کتاب دایناسورها قبل از تاریکی
معرفی کتاب دایناسورها قبل از تاریکی
کتاب دایناسورها قبل از تاریکی، جلد اول از مجموعه خانه درختی جادویی نوشته ماری پاپ آزبورن است که با ترجمه آریا فلاحتگر منتشر شده است. این کتابها، مجموعه سفرهای جادویی جک و آنی به خانه درختی جادویی است که آنها را به سفرهای هیجانانگیز و مختلفی میبرد.
درباره کتاب دایناسورها قبل از تاریکی
کتاب دایناسورها قبل از تاریکی جلد اول از مجموعه خانه درختی جادویی است. داستان در یک روز تابستانی در «فروگ کریک» پنسیلوانیا اتفاق میافتد. زمانی که یک خانه درختی جادویی در جنگل ظاهر میشود و خب معلوم است دیگر، جک هشت ساله و خواهر هفت سالهاش، ﺁنی، از خانه درختی بالا میروند. فکر میکنید آنجا چه اتفاقی میافتد؟
آنها آنجا کلی کتاب پیدا کردند. جک و ﺁنی خیلی زود فهمیدند که خانه درختی جادویی است و میتواند آنها را به جاهایی که داخل کتابها بود ببرد. تنها کاری که باید میکردند این بود که به یک تصویر اشاره کنند و ﺁرزو کنند که به آنجا بروند.
آنها به دوران ما قبل تاریخ سفر کردند و جانورانی از جمله پترانودون، تریسراتوپسها، ﺁناتوسوروسها و یک رکس تیرانوسوروس غول پیکر را از نزدیک دیدند. تجربه شگفتانگیزی بود. اما سوال اینجاست که حالا چطور باید دوباره به خانه برگردند؟ معلوم نیست...!
کتاب دایناسورها قبل از تاریکی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب دایناسورها قبل از تاریکی کتابی جذاب و داستانی هیجانانگیز برای کودکان و نوجوانان دارد.
بخشی از کتاب دایناسورها قبل از تاریکی
جک از پنجره بیرون را نگاه کرد.
به تصویر درون کتاب نگاه کرد. به بیرون پنجره نگاه کرد.
دنیای بیرون و دنیایی که در آن تصویر وجود داشت، دقیقاً مثل هم بودند.
«پترانودون» در آسمون پرواز میکرد. زمین پر از سَرَخس و علف بلند بود. یک جوی آبی در جریان بود. یک تپه شیبدار و آتشفشانها در دوردست.
جک با لُکنَت گفت: «ما کجاییم؟»
«پترانودون» به پایین درختشان پرواز میکرد. آن موجود در طول راه توقّف کرد؛ و خیلی بیحرکت ایستاد.
آنی به جک نگاه کرد و گفت: «چه اتّفاقی برای ما افتاد؟»
جک به او نگاه کرد و گفت: «نمیدونم. من داشتم به تصویر کتاب نگاه میکردم و تو گفتی: «ای کاش میتونستم یه «پترانودون» واقعی رو ببینم.»
او ادامه داد: «آره. و بعد یکی از اونا رو در جنگل «فروگ کریک» دیدیم.»
آنی گفت: «آره. و بعد باد وزید؛ و خونه شروع به چرخیدن کرد.»
جک گفت: «و ما اینجا فرود اومدیم.»
آنی گفت: «و ما اینجا فرود اومدیم.»
جک گفت: «پس این یعنی…»
آنی گفت: «پس این یعنی... چه؟»
جک سرش را تکان داد و گفت: «هیچی. هیچ کدوم از اینا واقعی نیست.»
آنی دوباره از پنجره بیرون را نگاه کرد او گفت: «اما اون واقعیه. اون خیلی واقعیّه.»
جک و آنی از پنجره بیرون را نگاه کردند. «پترانودون» پشت درخت بلوط ایستاده بود. مثل یک نگهبان، بالهای غول پیکرش در دو طرف او گسترده شده بود.
آنی فریاد زد: «سلام!»
جک گفت: «هیس! ما نباید اینجا باشیم.»
آنی گفت: «اما اینجا کجاست؟»
جک گفت: «نمیدونم.»
آنی دوباره آن موجود را صدا زد و گفت: «سلام!»
«پترانودون» به آنها نگاه کرد.
آنی صدا زد: «اینجا کجاست؟»
جک گفت: «دیوونه شدی. اون نمیتونه حرف بزنه.»
او ادامه داد: «ولی شاید کتاب بتواند به ما کمک کند. جک به کتاب نگاهی انداخت. او کلمات زیر تصویر را خواند:
این خزنده پرنده در دوره «کرتاسه» زندگی میکرد. ۶۵ میلیون سال پیش ناپدید شد.
جک گفت: «نه محاله. اونا نمیتونستند از حدود ۶۵ میلیون سال پیش فرود بیان.»
حجم
۵۳۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۳ صفحه
حجم
۵۳۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۳ صفحه
نظرات کاربران
بسیار عالی خیلییییی مچکرم عالیه واسه خودم شدیدا توصیه میکنم اگه هم با نظرم موافق نیستید دکمه《مفید نبود》رو نزنید اصلا هیچی نزنید
به نظر من عالی بود✔
بخونید
خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خوبه
عالیییییی
به نظر من این کتاب خیلی خوب و ماجراجویانه و تخیلی هستش و من بقیه ی جلد هاشو از کتاب خونه گرفتم مثل در جست و جوی تک شاخ البته این جلد شو طاقچه نداره
خیلی جذاب و قشنگ بود در مورد دایناسور ها هست اگه به دایناسور ها علاقه دارید حتما بخونید اگه نخونید ضرر کردین 😊😊😊🥳
احسنت به نویسنده عالی بود
قشنگ بود من که خوشم اومد
وااااااااااااااای من وقتی ۹ سالم بود اینو خوندم الان که دیدم یاد اون موقع افتادم البته هنوز کتابشو دارم ممنون طاقچه چوننن😻👌🏻👌🏻👌🏻👏🏻