کتاب ماهیگیران دریا و کنار حوض
معرفی کتاب ماهیگیران دریا و کنار حوض
«ماهیگیران دریا و کنار حوض» دو داستان از اکبر رادی، یکی از ستونهای استوار ادبیات ایران است.
اکبر رادی از معدود نمایشنامهنویسان شاخص، جریانساز و حرفهای ایرانی است.
نثر او نثری ویژه است پخته و سرشار از مایههای فرهنگ عامه مردم که کاملا متناسب با شخصیتهایی است که میآفریند. رادی ۵۰ سال مداوم نمایشنامه نوشت و نسل بعد از خود را وامدار شیوه نمایشنامهنویسی خود کرد. او با نمایشنامه «روزنه آبی» به طور حرفهای نمایشنامهنویسی را شروع کرد اما پیش از ان دلنوشتهها و داستانهای زیادی نوشته بود که در زمان خودش هرگز به چاپ نرسیدند اما امروز همسر استاد رادی دوازده متن منتشر نشده او را به دست چاپ سپرده که شامل یک نمایشنامه، پنچ داستان بلند و چهار داستان کوتاه است. بیشتر نوشتههای منتشر نشدهٔ رادی به سالهای پایانی دههٔ ۱۳۳۰ بازمیگردند، یعنی دورانی که رادی جوانی نوخاسته و در اوایل دههٔ دوم زندگی بود.
«ماهیگیران دریا و کنار حوض» از همین نوشتههای پیش از «روزنه آبی» رادی هستند که بهروز محمودی بختیاری آنها را تصحیح و منتشر کرده است.
ماهیگران دریا داستان دو ماهیگیر به اسم علی و نادر است که با ناامیدی روی دریا منتظر صید ماهی هستند تا بتوانند دست پر پیش خانواده و عشقشان برگردند. آنها درحالیکه رمقی برایشان نمانده باهم حرف میزنند و از خیالبافیها و رویاهایشان میگویند..
داستان «کنار حوض» در حمام زنانهای میگذرد و فضایی کاملا زنانه با گفتگوهای افراد در حال شستوشو دارد:
«وسط حمام، یک حوض ششگوش دورهکاشی بود. آب توی حوض لبپر میزد و داخل پاشویه میریخت.
دولتسلطان، انگشتر طلایش را از انگشت درآورد. لبحوض گذاشت. لنگ را انداخت و توی حوض رفت. آب حوض بیرنگ و روشن بود و تن دولت سلطان از پشت آن خپله و کوتاه و غیرعادی دیده میشد. آنطرفتر، عشرت با شازده چانهبند کرده بودند. عشرت زن وارفتهای بود. موهایش مثل دوشاخه شوید دوطرف سرش ریخته بود. شازده پوست تنش ناخوش و به رنگ کره بود. صورت پفکردهٔ یرقانی داشت. پشتش پر از زخمهای حجامت بود. عشرت بعد از آنکه روشور به کیسه کشید گفت:
«خانوم جون. دست روی دلم نذارین. دختر منم از دست شوور خیری ندیده. افتاده توی خونه سیاهبخت و سیاهروز. یه شوور الدنگ قرمپوفی گیرش اومده که توی تاریخ لنگه نداره... ای فلک، به همه منقل دادی، به ما کلک! مردم زرق و برق اتاقشو که میبینن میگن خوب کف اتاقش یه تاقه فرش افتاده. دو تا پرده کرکر بهش بنده، با سوزنیِ ترمهٔ خامهدوزی حموم میاد. به خیالشون داره گذرون میکنه. به خیالشون چه دبدبه و کبکبهای داره. دیگه نمیدونن درونش خودش و میخوره بیرونش عالم رو.»
حجم
۵۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
حجم
۵۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
نظرات کاربران
ماهیگیران دریا و کنار حوض دو داستان از مرحوم اکبر رادی هستند که در جغرافیای گیلان و احتمالا در اواخر دهه دوم حکومت پهلوی اول می گذرند. داستان ماهیگیران دریا پیرامون دو ماهیگیر در حال صید در دریای خزر و