دانلود و خرید کتاب وسیع تر از آسمان عظیم تر از فضا مو جی ترجمه محمدامین جندقیان
تصویر جلد کتاب وسیع تر از آسمان عظیم تر از فضا

کتاب وسیع تر از آسمان عظیم تر از فضا

نویسنده:مو جی
انتشارات:نشر ترنگ
امتیاز:
۳.۴از ۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب وسیع تر از آسمان عظیم تر از فضا

کتاب وسیع‌ تر از آسمان، عظیم‌ تر از فضا اثری از موجی با ترجمه محمدامین جندقیان است. این کتاب که بر اساس مفهوم نادوگانگی نوشته شده است، درباره این مفهوم صحبت می‌کند: چیزی می‌شوید که از قبل هستید.

درباره کتاب وسیع‌ تر از آسمان، عظیم‌ تر از فضا

اگر همین حالا دریابید چیزی که از خودتان می‌شناسید، متفاوت است با چیزی که هستید، چه احساسی به دست می‌آورید. اگر دریابید تمام شناختی که از جسم، ذهن، احساسات و عادات رفتاریتان دارید، تصویری خودنگاره است که بر اساس عادت و فرضیات نادرست شکل گرفته است، چه واکنشی از خود نشان می‌دهید؟ 

موجی، نویسنده کتاب وسیع تر از آسمان، عظیم تر از فضا، قرار است به ما کمک کند تا به این شناخت از خود برسیم. او می‌خواهد کمکمان کند تا شناختی حقیقی از جوهر وجودمان به دست بیاوریم. سوالاتی ساده در این کتاب مطرح می‌شوند که ما را به درون نگری دعوت می‌کنند. اگر این کار را انجام دهیم، می‌توانیم وحدت بی حد و حصری را که در زمین و وجودمان هست، درک کنیم. برخی از این سوالات که درک ما را از وحدت و یگانگی وجود ما با جهان افزایش می‌دهد از این قرارند:

اگر من همیشه با نفس ابدی یکی بوده‌ام، چرا اینقدر مضطرب، افسرده یا عصبانی هستم؟ چطور می‌توانم به آرامش و لذت برسم؟ آیا روان‌درمانی برای آسیب‌ها و زخم‌های من مناسب است؟ چطور افرادی را ببخشم که به من آسیب زده‌اند؟

با دقیق شدن در پرسش‌های این کتاب، یافتن جواب‌ها و مطالعه مطالب کتاب، می‌توانیم عشقی آشکار و بی انتها را کشف کنیم که ما را به آرامشی عمیق می‌رساند.

کتاب وسیع‌ تر از آسمان، عظیم‌ تر از فضا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

کتاب وسیع‌ تر از آسمان، عظیم‌ تر از فضا کتابی است برای تمام آن‌هایی که به دنبال عشق و آرامش در زندگی هستند. 

بخشی از کتاب وسیع‌ تر از آسمان، عظیم‌ تر از فضا

سال‌ها پیش در مدرسه‌ی محل تحصیلم، یکی از همکلاسی‌هایم عکس کوچک سیاه‌سفیدی به من نشان داد. او از من پرسید: «چی می‌بینی؟» من در ابتدا گمان کردم که او می‌خواهد مرا دست بیندازد، چون یک گلدان سفیدرنگ در عکس، واضح بود. پرسیدم: «داری با این سؤال، باهام شوخی می‌کنی؟»

او دوباره با پافشاری پرسید: «واقعاً بهش نگاه کن و بگو چی می‌بینی.»

«خب، یه گلدون سفیدِ ساده با پیش‌زمینه‌ی سیاه می‌بینم. هیچ تزئینی هم نداره، فقط یه طرحه. چیز دیگه‌ای هم داره؟»

او با بی‌تابی به من پاسخ داد: «یه چیز رو از دست دادی، چون فقط داری یه‌جور بهش نگاه می‌کنی. می‌تونی دو تا صورت ببینی؟ به قسمت‌های سیاه تصویر نگاه کن.»

بله، خودش بود! من با نگاه‌کردن به قسمت سیاه عکس می‌توانستم دو صورت مجزا را ببینم. سپس از من پرسید: «گلدون چی؟ الان می‌تونی گلدون رو ببینی؟»

من که هیجان‌زده‌ی دیدن صورت‌ها بودم، حواسم اصلاً به گلدان نبود و پاسخ دادم: «نه، نمی‌تونم گلدون رو ببینم! گلدون چی شد؟»

او اشاره‌ای به نقطه‌ی خاصی از تصویر کرد و گفت: «به عکس نگاه‌کن. دوباره گلدون رو می‌بینی!» بعد از چند ثانیه، دوباره موفق شدم گلدان را ببینم، با این تفاوت که این بار، هم گلدان را می‌دیدم و هم دو تصویر را!

مشخص است که هیچ تغییری در تصویر رخ نداده بود، بلکه نگرش من دستخوش تغییر شده بود.

خیلی از ما انسان‌ها با نگرشی خام، به پدیده‌های اطرافمان می‌نگریم که باعث شکل‌گیری گمان‌های مختلف در وجودمان می‌شود. بیشتر آدم‌ها نگرش‌های ناقص را تا آخر عمر با خودشان حمل می‌کنند. هفت میلیارد انسان روی کره‌ی زمین زندگی می‌کنند، اما کمتر کسی پیدا می‌شود که با ذهن و جسم شرطی‌شده ـ گلدان ـ را فراتر از تصور ببیند. کمتر کسی پیدا می‌شود که عقایدش درمورد شخصیت و هویتش را زیر سؤال ببرد و از همین رو، این دسته از افراد فرصت درک ماهیت حقیقی‌شان را ندارند.

اگرچه داستان گلدان و دو صورت، میزان درک ما را به‌خوبی به تصویر می‌کشند، اما باید به نکات مهم‌تری هم اشاره داشت. واقعیتی که به آن اشاره می‌کنم، فراتر از درنظرگرفتن یک ایده‌ی جدید است. ما باید بدانیم که حقایق عمیق‌تری هم در این دنیا وجود دارند و حقیقت، چیزی به‌جز خودِ اکنون ما نیست؛ باید به این درک برسیم که خودمان، حقیقت هستیم.

معنویت یعنی درک کامل در مسیر رسیدن به حقیقت، کشف خود حقیقی‌مان و حسی که در همین لحظه هم می‌توانیم تجربه‌اش کنیم. باید بدانید آنچه به دنبالش هستید، در زمان حال وجود دارد.

حقیقت چیست؟ هرگز گمان نکنید که حقیقت، مجموعه‌ای مقدس از مفاهیم، عقاید و اصول مختلف است. حقیقت نه از شما جداست، نه یک رخداد خاص به حساب می‌آید. حقیقت یک چیز غیرقابل‌تغییر، همیشگی و باثبات است؛ آن را باید فراتر از شرایط یا ویژگی‌های خاصی در نظر گرفت. حقیقت نه می‌آید، نه می‌رود، چون پدیده‌های قابل‌تغییر رفتنی هستند. حقیقت، خودِ کنونی ماست. حقیقت یعنی ماهیت و وجود ما. حقیقت یعنی خود بی‌حدومرز و خالص. ما از عظمت ماهیت اصلی خودمان بی‌خبریم و تحت شرایط آموزشی و زندگی، تصویر متفاوتی از خودِ ظاهری‌مان نشان داده می‌شود.

اگر چشم بصیرت داشته باشید، می‌توانید حقیقت را ورای هرچیزی که می‌بینید و درک می‌کنید، در پدیده‌ای که ما آن را زندگی می‌نامیم، ببینید. منظورم از واژه‌ی «ورا»، مسافت یا حفظ ظرافت نیست. جست‌وجوی حقیقت به معنای فرار از پدیده‌های مختلف این دنیا نیست، بلکه باید روند فانی آن‌ها دست‌تان بیاید. جدا از این، حقیقت را باید کشف ماهیت واقعی‌مان در جریان پدیده‌های قابل‌درک دانست.

افرادی که حقیقت درونی خودشان را کشف می‌کنند، سراسر وجودشان را حس لذت، عشق، خردمندی و رضایت فرامی‌گیرد. آن‌ها در تمام اتفاقات زندگی‌شان، آزادی واقعی را حس می‌کنند. در این کتاب، شما به تجربه‌ی مستقیم به‌چالش‌کشیدن خودتان دعوتید تا در نهایت، به حس رهایی دست پیدا کنید.

هرکسی از جایگاه کنونی‌اش می‌تواند به خودِ حقیقی‌اش دست پیدا کند و در این مسیر، باید حقایق پدیده‌ها را کشف کند. پس کشف حقیقت، نیازمند درک پدیده‌های معمول زندگی‌مان است.

برای کشف حقیقت باید دنبال کسی باشیم که تمام پدیده‌ها را سِیر می‌کند؛ آیا چنین بیننده‌ای را می‌توان دید؟

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۳۵٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

حجم

۳۳۵٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان