کتاب شوخ طبعیهای طلبگی
معرفی کتاب شوخ طبعیهای طلبگی
کتاب شوخ طبعی های طلبگی نوشته محمدحسین قدیری است، بنا بر آموزههای ناب اسلامی و پژوهشهای علمی، همانگونه که حشرهکش، مگسهای مزاحم را ازبین میبرد، شوخطبعی هم افکار سمّی، اضطراب و آشفتگیهای ذهنی را دور میکند.
درباره کتاب شوخ طبعیهای طلبگی
طلبه اگر در گفتوگوها یا در مصاف با افراد بیادب، با حاضرجوابی، جوکها و لطیفههای غیراخلاقی تعریف کند، کِشتی تبلیغش سوراخ شدهاست و خبر ندارد! این کتاب نمونههای جذاب از شوخطبعی طلبهها را ذکر میکند و حدود آن را مشخص میکند.
کتاب شوخ طبعیهای طلبگی در ابتدا یک بخشی از سایت بوده است که به مرور آپدیت میشده اما بعد از ۳۶۵ هزار بار خوانده شدن آن را به اپلیکیشن تبدیل میکنند و حالا هم نسخه کتاب آ در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
خواندن کتاب شوخ طبعیهای طلبگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام طلبهها و علاقهمندان به شناخت اصول طنز در گفت وگو پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب شوخ طبعیهای طلبگی
چایی فلفلیتو آشپزخانه بودم. کتری دوستم روی اجاق بود و قوری روی آن، جا خوش کرده بود. با خودم گفتم: بد نیست کمی سر به سر دوستم و همحجرهایهایش بگذارم. کمی فلفل قرمز ریختم توی قوری و با عجله از آشپزخانه خارج شدم. داخل حجرهام که رفتم، رفقا با دیدن چهرهٔ من متوجه شدند خبری است. داستان را برایشان با آب و تاب گفتم و بعد منتظر شدیم تا صدای دوستانمان از اتاق کناری هنگام نوشیدن چای بلند شود.
نیم ساعت گذشت، اما خبری نشد. داشتیم تحلیل میکردیم که چرا از آنها سر و صدایی بلند نشد. یکی گفت: «کم ریختهای.» دیگری گفت: «فلفلش تند نبوده...» که یک دفعه درِ حجره باز شد. آقای «زارع» بود.
گفت: «آقای ... نگو کار من نبوده که قبول نمیکنم. همهٔ حجرهها رو یکی یکی گشتم و تا آخرین حجره آمدم.»
من که حسابی غافلگیر شده بودم، گفتم: «مگه توی حجرهٔ کناری بودی؟»
گفت: «نه، حجرهٔ خودمون بودم.»
گفتم: «پس چرا تو کتریِ اونا چای درست کرده بودید؟»
گفت: «بعداً حالتو میگیرم. این کتری مال خود ماست که شبیه به کتری اوناست.»
بعد خندید و گفت: «البته کمی فاصله افتاد، آتیشم خوابید. خودمونیمها! شوخی بدی هم نیست. یه چیز جدید یاد گرفتم.»
بعد همگی زدیم زیر خنده.
حجم
۴۷۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۳۴ صفحه
حجم
۴۷۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۳۴ صفحه