دانلود و خرید کتاب وقتشه و ده نمایشنامه‌ی دیگر ندا ثابتی
تصویر جلد کتاب وقتشه و ده نمایشنامه‌ی دیگر

کتاب وقتشه و ده نمایشنامه‌ی دیگر

نویسنده:ندا ثابتی
انتشارات:نکوراد
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۷از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب وقتشه و ده نمایشنامه‌ی دیگر

کتاب وقتشه و ده نمایشنامه‌ی دیگر نوشته ندا ثابتی است. این کتاب برنده جایزه مقام دوم نمایشنامه وحدت استان تهران است و همچنین مقام دوم جشنواره نمایشنامه تهران در سال ۱۳۷۸ است.  این کتاب برای علاقه‌مندان به نمایش کتاب مناسبی است چون می‌توانند چندین نمایشنامه کوتاه بخوانند.

خواندن کتاب وقتشه و ده نمایشنامه ی دیگر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات نمایشی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب وقتشه و ده نمایشنامه‌ی دیگر

ویکتور: اگه این شبیه سازی با DNA هلن درست بشه و جنین رشد کنه و بزرگ بشه دیگه هلن تنها برای تو باقی نمی‌مونه. اون یه موجودیه که نتیجه سالها زحمت علمیه. تو نمی‌تونی مثل سالها قبل، هلن رو به عنوان همسر، تنها برای خودت نگه داری. چطوری می‌خوای اون رو صاحب بشی؟ اون موجود، مالکیت شخصی نداره. هیچ جوری هم نمیتونی بخریش. به این موضوع فکر کرده بودی؟

تام: من صبر می‌کنم تا اون رشد کنه، بزرگ بشه. بعد فرار می‌کنیم.

ویکتور: تو الآن چندسالته؟ چند سال می‌خوای صبر کنی؟ مطمئنی که خودت زنده هستی؟ شایدم می‌خوای یه مدل از خودتم شبیه‌سازی کنی؟

تام: من نمیتونم صبر کنم که بمیرم بعدش ببینم چی میشه. کی میدونه اون طرف چه خبره؟ تو دیدی؟ رفتی و برگشتی که تضمین بدی هلن خودم رو دوباره می‌بینم؟ از کجا معلوم همه اون حرفهایی که در مورد روح و یه دنیای دیگه می‌زنن، درست باشه؟ اگه بمیره و همه چیز تموم بشه، چی؟

ویکتور: خب باید بگم اون موقع راحت میشی. چون به قول خودت دیگه هیچ چیزی وجود نداره. حتی خودت.

تام: پس بهتره فقط به فکر این دنیا باشم. تا زمانیکه نفس می‌کشم، وجود دارم. تمام هستی من مغز منه. هنوز به یادش میارم. دوستش دارم. این چیزها رو می‌فهمی؟

ویکتور: من درون تو نیستم که بفهمم چه احساسی داری؟ ولی میدونم که تو نتونستی با مرگ هلن کنار بیای. داری سخت می‌گیری. چرا به فکر یه عشق دوباره نیستی؟ گمون می‌کنم یه زن، دوباره بتونه تو رو به زندگی امیدوار کنه.

تام: دیوونه شدی؟ همین الآن خودت شنیدی که داشتم با هلن حرف میزدم. باور کن با من صحبت میکنه. من خیالاتی نیستم.

ویکتور: پس روح وجود داره. خب قضیه حل شد. تو باید صبر کنی تا بمیری. اونوقت به راحتی به عشقت می‌رسی. فکر نمی‌کنی با این کارها به باور خودت توهین می‌کنی؟

تام: بسه دیگه. این حرفها فایده‌ای نداره. شماها هیچ کدومتون منو درک نمی‌کنین. آرزو میکنم یه روز هم که شده، بفهمین من چی میکشم.

خوب بود.لطفا ان را رایگان کنید
۱۳۹۹/۱۰/۱۳

جالب 😊

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۸۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۲۵۲ صفحه

حجم

۱۸۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۲۵۲ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان