کتاب مهمانهای ناخوانده
معرفی کتاب مهمانهای ناخوانده
کتاب مهمانهای ناخوانده، اثر بینظیر و ماندگار فریده فرجام، یکی از زیباترین و دلنشینترین داستانهای کودک است. قصهی مهمانهای ناخوانده، قصهی خاله پیرزن است که در یک شب بارانی به حیوانات بیپناه، جا و مکان میدهد...
دربارهی کتاب مهمانهای ناخوانده
کتاب مهمانهای ناخوانده، یکی از زیباترین و درخشانترین آثار ادبیات کودکان ایران است. خاله پیرزن در یک شب بارانی و سرد به حیوانات مختلفی که زیر باران ماندهاند، پناه میدهد. گرمشان میکند و از آنها حسابی پذیرایی میکند. وقتی روز بعد میرسد خاله پیرزن یک یک از حیوانها میخواهد که به خانه و محل زندگی خودشان برگردند. اما حیوانات که دوست ندارند از خاله پیرزن جدا شوند، هرکدام پیشنهاد میدهند که در کاری به او کمک کنند و همانجا پیش خاله پیرزن بمانند. در نهایت همهی حیوانات و خاله پیرزن زندگی خوب و خوشی را آغاز میکنند.
کتاب مهمانهای ناخوانده مفاهیم صلح و دوستی و پذیرش تفاوتها، مهماننوازی، مدیریت بحران، پناهجویی، آشتی با محیطزیست و همزیستی مسالمتآمیز را آموزش میدهد. مهمانهای ناخوانده بارها و بارها تجدید چاپ شده است و به عنوان کتاب برگزیدهی شورای کتاب کودک شناخته میشود. مهمانهای ناخوانده اردیبهشت ۱۳۹۶، با شماره ۱۳۹۴، در فهرست میراث ناملموس ثبت شد. این اثر به زبانهای مختلف از جمله، انگلیسی و کردی ترجمه شده است و انیمیشهای بسیاری با اقتباس از آن ساخته شده است.
کتاب مهمانهای ناخوانده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب مهمانهای ناخوانده برای همه کودکان و حتی بزرگسالان لذتبخش است. اگر به دنبال کتاب قصههای کودکانه برای خواب کودک خود میگردید، این داستان انتخاب مناسبی است.
دربارهی فریده فرجام
فریده فرجام ۲۲ دی ۱۳۱۷ در تهران به دنیا آمد. برای تحصیلات به پاریس رفت و در رشته زبان و ادبیات فرانسه در دانشگاه مشغول به تحصیل شد و لیسانس گرفت. فریده فرجام را به عنوان اولین زن نمایشنامهنویس در ایران میشناسند. بخش کتابهای ایرانی در کتابخانهی مونیخ به همت او در آنجا تاسیس شد. او نمایشنامههای زیادی را به روی صحنه برد و از ابتدای شروع به کار شورای کتاب کودک عضو آنجا بوده است. فریده فرجام همچنین عوض کانون نویسندگان ایران نیز هست.
جملاتی از کتاب مهمانهای ناخوانده
باران تند شد. صدای رعد و برق، کاسه کوزههای روی تاقچه را میلرزاند. پیرزن سردش شد، فکر کرد رخت خوابش را بیندازد و برود زیر لحاف گرم شود؛ که صدای در بلند شد:
تَق تَق تَق
پیرزن به خودش گفت: خدایا! کیه این وقت شب در میزنه؟
چادرش را سر کرد، دوید توی حیاط، پشت در پرسید: «کیه داره در میزنه؟»
ِ ـ منم، خاله گنجیشکه. دارم زیر بارون خیس میشم، در رو وا کن.
پیرزن در را باز کرد و گفت: «بیا تو.»
آب از نوک گنجشک می چکید: چیک چیک چیک.
بالهایش به هم میخورد: تیک تیک تیک.
َپیرزن گنجشک را برد توی اتاق، یک تک ّه پارچه روی بالهای تَرش انداخت. گنجشک داشت با نوکش لای بال هایش را میخاراند که دوباره صدای در بلند شد:
تَق تَق تَق
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه
نظرات کاربران
طاقچه جان لطفا به خاطر این روزهایی که مجبوریم تو خونه بمونیم کتابخونه عمومی رو رایگان کن (دوستان حمایت کنید تا جواب بگیریم!)
کتابی که وقتی خودم بچه بودم و عضو کانون پرورش فکری کودکان، اون رو دریافت کردم. الان با خوندنش برای دخترم خودم بیشتر ذوق کردم! حتی دیدن عکس روی جلدش هم برام نشاط آوره! داستان پیرزن مهربون و تنهایی هست
داستان سنتی تکراری ولی کاملا جذاب برای بچه ها که به راحتی قابلیت نمایش نامه شدن را داراست
خوب بود
#۸۰ نخستین کتاب کانون پرورش فکری است. کتابی که هم شیرین و بانمک است، هم رنگ و بوی خانهی مادربزرگ و مهربانیهایش را دارد و هم یک قصهی کاملاً ایرانی و ناب است که با تقلید صداها و آواها میتوان
یه کتاب قدیمی جالب که هنوزم طرفدار داره خیلی قشنگ بود به همه توصیه میکنم ۵ستاره کمه🤩🤩🤩💞
من از بچگی این کتابو خیلی دوست داشتم. 👍یه نکته تو کتاب هست که شاید بهش دقت زیادی نشده باشه اما این کتاب داره مهربونی یه پیرزنه نشون میده داره به زبان ساده و کودکانه مهربونی های کوچیک رو به
من این کتاب رو از بچگی میخوندم و الان با خوندنش تمام خاطراتم زنده شد مرسی از طاقچه
عالی
خیلی داستان جذاب و خوبی بود عالی بود توصیه میکنم که بخونیدش بیشتر از 10 دقیقه وقتتون رو نمیگیره و اینایی که کلاس چهارم و پنجم و ششم که الان دارن انشا یاد میگیرن خیلی براشون خوبه انشاشون رو بهتر