دانلود و خرید کتاب هست یا نیست‌؟ سارا سالار
تصویر جلد کتاب هست یا نیست‌؟

کتاب هست یا نیست‌؟

نویسنده:سارا سالار
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۵از ۲۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب هست یا نیست‌؟

«هست یا نیست» داستانی ۴ اپیزودی با روایتی سیال از سارا سالار است. رمان اول سالار با نام «احتمالاً گم شده‌ام» برنده‌ جایزه‌ بخش رمان اول «بنیاد گلشیری» شده بود و حالا رمان دوم او هم در حال‌وهوایی مشابه می‌گذرد. «هست یا نیست» روایت زندگی زنی در آستانه‌ی ۴۰ سالگی است، زنی که در ۳۹ سالگی‌اش با او مواجه می‌شویم و همراه او چند مرحله از زندگی‌اش را مرور می‌کنیم؛ گاهی از گذشته و گاهی هم از حال و از روزهایی که دارد ۴۰ ساله می‌شود. زن در ۲۹ سالگی به این نتیجه می‌رسد که «دنیا جای امنی است»، در آغاز دهه چهارم زندگی‌ درمی‌یابد که «دنیا جای امنی نیست». تا اینکه در آستانه ۴۰ سالگی گرفتار سردرگمی می‌شود: «دنیا جای امنی هست یا نیست؟» او در ۲۹ سالگی فکر می‌کند همیشه در معرض قضاوت دیگران است. پس همیشه مراقب رفتار خود است تا عالی به نظر بیاید، در دوره‌ای دیگر از زندگی هم فکر می‌کند اگر با عشق نشود به جاودانگی رسید، با بچه‌دار شدن می‌شود و اصلاً آدم‌ها برای ماندگار شدن بچه‌دار می‌شوند، ولی زندگی به او می‌آموزد که نجات عشق در تکرار نیست، در نرسیدن است و در آغاز ۴۰ سالگی، بعد از سال‌ها زندگی مشترک به این موضوع می اندیشد که خواهان آزادی و استقلال است. در نهایت می‌توان گفت «هست یا نیست» داستانی جذاب است که خواننده را کاملا درگیر دغدغه‌های ذهنی قهرمانش می‌کند، داستانی مدرن که درگیری‌های هویتی- جنسیتی انسان را در زندگی روزمره، عشق و هستی نشان می‌دهد.
Dentist
۱۳۹۸/۰۳/۰۵

کتاب به طور موازی سه برهه ی زمانی از زندگی یه زن رو به تصویر میکشه. در ۲۹ سالگی تا به شهر دیگه ای رفته تا اخرین لحظات پیش از مرگ مادربزرگش رو در کنارش بگذرونه. مادربزرگی که وقتی مادرش

- بیشتر
Negar.dnf
۱۳۹۸/۰۵/۲۷

از مدل نوشتن سارا سالار خوشم میاد فقط موضوعی که اذیتم میکنه اخر کتاباشه که داستان خیلی یهویی و سر نقاط حساس تموم میشه و با خودت میگی چی شد

پروا
۱۴۰۰/۱۰/۲۴

داستان بلند هست یا نیست از سارا سالار قطعا در اندازۀ یک کار نسبتا خوب هست و خواندنش تجربۀ تازه ای در سبک روایتی داستانی است.روایت روای داستان بر خلاف آنچه به نظر می آید در بارۀ سه دورۀ زندگی

- بیشتر
sareh
۱۳۹۸/۰۸/۳۰

کتاب گفتگوهای ذهنی زنی‌ست در سه دوره سنی متفاوت. بیست و نه سالگی، سی و یک سالگی و سی و نه سالگی. در قسمت‌هایی این گفتگوها یا واگویه‌ها کسل کننده‌ست و به شخصه دوست داشتم ازشون رد بشم. منتهی کتاب کشش

- بیشتر
کتابخوار
۱۳۹۹/۱۱/۱۳

من کتاب احتمالا گم شده ام رو بیشتر دوست داشتم از این نویسنده چون گیراتر و روان تر بود. ولی این کتاب هم نوشته قوی ای داره و تا آخر دنبال خودش میکشوندتون.

mahsa
۱۳۹۷/۰۶/۰۸

سارا سالار کاراش قویه

مانا
۱۴۰۰/۰۸/۱۳

قلم خانم سالار عالیست!

a.h
۱۴۰۰/۰۳/۳۱

شیوه‌ی روایت و موضوع جذاب بود... دغدغه‌ها و دنیای شخصیت اصلی داستان، هنرمندانه و دقیق تصویر شده است. نگاه به مقوله مرگ و عشق و گره‌های ذهنی آدم‌ها بی نظیر بود. لذت بردم واقعا.

Gollnessa
۱۳۹۹/۰۳/۰۹

از معدود کتابهایی که از شخصیت اصلیش متنفر بودم

نیتا
۱۳۹۹/۰۳/۰۴

دوست داشتم داستانی بخونم با جزئیات و توصیفات بیشتر. حس من در مورد این کتاب، خلاصه ای بود از داستان زندگی زنی ناراضی از همه چیز (خانواده، همسر، فرزند، دوست و ...). رابطه بلاتکلیف با مردی که نمی دونیم چرا

- بیشتر
چه حالی داری وقتی این‌طور قفسهٔ سینه‌ات به‌سختی بالاوپایین می‌رود؟ آخ که آدم‌ها وقتِ مُردن چه‌قدر تنهایند.
n re
آخ که آدم‌ها وقتِ مُردن چه‌قدر تنهایند.
n re
آدمی که هشتاد و پنج سال بیمارستان نرفته باشد، فقط وقتی می‌رود که قرار باشد دیگر از آن‌جا برنگردد
Gisoo
به‌نظر من زندگی ارزشش بیشتر از اینه که آدم به مرگ فکر کنه.
محمدرضا
چه‌قدر بدم می‌آید از وقت‌هایی که رانندگی می‌کند و با موبایل حرف می‌زند. اصلاً فکر می‌کند ممکن است آدمی که کنارش نشسته اذیت شود؟... معلوم است که فکر نمی‌کند، چرا باید فکر کند؟ آن هم به آدمی که همیشه هست، به آدمی که دیگر دیده نمی‌شود.
SaNaZ
ذهنی که در ظاهر نوکر است اما در واقعیت یک اربابِ وحشی شلاق‌به‌دست.
کتابخوار
دلتنگی‌های بچه‌ها باید از هر دلتنگی دیگری توی دنیا اصیل‌تر باشد، چون هنوز به کلمه و حرف آلوده نشده و هر چه هست فقط حس است. درست است که زود فراموش می‌کنند اما آن چیزی که در همان لحظه ازش رنج می‌کشند به معنای واقعی رنج کشیدن است...
نیتا
مسخره‌ست، از پرواز می‌ترسم اما از سیگار نمی‌ترسم. شاید هیچ‌وقت هواپیمام سقوط نکنه ولی شاید این‌که روزی یه بسته سیگار می‌کشم باعث بشه سرطان بگیرم. برای همین فکر می‌کنم ترس یه چیز واقعی نیست.
n re
زندگی را باید با تمام خوبی‌ها و بدی‌هاش پذیرفت...
نیتا
تصور من بود که همه نگاهم می‌کنند و توی دل‌شان می‌گویند چه خانم باشخصیتی. شاید اگر کمی از خودم فاصله می‌گرفتم آن وقت می‌دیدم کسی نگاهم نمی‌کرد.
n re
به معنای واقعی کلمهٔ تنفر از سیاست متنفرم و همین‌طور از سیاستمدارها که هی می‌خواهند توی دنیا بحران به وجود بیاورند تا خودشان از کار بی‌کار نشوند
محمدرضا
دلتنگی‌های بچه‌ها باید از هر دلتنگی دیگری توی دنیا اصیل‌تر باشد، چون هنوز به کلمه و حرف آلوده نشده و هر چه هست فقط حس است. درست است که زود فراموش می‌کنند اما آن چیزی که در همان لحظه ازش رنج می‌کشند به معنای واقعی رنج کشیدن است...
محمدرضا
نقره دارد می‌میرد بدون این‌که دیگر بودن یا نبودنش توی این دنیا تأثیری داشته باشد و این از همهٔ چیزهایی که ازشان می‌ترسی، ترسناک‌تر است. این‌که به سنی برسی که وقتی داری می‌میری، دیگرانی که ظاهری غمگین به خودشان گرفته‌اند، ته ذهن‌شان فکر کنند خب، دیگر وقتش است.
نیتا
نمی‌تواند چشم‌هاش را باز کند و دم مرگ دسته‌گلی را ببیند که هیچ‌وقت توی زندگی کسی برایش نخریده است.
n re
آدمی که هشتاد و پنج سال بیمارستان نرفته باشد، فقط وقتی می‌رود که قرار باشد دیگر از آن‌جا برنگردد
n re
پس واقعاً این زندگی یک جایی تمام می‌شود، بدون آن‌که راه برگشتی وجود داشته باشد.
n re
امیر می‌گوید: چرا زن‌ها خواسته‌هاشونو به مردها نمی‌گن؟ می‌گویم: کاری ارزش داره که خود طرف بفهمه و بکنه، نه این‌که ازش خواسته بشه.
کتابخوار
فقط به یک چیز نمی‌شود شک کرد و آن شعوری است که در ذره‌ذرهٔ عالم وجود دارد، شعوری که به همه‌چیز فکر کرده است، شعوری که نمی‌تواند آدم را همین‌طور بی‌خیال به حال خودش ول کند.
کتابخوار
دلتنگی‌های بچه‌ها باید از هر دلتنگی دیگری توی دنیا اصیل‌تر باشد، چون هنوز به کلمه و حرف آلوده نشده و هر چه هست فقط حس است. درست است که زود فراموش می‌کنند اما آن چیزی که در همان لحظه ازش رنج می‌کشند به معنای واقعی رنج کشیدن است...
کتابخوار
باید بزرگ شوم، آن‌قدر بزرگ که دیگر این چیزهای حقیر نتواند آزارم دهد...
کتابخوار

حجم

۱۳۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۸۳ صفحه

حجم

۱۳۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۸۳ صفحه

قیمت:
۴۱,۰۰۰
۲۰,۵۰۰
۵۰%
تومان