کتاب علوم شناختی و علوم اجتماعی
معرفی کتاب علوم شناختی و علوم اجتماعی
کتاب علوم شناختی و علوم اجتماعی، گزیده مقالات نشستهای علمی است که رُن سان در یک مجموعه گردآوری کرده است و حامد ذاکری به فارسی ترجمه کرده است. این کتاب تلاشی است برای پیدا کردن فصل مشترک میان علوم شناختی و علوم اجتماعی.
درباره کتاب علوم شناختی و علوم اجتماعی
به طور کلی اصطلاح علوم شناختی اصطلاحی است که برای «علوم ذهنشناسی» یا (علم های به کار میرود که در زمینه شناخت ذهن فعالیت میکنند. امروزه علوم شناختی را یکی از شاخههای علوم تجربی (Experimental science) میدانند. این رشته دانشگاهی شاخهای میانرشتهای است و دربردارنده علومی مانند روانشناسی، فلسفه ذهن، عصبشناسی، زبانشناسی، انسانشناسی، علوم رایانه و هوش مصنوعی است.
علوم اجتماعی، دستهای از تخصصهای آکادمیک مرتبط با اجتماع و روابط بین افراد آن در جامعه است. علوم اجتماعی دربر دارنده علومی مانند انسانشناسی، باستانشناسی، مطالعات ارتباطات، اقتصاد، تاریخ، مطالعات اجتماعی، موسیقیشناسی، جغرافیای انسانی، حقوق، زبانشناسی، علوم سیاسی، روانشناسی، سلامت عمومی و جامعهشناسی است.
رن سان که گزیده مقالات نشستهای علمی را در کتاب علوم شناختی و علوم اجتماعی گردآوری کرده است در تلاش است تا فصل مشترک میان علوم شناختی و علوم اجتماعی را مشخص کند و در پی یافتن نقاط مشترک میان مدلسازی شناختی فردی و مدلسازی تقابل چندعاملی است. در چند سال اخیر، در این دو حوزه مددرسان، یعنی مدلسازی شناختی فردی (به ویژه معماری شناختی) و مدلسازی تقابل چندعاملی (شامل مدلسازی اجتماعی و در سطحی گستردهتر مجموعههای چندعاملی)، رشد شگفتانگیزی مشاهده شده است. هرچند ممکن است فصل مشترک میان این دو حوزه، پیشرفت و توسعه مناسبی نداشته باشد. دو حوزه یادشده، مبانی ذهنی اساسی بسیاری با خود به همراه دارند که میتوانند همکاری اثرگذاری میان مدلسازی شناختی فردی و مدلسازی تقابل چندعاملی ایجاد کنند و موجب درک بهتر شناخت فردی و فرایندهای اجتماعی شوند. ممکن است حوزه شناختی مورد مطالعه در علوم اجتماعی و شناختی از همان ابتدا مشخص باشد که ما بنای کار را بر این اساس مینهیم.
کتاب علوم شناختی و علوم اجتماعی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب علوم شناختی و علوم اجتماعی را به تمام علاقهمندان به مطالعه مباحث اجتماعی پیشنهاد میکنیم.
درباره رن سان
رُن سان ، استاد و پژوهشگر حوزه علوم شناختی انجمن «پلیتکنیک رنسیلایر» است. او طرحهای پژوهشی خود را برمبنای ذهن بشر پایهریزی میکند و بهتازگی مقالهای با عنوان «دوگانگی ذهن» منتشر کرده است و در آن به کاوش فصل مشترک شناخت ضمنی و شناخت صریح پرداخته است. رن سان همچنین دستیار سردبیر نشریه «پژوهش سیستمهای شناختی» است و بر پژوهش شناختی یکپارچه تمرکز دارد.
بخشی از کتاب علوم شناختی و علوم اجتماعی
مطالعه شکلهای مختلفی که شناخت در آنها در یک سیستم چندعاملی حاصل میشود، میتواند با استفاده از شرح سهلایهای از پیوند خُرد – کلان، به صورت سلسلهمراتبی و سازمانیافته در سه سطح بهنسبت بالاتر به انجام برسد: سطح ذرهای، سطح تجمعی و سطح جمعی. از این منظر، ادعا میکنیم که برای شکلی از شناخت که جمعی باشد، این شناخت باید از یک سطح شناختی پایینتر پدیدار شود. انگیزه آن نیز میتواند نشاندادن چیزی باشد که پیش از این «ذهن گروهی» بر آن تأکید کرده بود؛ مانند ساختهایی که مثالی برای ویژگیهایی در اصل پدیدارشونده هستند.
شناخت جمعی اغلب در جهت القا کردن یک شرایط ذهنی یا فرایندی که به لحاظ کیفی از شرایط ذهنی و فرایندهای عاملهای فردی متفاوت است، اتخاذ میشود. بهعنوان مثال، همان چیزی است که پیش از این چنین مفاهیمی بهعنوان باورهای گروهی، دانش و ذهن سازمانی، بینش مشارکتی و اهداف، القا میکردند. تمام این شکلهای شناخت در حوزهای که در آن نهادینه و بدنمند شدهاند، گروهی هستند، اما فراتر از آن نیز گسترش پیدا میکنند و به قلمرو شناخت عاملهای فردی محدود نمیشوند. آنها پدیدههای سطح گروهی هستند که پایدار شدهاند، اما از شرایط ذهنی اساسی عاملهای تعاملکننده فراتر رفته و به جایگاهی میرسند که میتوان به لحاظ جمعی آنها را توصیف کرد. این ایده جایگاه وابسته، اما غیرقابل انعطاف، همان چیزی است که مفهوم پدیداری ثبت کرده است.
ظهور یک رابطه میانسطحی راهی را میان وابستگی و استقلال ایجاد میکند. دیدن شناخت جمعی بهعنوان ظهوری از شناخت فردی این امکان را برای ما فراهم میآورد که توضیح دهیم چرا مورد پیشین وابسته به مورد واپسین و با این حال از آن مستقل است. به طور خاصتر، شناخت جمعی، همانند هر مشخصه ظاهرشونده دیگر، به مبنای ظهورش وابسته و با این حال به لحاظ هستیشناسی از آن مستقل است. از یکسو شناخت فردی برای شناخت اجتماعی لازم است تا به مرحله وجود برسد. بنابراین شناخت اجتماعی، به شناخت فردی وابسته است و از سوی دیگر شناخت فردی به همراه شناخت جمعی روی نمیدهد. هنگامی که در پدیدار شدن «تمام ظرفیت موجود به کار گرفته میشود»، شناخت فردی در شناخت جمعی به موجودیت میرسد.
استفاده از مفهوم ظهور، به ما اجازه میدهد تا تعدادی از پدیدههای شناختی مهم را بیشتر مورد توجه قرار دهیم. هیچ شکلی از شناخت اجتماعی در یک فضای خالی رخ نمیدهد. تمام این شکلهای شناختی بهعنوان دانش سازمانی، اهداف، حافظه، تجربیات، طرز عملها و هنجارها، نیازمند شناخت فردی عاملها هستند تا در وهله اول موجودیت پیدا کنند. به محض اینکه در ایجاد شناخت جمعی مشارکت داشته باشند، دیگر فرایندها و شرایط شناختی عاملها بهعنوان واحدهای خودمختار و مستقل جداگانه قابل تشخیص نخواهند بود. این مسئله بیانگر آن است که چرا شناخت جمعی میتواند تا حدی برای تغییر عاملها بیتأثیر باشد. ممکن است عاملها بدون تنزل دانش یا تغییر افراطی در هنجارهای سیستم، تجربیات یا اهداف، آن را ترک کند. نمونههای خاص شناخت فردی که در ظهور چنین شکلهایی از شناخت جمعی مشارکت داشتهاند، هنگامی که ظهور رخ میدهد، وجود مستقل خود را از دست میدهند. شناخت جمعی، به لحاظ هستیشناختی، مستقل و خود مختار است و بدین ترتیب میتواند پایدار و انعطافپذیر باشد.
فهرست
- فصل اول: علم شناختی و علم شایسته اجتماعی
- فصل دوم: شناخت جمعی و حضور در سیستمهای چندعاملی
- فصل سوم: قضاوت اجتماعی در سیستمهای چندعاملی
- فصل چهارم: درجه تغییرپذیری انسان در معماری شناختی برای بهبود شبیهسازی گروه
- فصل پنجم: چه زمانی شبیهسازی اجتماعی به مدلهای شناختی نیاز دارد؟
حجم
۱۶۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۷۸ صفحه
حجم
۱۶۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۷۸ صفحه