کتاب وقتی که از خودت می‌سوزی

شهاب...

۱۳۹۹/۱۰/۱۴

قسمتی از متن کتاب: تو نه از خدا و نه از بیگانه می‌سوزی، که از خودت می‌سوزی، درحالی که همیشه می‌خواستی‌که‌خودت را حتی از روزهای گرم به ییلاق ها بکشانی. راستی چقدر طنز و تمسخر در این سوختن و عذاب نهفته

ashahadati

۱۴۰۰/۱۰/۰۹

چند سال پیش تر، شب قدری، در مسجدِ محل با خودم درگیر بودم که به راستی اگر جایِ من درختی کاشته بودند تا حالا چقدر ثمر داده بود و چقدر بهره برده بودند و من چقدر بی حاصلم و خسارت

sina dogoli

۱۳۹۹/۱۲/۰۷

سلام، کتاب بسیار عالی و خوبی بود و ممنون از ناشر عزیز بابت توضیحات و ارجاعات عالی در پاورقی.... خدا خیرتون بده فقط یک نکته رو خواستم عرض کنم و اونم این بود که بعضی جاها اسم انبیاء و اولیاء الهی

دقیق

۱۴۰۰/۱۰/۲۶

این کتاب کلا منو متحول کرد جایگاه واقعی انسان و درک کامل از رو متوجه میشیم به شرط اینکه بند بند کتاب رو درک کنین

مژگان

۱۴۰۱/۰۹/۱۲

ابن نویسنده عشقه! هرچی کتاب داشته باشه چشم بسته و بدون هیچ فکری میرم میخونم! عارف به معنای واقعی!! دنیا رو جوری دیده و درک کرده که فکرکنم در طول تاریخ آدمای انگشت شماری به این مرحله رسیدن. وقتی کتاباشو

اکبر

۱۴۰۰/۰۴/۲۲

در طاقچه بی نهایت قرار بدید ممنون

تسنیم۱۲۳

۱۴۰۰/۱۰/۲۶

کتابهای استاد حائری مثل صوت هاشون جذابه، چون دست روی نقطه های اصلی فطرت میگذارن و جواب سوالات درون ما رو میدن و برامون چالش درست میکنن

armin

۱۴۰۲/۰۱/۰۵

بریده‌ای از کتاب: کارهای پراکنده و پرنده تو، طائرهای تو، به گردن‌ تو بسته می‌شوند و به صورت کتاب جمع‌بندی شده در دیدگاه تو گشوده می‌شوند و تو می‌بینی که چگونه باز شده‌اند و گسترش یافته‌اند. یک لبخند تا کجا رسیده

اسما میبدی

۱۴۰۰/۱۲/۰۲

این کتاب عالیه... دقیقا دست میذاره جای درست...تو رو به اعماق روحت میبره و با خودت روبرو میکنه

کاربر ۲۷۲۳۶۸۷

۱۴۰۳/۰۶/۳۱

این کتاب قدرت فهم انسان را نسبت به اصل خودش بالا می‌برد وبسیار کمک کننده به حالات ابهام وجودی ماست.