کتاب پسران نشاندار؛ تغییر و عطش
معرفی کتاب پسران نشاندار؛ تغییر و عطش
کتاب پسران نشاندار؛ تغییر و عطش، از مجموعهی پسران نشاندار، نوشتهی جوزف فازمن و ترجمه جواد فیضی، داستان بازگشت آبتین و آروین از دنیای مرگ است. حالا هرکدام ماموریتهای و چالشهای جدیدی دارند.
دربارهی کتاب پسران نشاندار؛ تغییر و عطش
کتاب پسران نشاندار؛ تغییر و عطش، جلد چهارم از مجموعهی پسران نشاندار است. داستان کتاب پسران نشاندار؛ تغییر و عطش با بازگشت آبتین و آروین از دنیای پس از مرگ آغاز میشود. حالا هر کدام سرنوشتی جدید پیدا کردهاند. آبتین مامور شده همراه با ملکه پرنیا به جستجوی دو دستبند عقیق باقی مانده برود. این کار آسان نیست. زیرا ملکههای سرزمین های پریان با باقی ماندن پرنیا در قدرتش مخالفند. در عین حال دشمنان قدیمی و سوگند خورده پرنیا با اطلاع از این خبر به فکر بازیابی قدرت گذشتهشان افتادند....
از سویی دیگر، آروین عمیقا ناراحت است. جولی با تیری زهر آگین توسط ملکه صوفیا زخمی شده به کما رفتهو هرچند پس از چند روز به هوش می آید ولی... .آروین میفهمد زندگی او آن طور که پیشبینی کرده جلو نرفته است. حالا او دردهای زیادی دارد و باید با چالشی عجیب و دردناک روبرو شود. چالشی که هیچگاه فکرش را نمیکرده.
کتاب پسران نشاندار؛ تغییر و عطش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از مطالعه رمانهای فانتزی لذت میبرید، شما را به خواندن کتاب پسران نشاندار؛ تغییر و عطش دعوت میکنیم. اگر جلدهای قبلی کتاب پسران نشاندار را خوانده و دوستداشتید، کتاب پسران نشاندار؛ تغییر و عطش را بخوانید.
بخشی از کتاب پسران نشاندار؛ تغییر و عطش
دستی نرمتر از غنچهای تازه شگفته از صورت آبتین به پائین خزید و او را بیدار کرد. بیشک صاحب دست ملکه پرنیا بود. پریای که زیباترین پری در میان پریان، باهوشترین آنها، ملکهی ملکهها و شاگرد محبوب «پدر ایلیا» ـ پیامبر پریان ـ بود. اما حالا او یک ملکه نبود! و آبتین این را به خوبی میدانست. پس لبخند معناداری بر لبهای او نشست؛ درست مثل هفت روز گذشته!
ملکه شروع به نوازش موهای آبتین کرد و به آرامی گفت: «صبح بخیر سرورم!»
حقیقتا آبتین از شنیدن این کلمه لذت میبرد. او به آرامی نشست و گفت:«سرورم؟! هان؟! چرا دوباره تکرارش نمیکنی کنیییزم؟!»
از قصد کنیز را کشیده ادا کرد. اما پرنیا ناراحت نشد. بار دیگر لبخندی زد و گفت:«هر طور سرورم بخواهد!»
و همزمان خواست پیشانی آبتین را ببوسد اما آبتین سریع خودش را عقب کشید. در عوض دستش را جلو آورد و با چشم به آن اشاره کرد. کمی ناراحت کننده بود ولی جایگاه دنیا هیچگاه برای افراد ثابت نمیماند.
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۵۴ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۵۴ صفحه
نظرات کاربران
عالی بود، اگه امکانش هست رایگان کنید 🙏🙏
اگه میشه رایگانش کنین😭😭🙏🙏🙏
واقعا عالیه خیلی قشنگه جوریه که نمیتونی کنار بزاریش فقط ای کاش سرنوشت جولی اینجوری نمیشد
توروخدا رایگان کنید😭😭😭
وااااااااای عاالللللللللللی بود
عالی فقط این عکس جلد که یه خانومه شمشیر دستش گرفته کیه؟ تنها شخصیتی که شمشیر دستش بود ملکه پرنیا بود یعنی ملکه پرنیا اینقدر زشته؟؟ زشت که نیست اما آدم مجذوبش نمیشه
خداوکیلی قسمت اولش رو رایگان میکنید بقیه ی قسمت هاش رو هم رایگان کنید باتشکر
تقریبا بهترین کتابیه که خوندم همه چیش عالیه و واقعا تنها کتابیه که دلم براش تنگ میشه...
چرا خیلی از کتاب های خوب pdf هستن؟ خوندنش خیلی سخته و هیچ لذتی نداره
خیلی خیلی زیبا و قشنگ بود فقط سرنوشت جولی یکم غم انگیز بود 💔