دانلود و خرید کتاب ساداکو و هزار درنای کاغذی الینور کوئر ترجمه مریم پیشگاه
تصویر جلد کتاب ساداکو و هزار درنای کاغذی

کتاب ساداکو و هزار درنای کاغذی

معرفی کتاب ساداکو و هزار درنای کاغذی

کتاب ساداکو و هزار درنای کاغذی اثری از الینور کوئر با تصویرگری رونالد هیلمر و ترجمه مریم پیشگاه است. این داستان درباره دختری به نام ساداکو است که در هیروشیما زندگی می‌کند و مانند تمام دختران نوجوان دیگر، رویاها و آرزوهایی در سر دارد. اما به بیماری ناشی از تشعشعات بمب اتم، مبتلا می‌شود...

ساداکو و هزار درنای کاغذی در سال ۱۹۷۹ نامزد جایزه کتاب کودکان دوروتی کانفیلد فیشر اعلام شد و در سال ۱۹۸۱ موفق شد تا جایزه کتاب خوانندگان جوان استرالیا غربی را از آن خود کند.

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که در سال ۱۳۴۴ پایه‌گذاری شد، گسترده‌ترین شبکه کتابخانه‌های کودکان و نوجوانان را دارد و از برجسته‌ترین تولیدکنندگان کتاب کودک است. این سازمان علاوه بر کتاب، محصولات فرهنگی دیگری مانند فیلم و سرگرمی‌های سازنده و موسیقی نیز برای کودکان تولید می‌کند.

درباره کتاب ساداکو و هزار درنای کاغذی

ساداکو دختر نوجوانی است که در هیروشیما متولد شده است. او ورزشکار سرزنده‌ای است که به قول مادرش قبل از اینکه راه رفتن را یاد بگیرد دویدن را یاد گرفته است. او ستاره تیم مدرسه است اما یک روز در مدرسه به زمین می‌افتد. 

وقتی خانواده‌اش او را به بیمارستان می‌برند، معلوم می‌شود ساداکو به بیماری سرطان خون مبتلا شده است. بیماری که از تشعشات ناشی از بمب اتم ایجاد می‌شود. اما ساداکو روحیه‌اش را نمی‌بازد. او تصمیم می‌گیرد از یک افسانه قدیمی کمک بگیرد. این افسانه می‌گوید هر کسی هزار درنای کاغذی بسازد، خدایان صدای او را می‌شنوند و آرزویش را برآورده می‌کنند. ساداکو شروع به ساختن درناهای کاغذی می‌کند...

در سال ۱۹۵۸، در پارک صلح شهر هیروشیما، از روی مجسمه‌ ساداکو پرده‌برداری کردند. این مجسمه ساداکو را در حالی که بازوانش را گشوده بود و درنایی طلایی در دست داشت، روی کوهی از سنگ مرمر نشان می‌داد. به افتخار ساداکو، انجمنی تأسیس شد که اعضای آن هنوز هم هزار درنای کاغذی می‌سازند...»

کتاب ساداکو و هزار درنای کاغذی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

کتاب ساداکو و هزار درنای کاغذی داستانی لطیف است که تمام نوجوانان و همه علاقه‌مندان به ادبیات داستانی از خواندن آن لذت می‌برند. 

درباره الینور کوئر 

النور کوئر ۲۹ مه ۱۹۲۲ در کانادا متولد شد. او از طریق یکی از دوستان نزدیکش که مهاجری از ژاپن بود با فرهنگ ژاپن آشنا شد و به آشپزی ژاپنی و اوریگامی علاقه‌مند شد. او آرزو داشت به ژاپن سفر کند و این آرزو هم در زمان نوشتن کتاب ساداکو و هزار درنای کاغذی برآورده شد. 

الینور کوئر به کار تدریس ادبیات کودکان در کالج مونتری و نوشتن خلاق در کالج چپمن در کالیفرنیا مشغول بود و مدتی هم روزنامه‌نگاری و ویراستاری می‌کرد. او در سال ۱۹۶۵ با سفیر سابق ایالات متحده در اروگوئه، ویمبرلی کوئر ازدواج کرد. او داستان‌های کودکانه با موضوعات بشردوستانه می‌نوشت و برای سخنرانی به دانشگاه‌های مختلف دعوت می‌شد. او در ۲۲ نوامبر ۲۰۱۰ از دنیا رفت.

بخشی از کتاب ساداکو و هزار درنای کاغذی

چند هفته ای از سال نو می‌گذشت. مثل این بود که دعاهای ساداکو و مظهر خوش یمنی اثر خود را کرده بودند. ساداکو احساس سرزندگی می کرد. او خیلی تندتر و بیشتر می‌دوید. اما در یک روز سرد زمستان که ساداکو در حیاط مدرسه مشغول تمرین دو بود، به نظرش آمد همه چیز به دور سرش می چرخد و ناگهان بر زمین افتاد. یكی از معلمین که او را دیده بود با عجله به کمكش شتافت. ساداکو با صدای ضعیفی گفت: «من... فكر می‌کنم فقط کمی خسته شده باشم.» و بعد سعی کرد روی پاهایش بایستد. پاهایش می لرزیدند و با ناتوانی دوباره بر زمین افتاد. معلم، میتسو را به دنبال پدرش فرستاد. 

آقای ساساکی بلافاصله مغازه سلمانی‌اش را تعطیل کرد و با عجله خود را به مدرسه رساند و ساداکو را به بیمارستان صلیب سرخ برد. به محض ورود، ساداکو از ترس، درد شدیدی در خود احساس کرد؛ چون یک بخش این بیمارستان مخصوص بیماری‌های ناشی از تشعشعات اتمی بود. چند دقیقه بیش تر طول نكشید که ساداکو را برای آزمایش به اتاق مخصوص بردند. در آن جا پرستاری از قفسه سینه‌اش با اشعه ایكس عكس‌برداری کرد و مقداری از خونش را برای آزمایش گرفت. دکتر نوماتا، درحالی که پشت ساداکو را نوازش می کرد، سؤالاتی از او کرد. سه دکتر دیگر هم آمدند تا ساداکو را معاینه کنند. یكی از آن ها، به آرامی موهای سر ساداکو را نوازش می کرد و سر تكان می‌داد. 

در این فاصله، سایر اعضای خانواده خود را به بیمارستان رساندند. پدر و مادر ساداکو در اتاق دکتر بودند. همه خیلی آهسته صحبت می کردند. ساداکو ناگهان صدای مادرش را شنید که با فریاد گفت: «لوکمی! نه، این غیرممكن است!» به محض شنیدن این کلمه وحشتناک، ساداکو دست‌های خود را روی گوش‌هایش گذاشت، چون نمی‌خواست دیگر چیزی بشنود. با خود فكر می کرد البته که بیماری‌اش لوکمی نیست، چون بمب اتمی حتی یک زخم روی پوست بدنش بر جای نگذاشته بود. 

یاسوناگا پرستار ساداکو، او را به یكی از اتاق‌های بیمارستان منتقل کرد و یک کیمونوی کتانی به وی داد تا بپوشد. ساداکو تازه روی تخت بیمارستان رفته بود که خانواده‌اش وارد اتاق شدند. مادر ساداکو بازوانش را دور او حلقه زد و درحالی که سعی می کرد خودش را خوش حال نشان دهد، گفت: «تو چند روزی باید در بیمارستان بستری شوی. من هر روز به دیدنت خواهم آمد.»

ماساهیرو گفت: «ما هم قول می‌دهیم که هر روز بعد از تعطیل شدن مدرسه به ملاقات تو بیاییم.» میتسو و ایجی، در حالی که از چشمانشان ناراحتی و نگرانی پیدا بود، به موافقت سرشان را تكان دادند. 

ساداکو از پدرش پرسید: «آیا واقعا من به بیماری لوکمی مبتال شده‌ام؟»

رادیو سکوت :)
۱۴۰۰/۰۲/۳۱

ساداکو نماد مظلومیت فرزندانی هست که هیچ نقشی در به وجود آمدن جنگ ندارند ولی در آخر هم آتش جنگ جان این گل ها را می گیرد پر پر می شوند ساداکو نماد یک بازیکنی سخت کوش هست که رقیبی سخت

- بیشتر
بهار
۱۴۰۰/۰۲/۱۱

وقتی کلاس اول ابتدایی بودم خواهرم این کتاب رو ۲۰ تک تومن برام خرید.‌از این ۲۰ تومنی سبزا ک دیگ چاپ نمیشه...وقتی ساداکو اخر کتاب روحش پروازکرد یادمه خیلی گریه کردم تو خلوتم...ولی از همون بچگی فهمیدم نباید تسلیم شد...و

- بیشتر
کاربر ۱۲۳
۱۴۰۰/۰۴/۱۷

داستان غم انگیز زندگی یه کودک ژاپنی که بخاطر بمب های هسته ای مدافعان حقوق بشر امروز!!! به سرطان خون مبتلا شده. چقد زور داره کشورهایی که تاریخ اینقدر تاریکی دارن شعارهایی میدن که نه به عملکرد حال حاضرشون ربطی

- بیشتر
Niyayesh
۱۴۰۰/۰۱/۲۱

خیلی غم انگیز و زیبا. یادمه بچه بودم برای اولین بار که خوندمش اشکم در اومد... به نظرم مظلوم ترین موجودات دنیا کودکان بیمارن. چون هیچ نقشی تو بیمار شدنشون نداشتن و دارن مظلومانه زجر میکشن:(

soudeh
۱۴۰۰/۰۱/۲۶

خیلی خوب بود

مفرد مونث
۱۴۰۱/۰۱/۰۷

چقدر درناهای کاغذی خوبه برای امیدی دوباره 🥲☁️🌸

melik
۱۴۰۰/۰۶/۱۱

نمی‌تونم چیز خاصی بگم فقط می‌تونم بگم خیلی خیلی خیلی قشنگ بود.

۱۳۰۴۱۲۹۹
۱۴۰۰/۰۲/۱۴

خوب بود.

Paradise
۱۳۹۹/۱۲/۲۲

کتاب کوتاه و زیبا کاش ما هم از سادداکو یاد بگیریم و امید داشته باشیم . به نظرم درنا های کاغذی کمکی به ساداکو نکردند اما باعث رشد امید در دل او شدند که همین این بسیار زیباست

🌸Zahra🌸
۱۴۰۰/۰۸/۲۰

کاش من هم بتونم هزار درنای کاغذی درست کنم و پروازشون بدم به کل دنیا!فقط به یاد ساداکو قرمان ژاپنی ساداکو من رو یاد قهرمان کوچولو های خودمون میندازه وقتی میخوندمش خیلی آمریکا رو تو دلم نفرین کردم

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۸ صفحه

حجم

۵٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۸ صفحه

قیمت:
۱۱,۰۰۰
۳,۳۰۰
۷۰%
تومان