دانلود و خرید کتاب پلنگ و فانوس دریایی آنه کالینز ترجمه مروارید ذاکری جزه
تصویر جلد کتاب پلنگ و فانوس دریایی

کتاب پلنگ و فانوس دریایی

نویسنده:آنه کالینز
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب پلنگ و فانوس دریایی

پلنگ و فانوس دریایی نوشته آنه کالینز داستانی درباره یک پلنگ است که به جزیره‌ای می‌رود و حضورش در دهکده باعث خشم، استرس و نگرانی مردم شده است. 

 درباره کتاب پلنگ و فانوس دریایی

 پلنگ تازه وارد به جزیره، گرسنه است. به بازار می‌رود و و بساط مردم را بهم می‌ریزد و مردم هم به او سنگ پرتاب می‌کنند. پلنگ پا به فرار می‌گذارد و  به فانوس دریایی جزیره می‌رسد. او وارد فانوس دریایی می‌شود و آنجا پناه می‌گیرد. حالا با پلنگی که در فانوس دریایی جا خوش کرده چه باید کرد؟

خواندن داستان پلنگ و فانوس دریایی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 نوجوانان علاقه‌مند به داستان‌های هیجان‌انگیز را به خواندن این کتاب مصور دعوت می‌کنیم.

بخشی از کتاب پلنگ و فانوس دریایی

سیدنی جزیره‌ای در شرق آفریقاست. ساحل های زیبای آن پوشیده از شن و ماسه‌های سفید رنگ است. دریای آن، آبی تمیز و آبی رنگ دارد. در این جزیره گل‌ها و درختان دوست داشتنی و دلفریب دیده می‌شوند. همچنین یک دهکده‌ی کوچک، با خانه‌های سفیدرنگ وجود دارد و یک فانوس دریایی قدیمی، ایستاده و استوار در نزدیکی دهکده هست که بر روی صخره‌ها نزدیک دریاست. اتاق این فانوس دریایی خالی است و گاهی اوقات بچه‌های دهکده، در این فانوس بازی می‌کنند.

جزیره ی سیدنی پانصد متر از خشکی اصلی قاره آفریقا دور است. بسیاری از حیوانات مثل میمون ها، فیل ها و پلنگ های وحشی در خشکی اصلی قاره آفریقا زندگی می‌کنند. یک روز یک پلنگ وحشی عرض دریا را تا سیدنی شنا می‌کند. این پلنگ بسیار گرسنه است و دنبال غذا می گردد. بسیار سریع شنا می‌کند و به ساحل می رسد و از آب بیرون می آید، سپس راه بسیار طوالنی را تا دهکده طی می‌کند. در دهکده، چند بازار وجود دارد. بسیاری از مردم به همراه فرزندان کوچکشان برای خرید به آن بازارها می روند، مردم درحال خریدن گوشت، سبزیجات و میوه هستند که ناگهان پلنگ وحشی گرسنه به سمت بازار می دود و حمله می کند. مردم  او را می بینند. 

بچه‌ها گریه می‌کنند و مردان به سمت او سنگ پرتاب می کنند. برخی از سنگ‌ها به پلنگ اصابت می‌کند به همین دلیل از بازار بیرون می‌دود. پلنگ از وسط خیابان های دهکده می دوید. مردم دهکده هم پشت سرش می دویدند و او را دنبال کرده و به او سنگ پرتاب می کردند. آن ها بسیار عصبانی بودند، نمی‌خواستند که پلنگ در دهکده‌ی آنان باشد. پلنگ بسیار خسته شد؛ اما مگرتا کجا می‌تواند بدود؟ او یک راه باریک بین دو دیوار بلند دید. چرخید و به سمت آن راه باریک و طولانی دوید و مردم همچنان او را دنبال می کردند...

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۰ صفحه

حجم

۱٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۰ صفحه

قیمت:
۸,۶۰۰
تومان