کتاب بیسرزمین
معرفی کتاب بیسرزمین
کتاب بیسرزمین نوشته کریستینا هنریکز است که با ترجمه آذین فراهانی منتشر شده است. این کتاب داستان چند خانواده آمریکای لاتینی است که با مهاجرت به ایالت متحده آمریکا غم غربت، اندوه، عشق و مرگ را از سر میگذرانند. کریستینا هنریکز نویسنده آمریکایی است که به خاطر رمان سال ۲۰۱۴ خود کتاب آمریکاییهای ناشناخته شناخته شده است. پدر هنریکز اهل پاناما است و در سال ۱۹۷۱ برای کالج به ایالات متحده مهاجرت کرده است.
این نویسنده مهاجرت را محور اصلی داستانش قرار داده است تا با استفاده از آن انسان را بررسی کند. کتاب بیسرزمین کتاب سال ۲۰۱۴ نیویورک تایمز معرفی شد.
خواندن کتاب بیسرزمین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی جهان پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب بیسرزمین
ما به سادهترینها قانع بودیم: غذای خوب بخوریم، راحت بخوابیم، لبخند بزنیم، بخندیم و خوب باشیم! چیزهایی که همانقدر که حق دیگران بودند، میتوانستند حق ما هم باشند. البته حالا که فکر میکنم، میبینم که من چنان ساده و خوشخیال بودم که فکر میکردم قرار نیست هیچچیز در زندگی ما از اینکه تا به حال بوده، بدتر شود.
سی ساعت بعد از رد شدن از مرز، سه تایی در صندلی عقب یک وانت باری قرمز نشسته بودیم که بوی دود سیگار و گازوئیل میداد. راننده وارد یک پارکینگ شد و من با آرنج به پهلوی ماریبل زدم.
ـ بیدار شو.
ـ هوم؟
ـ رسیدیم، دخترم.
ـ کجا؟
ـ دلویر۱.
در تاریکی پلک زد.
آرتورو که در طرف دیگر ما نشسته بود، پرسید: «اون حالش خوبه؟»
ـ نگران نباش خوبه.
تازه غروب شده بود و تاریکی از ناکجا در آسمان پخش میشد. چند دقیقه پیش که در خیابانی شلوغ میراندیم، از کنار چندین چهارراه، فستفود و فروشگاه زنجیرهای گذشتیم. هرچه به آپارتمان نزدیکتر میشدیم، خلوتتر میشد. آخرین چیزی که قبل از پیچیدن در جادهٔ خاکی منتهی به پارکینگ دیدم، مکانیکی قدیمیای بود که لوگوی نقاشیشدهاش روی زمین در مقابل نمای سیمانی خاکستری رنگ آن خودنمایی میکرد.
راننده وانت را پارک کرد و سیگار دیگری آتش زد. تمام طول مسیر سیگار کشیده بود و به ما فهمانده بود که علاقهای به معاشرت ندارد.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
نظرات کاربران
سرنوشت مهاجران در آمریکا در این داستان ترسیم شده،بد نبود