دانلود و خرید کتاب پدر! کاش سوره ای به نامت بود! سیدحسین رضوی خوسفی
تصویر جلد کتاب پدر! کاش سوره ای به نامت بود!

کتاب پدر! کاش سوره ای به نامت بود!

انتشارات:انتشارات تیک
امتیاز:
۴.۰از ۱۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب پدر! کاش سوره ای به نامت بود!

کتاب پدر! کاش سوره ای به نامت بود! اثر سید حسین رضوی خوسفی، ارج نامه پدر است. در این اثر مجموعه‌ای از داستانک‌ها، نامه‌ها و اشعاری را می‌خوانیم که درباره پدر، برای پدر و قدردانی از مقام و جایگاه و ارزش‌های پدران نوشته شده است.

در این کتاب مجموعه‌ای از داستانک‌های کوتاه، نامه‌ها و اشعاری را می‌خوانیم که برای تشکر از پدران نوشته شده است. پدرانی که همیشه مانند کوه پشت فرزندانشان می‌ایستند و از هیچ فداکاری برای راحتی و آسایش آن‌ها دریغ نمی‌کنند. پدرانی که همیشه در حال زحمت کشیدن هستند و تنها دستان زحمت‌کش و چشمان خسته‌شان گواه زحماتی است که کشیده‌اند. پدر! ای کاش سوره ای به نامت بود! اثری است برای تمام پدران و تمام کسانی که پدرانشان را دوست دارند و به آن‌ها احترام می‌گذارند.

کتاب پدر! کاش سوره ای به نامت بود! را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

پدر! کاش سوره ای به نامت بود! اثری دلنشین برای تمام پدران است. این کتاب را می‌توانید به عنوان هدیه روز پدر به پدرانتان هدیه بدهید.

بخشی از کتاب پدر! کاش سوره ای به نامت بود!

پرویز در آخرین کلاس دبستان تحصــــیل می‌کرد. پدرش مردی سالخورده بود و درآمد  ناچیزی داشـت . برای فراهم کردن لوازم زندگی خانوادە خود ناچار بود شــــــب‌ها نیز کار کند. بدین سبب غالبا پاسی از شب را بیدار می‌ماند و کار می‌کرد چند ماهی بود که یکی از مؤسسات چاپ و نشر کتاب با او قرار گذاشته بود که نام و نشانی مشترکین را به روی پاکت‌ها بنویسد و برای هر صد نوشته مبلغی مزد بگیرد . اما این کار شبانه او را خسته می‌کرد. بارها از این کار توان‌فرســـا شـــکایت کرده و نالیده بود . روزی گفت: « چشـــم‌های من دیگر کمســو شــده اســت . می‌ترســم که این کار شــبانه مرا از پای درآورد.» 

پرویز از شــنیدن سـخن پدر سـخت متاثر .شـد در اندیشـه فرو رفت که چگونه می‌تواند پدرش را یاری کند. سـرانجام فکری به خاطرش رسـید . او میدانست که درسـت نیمه‌شـب پدرش دسـت از کار می‌کشـد و می‌خوابد. شـبی همین که پدرش خوابید، بیسـروصـدا لباس پوشـید و پاورچین پاورچین به اتاق کار او رفت. چراغ را روشـــــن کرد . پشــت میزی که از پاکت‌های سـفید پوشیده شده بود نشست و با تقلید از خط پدر سرگرم نوشتن شد.

پرویز هر لحظه به دسته کاغذها مینگریســت. دســـــت از کار می‌کشـــــید و گوش فرا می‌داد. چون صــــــدایی نمیشــــــنید، تبســــــمی میکرد و باز به کار میپرداخت نیمه‌شــــــب یکصد و پنجاه نام و نشانی بر روی پاکت‌ها نوشت. با شادی فراوان به رختخواب رفت.

شب بعد، پدر، پشت میز نشست ،اما ملتفت موضوع نشد . فردا با خوشحالی دست بر شانه پسر زد و گفت: «پرویز، هنوز پدرت کارگر خوبی است. دیشب یک ثلث از شب‌های دیگر بیشتر کار کردم.»

پرویز با خود گفت: «بیچاره پدر از ماجرا خبر ندارد. خوشحالم که با این کار خود علاوه بر کمک به پدر، سرور باطنی و خشنودی خاطر او را نیز فراهم آورده‌ام.»

از آن پس هر شب پرویز سر ساعت دوازده بیدار میشد و به نوشتن میپرداخت. اما چون تا مدتی بیدار می‌ماند، صـــبح‌ها خســـته از رختخواب برمیخاسـت و شـــب‌ها با زحمت و مرارت درس میخواند. 

ava
۱۳۹۹/۱۲/۰۶

سلام کتابی خواندنی

سیدعلی
۱۴۰۰/۰۵/۰۷

سلام. توصیه می کنم افرادی که هم خود اهل کتاب خواندن هستند و هم پدرانشان، با مطالعه و اهدای این کتاب که به گفته گردآورنده آن عوایدش صرف امور خیریه می شود، روح و روانشان را آرامش ببخشند. ان شاالله

- بیشتر
🐺😎🙂
۱۴۰۰/۰۵/۲۱

داستان های جالبی داشت مخصوصا داستان "پدرم اینجوری بود وقتی من"

اقیانوس آرام
۱۴۰۱/۰۶/۲۳

خوب بود، پیشنهاد میکنم بخونید!

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

حجم

۳٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان