کتاب مسافر اتاق شماره ۳۷
معرفی کتاب مسافر اتاق شماره ۳۷
کتاب مسافر اتاق شماره ۳۷، یک نمایشنامهی خواندنی و جذاب از هومن بنائی است. کتاب مسافر اتاق شماره ۳۷ به ساعات آخر عمر صادق هدایت، نویسندهی پرآوازهی ایرانی میپردازد.
دربارهی کتاب مسافر اتاق شماره ۳۷
کتاب مسافر اتاق شماره ۳۷ یک نمایشنامهی خواندنی و جذاب است. دکتر عطاالله کوپال که بر این اثر مقدمهای جذاب نوشتهاند، این نمایشنامه را اثری ماندگار توصیف کردهاند که میتواند مبنایی برای کلاسهای آموزش بازیگری قرار بگیرد. اما ماجرا از چه قرار است؟ صادق هدایت، نویسندهی مشهور ایرانی که او را به دلیل اثر جذابش، بوف کور میشناسیم، زندگی پر فراز و نشیبی داشت و دوبار دست به خودکشی زد. هومن بنائی برای نوشتن کتاب مسافر اتاق شماره ۳۷ دربارهی زندگی صادق هدایت، ماهها به مطالعه و تحقیق پرداخت. در نهایت بعد از بازنویسیهای بسیار، نمایشنامهی جذابی نوشت که ساعات پایانی عمر هدایت را نشان میدهد. برخی از شخصیتهای داستان دیگر هدایت، داش آکل و فروید، پدر علم روانشناسی هم در کتاب مسافر اتاق شماره ۳۷ حضور دارند.
کتاب مسافر اتاق شماره ۳۷ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
دوستداران نمایشنامه از خواندن کتاب مسافر اتاق شماره ۳۷ بسیار لذت میبرند. اگر به زندگی و آثار صادق هدایت علاقهمندید، حتما کتاب مسافر اتاق شماره ۳۷ را بخوانید.
بخشی از کتاب مسافر اتاق شماره ۳۷
صادق هدایت: من یه ایرانیام با هزاران سال تمدن.
فروید: (خنده) وای، چقدر باشکوه (مکث)! اینجا راهپیمایی نیست که شعار میدین موسیو.
صادق هدایت: من هیچوقت از ایرانی بودنم رنج نبردم.
فروید: پس اینجا! (مکث) تو سالهاست که اروپایی زندگی میکنی.
صادق هدایت: همه میدونن من یه ایرانی هستم.
فروید: باز هم داری شعار میدی.
هدایت: لطفا بس کنید!
فروید: تو کتاب ۱۳ بند از انجیل شیطانی آنتوان لاوی رو خوندی؟!
صادق هدایت: نه!!!
فروید: اما افکارت خیلی به اون شبیهه (مکث) آنتوان لاوی: اگر شخصی به خانه تو وارد شد و تو حوصله وی را نداشتی او را از خانه به بیرون پرت کن؛ چون آخرتی برای بازخواست وجود ندارد و تو در دنیا باید از وقت خود لذتِ کافی را ببری و اجازه ندی تا کسی این حق را از تو بگیرد.
صادق هدایت: بارها اینها رو نوشتم و تو با تکرارشون میخوای منو عذاب بدی. من فقط به کمی آرامش احتیاج دارم. همین!
فروید: اون زن...
صادق هدایت: من پشیمونم.
فروید: میدونی من چرا خودکشی کردم؟
: جنگ جهانی کشورم رو نابود کرد. مردمم رو میدیدم که دارن با خون دست و پنجه نرم میکنن، گروههای مختلف اس اس، نازیسم، گشتاپو و... مردمم رو به اجبار به خدمت میگرفتند و از من نویسنده هم هیچ کاری بر نمیومد. نتونستم طاقت بیارم، با پزشکم عهد کرده بودم هر زمانی که از دنیا خسته شدم ۳۰ میل مورفین به من تزریق کنه، در عوضش من هم انعام خوبی بهش بدم.
صادق هدایت: به خاطر مردمت؟
حجم
۲۰۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۶ صفحه
حجم
۲۰۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۶ صفحه