کتاب جامعه شناسی علم و تکنولوژی
معرفی کتاب جامعه شناسی علم و تکنولوژی
کتاب جامعه شناسی علم و تکنولوژی اثری از دکتر شمس الله مریجی است که در نشر معارف به چاپ رسیده است. این کتاب ترکیبی است از دو مبحث نوین جامعه شناسی علم و جامعه شناسی تکنولوژی که در یک اثر گردآوری شدهاند.
درباره کتاب جامعه شناسی علم و تکنولوژی
جامعه شناسی علمی نوین است که به طور کلی، دانش بررسی جامعه را به دست میدهد. در حقیقت این رشته علمی در تلاش است تا به بررسی جوامع بشری، برهمکنشهای آنها، و فرایندهایی بپردازد که جوامع را در وضعیت جاریشان نگاه داشته یا تغییر میدهد.
در این میان میتوان به دو رشته علمی نوظهور دیگر اشاره کرد که هر دو از دل جامعهشناسی برآمدهاند. یکی از آنها جامعه شناسی تکنولوژی است و دیگری جامعه شناسی علم. همانطور که از نامشان پیداست، محدوده این علوم به بررسی پدیدههای تکنولوژیکی و همچنین علمی که جامعه را تحت تاثیر قرار میدهند، میپردازد.
از آنجایی که تابهحال منبعی که به هر دو موضوع بپردازد و کامل و جامع باشد، وجود نداشت، دکتر شمس الله مریجی کتاب جامعه شناسی علم و تکنولوژی را تالیف کرد. این کتاب حاصل تدریسهای نویسنده در این رشته است و نویسنده کوشیده تا نقایص موجود در این زمینه را به این ترتیب برطرف سازد.
کتاب جامعه شناسی علم و تکنولوژی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب جامعه شناسی علم و تکنولوژی اثری مفید و سودمند برای دانشجویان رشته جامعه شناسی و همچنین علاقهمندان به حوزه مطالعاتی است.
بخشی از کتاب جامعه شناسی علم و تکنولوژی
انحراف در علم
از زمانیکه علم در مجامع علمی و جامعه انسانی، جنبه مادی پیدا کرده و به صورت حرفهای از حرفهها در آمده است، اجتماع علمی یا سازمان اجتماعی علم، با مسأله و معضلی به نام انحراف در علم مواجه شده است، دانشمندان هم برای شناخت علل انحراف دیدگاههایی را مطرح نمودهاند. در این میان دکتر محسنی در کتاب «مبانی جامعهشناسی علم»، به سه نظریه در این زمینه اشاره کرده است.
۱. نظریه ناهنجاری؛ هنجارهای علمی بر اصالت و احترام حرفهای تأکید زیاد دارد، و این امر در عین حال به وجود آورنده رقابت شدید نیز میباشد. در میان پژوهندگان، هستند کسانیکه نمیتوانند به نحوی مشروع، به این اهداف دست پیدا کنند، لذا برخی از آنها دست به استفاده از روشها و وسایل غیرِ مجاز زده، و در مواردی نیز واقعیت را تحریف میکنند، کارهای دیگر را میربایند، و یاحتی دیگران را متهم به سرقت نموده تا بتوانند برای خود کسب احترام نمایند. این شواهد همگی نشان از فقدان تعهد کافی درباره وسائل مورد تأیید هنجارها در دسترسی به اهدافی است که قویاً مورد تأیید میباشد.
۲. نظریه روان پریشی؛ بر اساس این نظریه، انحراف در علم ناشی از روانشناسی فردی است، و این دیدگاه در میان اندیشمندان، طرفدار زیادی دارد. گروهی از معتقدین به نظریه روانپریشی، بر این باورند که تقلّب ناشی از خودفریبی است، پژوهنده ممکن است خیال کند که اندیشههایش صحیح بوده و به اندازه کافی هم شواهد در جهت تأیید دیدگاهش وجود دارد و او فقط باید آن شواهد را تدارک نماید، لذا به خود میگوید که چرا نباید آن شواهد و دلایل لازم را جعل نماید!
البته خط مرزی میان اینگونه رفتارهای انحرافی و رفتارهای عادی در علم روشن است. چون اهل علم به خوبی میدانند که همیشه شواهد و قرائن لازم، ممکن است در جهت تأیید اندیشههای خوب و درست وجود نداشته باشد. حتی شاید در مواردی هم شواهد غلط باشد، علیرغم این امر آنها به خود اجازه نمیدهند که شواهد را به گونهای فریبکارانه در جهت تأیید باورهای خویش، تحریف یا جعل کنند.
۳. نظریه تضاد؛ بر اساس این دیدگاه، رفتار انحرافی در اجتماع علمی ناشی از نهادی شدن علم در سازمانها، دانشگاهها، لابراتوارها و به طور کلی مراکز و سازمانهای بزرگ است که موجب از خود بیگانگی عالم، از کار علمی خود گردیده و از خود بیگانگی نیز سبب میشود که «زندگی برای علم» امری بسیار دشوار گشته و پیگیری کار علمی «تنها به خاطر علم به ما هو علم» امکانپذیر نباشد تا حفظ بیطرفی عاطفی که «مرتون» آن را از هنجارهای الزامآور علم میداند، عملی گردد. به این ترتیب است که شاهد انحراف و فریبکاری در علم خواهیم بود، به ویژه زمانیکه نظارت شدید اجتماعی علم وجود نداشته باشد. امروزه برای حل این معضل، مراکز پژوهشی دست به تولید نرم افزارهایی زدند تا بتوانند از طریق آن، از انحرافاتی چون کُپیرایت و امثال آن جلوگیری کنند، البته این نرمافزارها نیز محدودیتهای خاص خود را دارند.
نظریههای انحراف در اجتماع علمی، منحصر در سه دیدگاه مذکور نیست؛ چون دیدگاههای دیگری نیز وجود دارند که تلاش میکنند رفتار انحرافی در اجتماع علمی را تبیین نمایند، آنها مواردی چون فشار کسب اعتبار در اجتماع علمی را از عوامل تقلّب شمرده و بر این باورند که تقلّب ناشی از فشار به دست آوردن اعتبار پژوهشی و چاپ مطالب، محیط پُرتلاطم و رقابتآمیز علم، فقدان فرصت کافی برای مشاوره و یا راهنمایی رساله و تِزهای دانشجویان و یا نظارت در کار پژوهشگران جوان و یا انجام پژوهشهای میان رشتهای است. این حقیقت، آنگاه بیشتر آشکار خواهد شد که از یک طرف، در اجتماع علمی، کثرت ارجاع به عالم، ملاک و معیار کسب منزلتِ اجتماعی و دریافت تشویق قشری باشد. از طرف دیگر نیز اعضای هیأت علمی دانشگاهها برای موفقیت در کسب مدارج علمی و ارتقای رتبه دانشگاهی، مُلزم به تدوین و تألیف کتاب و نگارش مقالات متعدد برای درج در مجلات پژوهشی یا راهنمایی رساله باشند.
حجم
۲۲۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۲۲۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه