کتاب سیری در رسالههای موسیقایی
معرفی کتاب سیری در رسالههای موسیقایی
حسین محمدزاده صدیق( -۱۳۲۴)، کارشناس و مدرس موسیقی است. این کتاب به معرفی اجمالی رسالههای علمی و فنی موسیقی فارسی دوره اسلامی با نگاهی گذرا به نخستین رسالات عربی موسیقیایی و اشاراتی به برخی آثار ترکی فارسینگاران میپردازد و در اصل با محتوایی درسی، برای دانشجویان دانشگاههای هنر و دلبستگان و کاوشگران متنشناسی آثار مکتوب تاریخ موسیقیپژوهی تألیف شده است. در بخشی از کتاب با عنوان «موسیقی عرفانی فارسی» میخوانیم: «موسیقی عرفانی فارسی را نیز باید از نوع موسیقی متعالی به شمار آورد. مولوی مدافع اینگونه موسیقی است و مکتب مولویه، توانسته است قرنها بهرهای از موسیقی عرفانی اسلامی را حفظ و نگاهبانی کند. مولوی، نی را به عنوان سمبل آلات موسیقی برمیگزیند و صدای سوزناک آن را طنین مضامین بلند عرفانی همچون عشق و هجران و آتش فراق و بازجستن روزگار وصل قلمداد میکند و میگوید که نی یا هر نوع ابزار موسیقی از خود صدایی ندارد، و نوا از احساسات و انگیزهها و گرایشهای سرایندۀ آن ابزار سرچشمه میگیرد و طبعاً همان احساسات و انگیزهها و گرایشها را در شنونده پدید خواهد آورد و چون صدای دلنواز آن موسیقی از احساسات برمیخیزد، مسلماً بر عواطف شنونده مؤثر خواهد افتاد. به دیگر سخن، باید گفت که ماهیت و کاربرد آهنگ، بسته به تعالی و ابتذال آن انگیزهها دارد. برخی بر اساس یک برداشت عرفی که میگوید نوعی از موسیقی جز هرزگی و فساد و لهو و لعب و عیش و تحریک شهوتهای حیوانی چیزی نیست، همه انواع موسیقی را به یک چشم مینگریستند و، در واقع، برای موسیقی انواعی قائل نبودند و سرانجام به حکم واحدی میرسیدند؛ اما عارفان و فیلسوفان اهل دل مانند فیثاغوریان و اخوانالصّفا و حتی پارهای از فقیهان عارفمشرب همچون فیض کاشانی، محقق نیشابوری و ابوحامد غزالی از قدیمالایام به نقش موسیقی در تلطیف روح و تعالی آن پی بردهاند و به سبب همین فایدۀ مهم از آن استفاده میکردند و یا به جواز آن فتوا میدادند و، در واقع، اینان مطلق غنا را حرام نشمردهاند.»
حجم
۴۲۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۴۲۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
نظرات کاربران
نظرات دوستان محترم ولی مغرضانه، پشنهاد می کنم شما هم بنویسید ببینیم چقدر به مطلب آگاهی اما بنده کتاب را دارم ،چنین چیزی رو ندیدم و اطلاعاتی در خور شان داده
اصلا توصیه نمیکنم کتابی که نویسنده اش یک پانترک کمونیست بی ادب و بی سواد باشد صد درصد مغرضانه و پر از اشتباه است.
با شناختی که از نویسندهش دارم میتونم بگم احتمالا مغرضانه و با اشتباهات فاحش نوشته شده. خاطرم هست توی یکی از کتابهای تحقیقیش فکر کرده بود فعل امر «شو» توی یکی از ابیات اسکندرنامه اسم یه شخصیته و دو صفحه