بیماریهای جسمی یا روحی باشند و گاهی حتی مسائلی بسیار متفاوتتر از چیزی که فکرش را میکنیم. وقتی خود را در شرایط بحرانی میبینیم، چطور میتوانیم واکنش نشان دهیم؟ احتمالا اولین کاری که میکنیم این است که به سراغ روشهایی میرویم که از پدر، مادر و آموزگاران آموختهایم. اگر راهحلشان موثر باشد که خیلی خوب است اما اگر موثر واقع نشود، باید چه کار کنیم؟
انسان دارای غریزه بقا است و در این صورت میداند که باید به سراغ راه دیگری برود و در حقیقت نسخه های زندگی اش را متفاوت بپیچد. راهی متفاوت از چیزی که تا حالا بوده و امتحان کرده است. اما چه راهی؟
یکی از روشهایی که میتوانیم به کار بگیریم این است که خودمان را به عنوان فردی تصور کنیم که دوست داریم باشیم. اگر او در موقعیتی مشابه با موقعیت ما قرار میگرفت، چه واکنشی داشت؟ اگر این روش را امتحان کنید درمییابید که متحول شدهاید و این تحول نه تنها ذهن بلکه حتی ساختار بدنی شما را هم دگرگون کرده است. درست مانند هنرپیشهای که در هر نقشی فرو میرود و به اصطلاح با آن زندگی میکند.
کتاب نسخه های زندگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
نسخه های زندگی کتابی است برای تمام کسانی که به دنبال داشتن زندگی آرام و شادی هستند و از روشهای معمول غلبه و کنار آمدن با مشکلات، نتیجه نگرفتهاند.
بخشی از کتاب نسخه های زندگی
راهب بودن ساده است. اگر مرا در غاری بگذارید و روزی سه وعده غذا برایم بیاورید، زندگی بسیار خوبی خواهم داشت. چه مشکلی دارم؟ میتوانم یک شمع روشن کنم تا بخوانم. میتوانم آتشی بیفروزم تا گرم شوم. نامهای ندارم. صورت حسابی ندارم. خانوادهای ندارم. امکان ندارد سقف چکه کند. زندگیام بیدردسر است و تنها رابطهای که دارم با خالق هستی است. اکنون مرا از غار درآورید، همسر، پنج فرزند و یک خانه قشنگ به من بدهید تا گرفتار شوم.
شکایت نمیکنم. قدر مشکلاتم را میدانم. مسائل، آموزگاران من هستند. مؤدبانه میخواهم بگویم که به هرحال کود وجود دارد، اما موجب رشد میشود. اگر خواستار شادمانی هستید، راهحل آن است که به جای فاصله گرفتن از مشکلات، از آنها بیاموزید. اما چگونه؟
اگر هرکدام با یک کتاب راهنما به دنیا میآمدیم، هرگاه با مشکلی روبهرو میشدیم، پدر و مادرمان میتوانستند بگویند: «بهراهحل مربوط، در فصل سه رجوع کن.» کتاب زندگی شما میتوانست شما را در مشکلات راهنمایی کند. هنگامی که دستتان قطع میشد یا دچار بیماری میشدید، هنگامی که نامزدتان شما را رها میکرد، زمانی که در دانشگاه موردنظر قبول نمیشدید، به هنگام درگذشت پدر، مادر یا فرزند و خلاصه در برابر هر مشکلی دفترچه راهنمای خود را بیرون میآوردید و به فصل مربوط رجوع میکردید. درست است که آن مصیبت به طرز معجزهآسایی رفع نمیشد، اما دستکم زندگیتان راحتتر میگشت، زیرا برای رویارویی با مشکل و یادگیری از آن، راه و روش مناسبی را میآموختید.
اما ما را با دفترچه راهنما به این دنیا نفرستادند و در نتیجه از زمانی که نویسندگی آغاز شد، مردم درباره راه و رسم زندگی نوشتند. از جمله حکیم نامی یهودی قرن دوازدهم ابن میمون نیز کتاب بسیار خوبی به نام «راهنمای افراد سرگردان»۳ نوشته است. این روزها پیشخوان کتابفروشیها پوشیده از انواع و اقسام کتابهای راهنما برای افراد سرگردان است. چرا این کتابها که هیچ مطلب تازهای را دربرندارند چنین پرطرفدار میباشند؟ زیرا اغلب افراد نمینشینند تا کتابهای قدیمی را بخوانند. آنها انجیل را نمیخوانند تا از تمثیلها و داستانهای آن بیاموزند. برای نمونه سرگذشت حضرت ابراهیم و پسرش اسماعیل سرمشق اعجابآوری از ایمان به خداست.
بنابراین باید داستان را از نو تعریف کنیم و بپرسیم، اگر خداوند از شما بخواهد یکی از فرزندانتان را قربانی کنید چه میکنید؟ چه نوع پدر و مادری چنین میکنند؟ یا چه نوع خدایی، چنین درخواستی را میکند؟ و چرا؟
برخی اوقات شنیدن یک حکایت قدیمی به صورت جدید مفید است. شاید فردی که هیچ گاه گوسفند یا چوپان ندیده است ازتمثیل گوسفند گم شده مطلبی نیاموزد اما مثالی در قالب آنتن ماهواره، کنترل از راه دور و تلویزیون میتواند برای او مفید باشد. پس گوش دهید تا یکی از تازهترین حکایتهای خدا را برایتان نقل کنم. شاید به این ترتیب مطلب را بهتر درک کنید. شما آنتن ماهواره، کنترل از راه دور و صفحه تلویزیون هستید. آنتن ماهواره امکان دریافت برنامهها و صداهای بسیاری را دارد. کنترل از راه دور همانند ذهن شماست و صدایی را که مایل هستید بشنوید، انتخاب میکند. صفحه تلویزیون نشانگر بدن شماست. شما از طریق بدن خود آنچه را صدا به شما میگوید، متجلی میکنید. پس اگر صدای اشتباهی را انتخاب کنید، برای نمونه اگر پول، قدرت و موفقیت دنیوی را برگزینید، در تجلی یک زندگی شادمان و سالم دچار مشکل خواهید بود. روشنایی درون در نتیجه به کارگیری کنترل از راه دور برای انتخاب صدای درست و مناسب برای شنیدن، پیش میآید.
سؤال کردن، راه دیگری برای متمرکز نمودن توجهمان به امور معنوی است. برای نمونه، خود را چگونه به خدا معرفی مینمایید؟ اگر قرار بود گواهی مرگ خود را بنویسید، چه مینوشتید؟ چه هنگام خواهید مرد؟ از چه؟
حجم
۲۶۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۲۶۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه