
کتاب فلسفه تاریخ
معرفی کتاب فلسفه تاریخ
کتاب فلسفه تاریخ نوشته دکتر علی فلاح رفیع است. کتاب فلسفه تاریخ را انتشارات معارف برای تمام علاقهمندان به فلسفه و تاریخ تفکر بشر منتشر کرده است.
درباره کتاب فلسفه تاریخ
آیا میتوان گفت تاریخ سیری معین داشته است؟ اگر مسیر معینی در کار است، آیا جبری است یا اختیاری؟ رو به پیش است یا رو به پس یا هیچکدام؟ اساساً تاریخ چیست؟ آیا تاریخ از هویتی خاص برخوردار است؟ منظور از سیر تاریخی چیست؟ آیا سیر تاریخی را میتوان شناخت یا نه؟ سؤالاتی از این قبیل، درعینحال که تاریخ نیست، با تاریخ ارتباط تنگاتنگی دارد و با تفکر و تأمل در تاریخ پاسخ خود را پیدا میکند. نوع پاسخ به این قبیل سؤالات، اولاً آدمی را فراتر از تاریخ میبرد و ثانیاً تاریخ را در نزد وی صرفاً یادآوری و نقل و تکرار وقایع و حوادث جلوه نمیدهد؛ بلکه برای تاریخ هویتگونهای میسازد که گویی خط و سیری مشخص دارد و قانونمند، نظمپذیر، تکرارشدنی، معنادار و هدفمند است. در این مقال و مجال، این امور را که تحت عنوان فلسفهٔ تاریخ جای میگیرد، در حد میسور بررسی خواهیم کرد.
این بررسی و درنگ در دو بخش انجام میشود: در بخش اول بهطور عام به چیستی و جایگاه و اهمیت فلسفهٔ تاریخ و نیز مکاتب فلسفی مرتبط با تاریخ میپردازیم. در بخش دوم بهطور خاص، اهمیت و جایگاه فلسفهٔ تاریخ از نگاه شیعه را بررسی میکند. این بررسی با رویکرد رسالت عصری فرد و جامعهٔ مسلمان بهویژه شیعی، در دو عرصهٔ نظر و عمل صورت میگیرد.
خواندن کتاب فلسفه تاریخ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به تاریخ تفکر بشری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فلسفه تاریخ
علم تاریخ، ذکر شفاهی و کتبی حوادث رخداده در بستر مکان و زمان همراه با ارائهٔ تحلیل است. علم تاریخ به این معنا غیر از حوادث و رخدادهاست که «تاریخ» خوانده میشود. در این نوشتار، تاریخ بهمعنای علم تاریخ بهکار رفته است و نه صرف رخدادها در بستر مکان و زمان تاریخی.
فلسفهٔ تاریخ درعینحال که تاریخ نیست، مرتبط با تاریخ است؛ همانگونه که فلسفه نیست، اما مرتبط با فلسفه است. تاریخ نیست؛ چرا که تاریخ، مرور و مطالعه و پژوهش رویدادها و حوادث کوچک و بزرگ، تلخ و شیرین، زشت و زیبا و جنگ و صلحی است که مرتبط با شخصیتها، اقوام، امتها و ملتهای گوناگون در بستر زمان و مکان رخ داده است؛ درحالیکه فلسفهٔ تاریخ با جزءجزء رویدادهای تاریخی، بهخودیخود سروکار ندارد. نیز فلسفهٔ تاریخ، فلسفه نیست؛ چرا که فلسفه، دربارهٔ «موجود بماهو موجود» یا دغدغههای وجودی و بنیادین آدمی مطالعه و پژوهش میکند؛ درحالیکه فلسفهٔ تاریخ دغدغهای از نوع دیگر دارد.
از سویی، فلسفهٔ تاریخ مرتبط به تاریخ است؛ چرا که پژوهشی از جنس فلسفی دربارهٔ کلیت تاریخ انجام میدهد. کار فلسفی دربارهٔ تاریخ یعنی بررسی و تأمل عقلانی در امکان و عدم امکان استخراج قواعد کلی حاکم بر جریان حوادث تاریخی در بستر زمان و مکان، دستیابی به قوانین ساری و جاری بر رویدادهای تاریخی، شناسایی و تبیین روند رخدادهای تاریخی، پژوهش در بودونبود نیروی محرک در تاریخ، برگشتپذیری و برگشتناپذیری حوادث تاریخی، چرایی ظهور و افول تمدنها و پژوهشهایی از این قبیل. همهٔ این امور، مقولاتی تاریخی و مرتبط با تاریخ است. فلسفهٔ تاریخ بهمعنای رایج آن را برای اولین بار ولتر (۱۶۹۴ تا ۱۷۷۸) بهکار برد. این شاخهٔ جدید از فلسفه درصدد کشف قوانین عامی برآمد که بر رویدادهای تاریخی حاکم بوده است.۱
بنابراین میتوان گفت فلسفهٔ تاریخ شاخهای از فلسفه است که موضوع آن، کارهای زیر است: بررسی و تبیین علّی وقایع تاریخی و تفسیر کنشهایی انسانی و تحلیل جایگاه دانش تجربی دربارهٔ گذشته و اساساً جایگاه «معنی» دربارهٔ وقایع تاریخی بزرگ.
حجم
۱۴۶٫۳ کیلوبایت
حجم
۱۴۶٫۳ کیلوبایت