کتاب چقدر جاده... چقدر چشم...
معرفی کتاب چقدر جاده... چقدر چشم...
کتاب چقدر جاده چقدر چشم نوشته شیرینعلی گلمرادی گزیده شعر ویژه حضرت مهدی (عج) است که انتشارات سوره مهر برای علاقهمندانب ه شعر دینی منتشر کرده است. کتاب چقدر جاده... چقدر چشم... شما را به دنیای اشعار جذاب میبرد.
درباره کتاب چقدر جاده... چقدر چشم...
در این میدان غوغا و در ادامهٔ حیات بشری گرچه زمین خدا بیدلیل و حجت خدا نبوده است، کشاکش نیروی یزدانی و نیز نیروی شیطانی هم فعال بوده که در مواردی بسیار، سیطرهٔ هوای نفسانی بر نفوس، موجباتی را فراهم ساخته که عامل برهمخوردگی نظام اخلاقی و اجتماعی شده و از این قبیل است که در میان طوفانهای سهمگینِ ناشی از شقاوتها و تردیدها و ناباوریها، مظالمی از سوی قدرتمدارهای متمتّع علیه بشریت آغاز شده که اسارتها و بیدادگریها را در تمام ابعاد آن دوام و قوام بخشیده است.
ظلمت حاکم بر جهان اکنون که میراث ستمکاران و زاییدهٔ بداندیشیها و خودکامگیهاست بهمثابهٔ افیونی است که با جبّاریت گردنکشان، به رگهای بشریت تزریق میشود تا «بیداری» برنخیزد و صبح در پردهٔ تاریکی محبوس بماند؛ در چنین شرایط تحمیلی است که مظلومیت ناگزیر ـ سر در گریبان ـ در ایستگاه بینشان ازدحام ایستاده و با زبان آه و دریغ و سر بر شانههای انتظار، خورشیدی را در افقهای دوردست نجوا میکند که بیگمان طالع چشمانتظاران را در آستین دارد. پیوستگی عاشقانهٔ ایرانیان با رشتهٔ محبت حضرت بقیۀالله (عج) بهدرستی نشئتگرفته از باورمندی خللناپذیر این ملت است که در پرتو گرایش به تشیع و پیشینهٔ توحیدی و دارا بودن روح ستمستیزی در این سرزمین، تشخّص و تبلور بارزتری پیدا کرده است. علاوه بر اعتقاد صریح شیعیان به وجود و ظهور آن حضرت، دانشمندان سایر فرق و مذاهب نیز به این موضوع در مکاتب خود توجه کرده و با ارائهٔ اسمها و نشانههای مختلف، به حتمی بودن وجود و ظهور آن منجی مقدس، در جهت محو مظالم کفر و ستم، تأکید کردهاند؛ که مجموعهای از این اعتقادات و آرا در حوزهٔ مهدویت، موضوعی است گسترده و درخور تأمل و بررسی.
این اعتقادات که ریشهٔ دیرینهای دارد، همچنان به حیات خود ادامه میدهد. این کتاب اشعاری با موضوع حضرت مهدی (عج) را گردآوری کرده است. این مجموعه آثار شاعران متفاوت و توانمند است.
خواندن کتاب چقدر جاده... چقدر چشم... را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به شعر دینی پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب چقدر جاده... چقدر چشم...
دلیلی ندارد که فردا نیایی
زینالعابدین آذر ارجمند
دلم شور میزد، مبادا نیایی!
مگر شب سحر میشود تا نیایی!
مگر میشود من در آتش بسوزم
تو اما برای تماشا نیایی
تو افتادهتر هستی از اینکه یک شب
به میقات این بیسروپا نیایی
دروغ است! این بر نمیآید از تو
بیایی و تا کلبهٔ ما نیایی!
بگو خواهی آمد، که امکان ندارد
بگویی که میآیم اما نیایی
گذشتهست هرچند امروز و امشب
دلیلی ندارد که فردا نیایی
چه خوب آمدی، ای بهار صداقت!
دلم شور میزد، مبادا نیایی!
جمعه
مریم آریان
شروع میشود این شعر، بی تو با جمعه
و ایستاده زمان بین این دو تا جمعه
چقدر بی تو جهان مثل جمعهبازار است
و گفتهاند که میآیی، از قضا، جمعه
و جمعه روز جهانی توست در تقویم
خدا بیاورد آن روز را که تا جمعه
امام جمعهٔ زیبا! تو را خدا دیگر
بیا تمام کن این انتظار را جمعه!
حجم
۱۸۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۱۸۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه