دانلود و خرید کتاب هیچ جایی‌ها هدیه رضایی
تصویر جلد کتاب هیچ جایی‌ها

کتاب هیچ جایی‌ها

نویسنده:هدیه رضایی
انتشارات:نشر روزگار
امتیاز:
۴.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب هیچ جایی‌ها

مجموعه داستان «هیچ‌ جایی‌ها» اثر «هدیه رضایی» مجموعه‌ای از داستان‌های فارسی است. داستان‌های هدیه رضایی اکثرا زن محور است. از زبان زنان روایت می‌شود یا شخصیت اصلی آنها دختران و زنان هستند. هیچ جایی‌ها زندگی دختران و زنان ایرانی است با ترس‌ها و آرزوهاشان، که با قلم لطیف و شاعرانه هدیه رضایی نوشته شده است. داستان «صفر درصد» از این مجموعه با این جملات شروع می‌شود: «وقتی بیابان‌گرد پیر بعد از یک شبانه روز راه‌رفتن روی شن‌های داغ، به وسط صحرا رسید، تصمیم گرفت تا آبی به صورتش بزند و نفسی تازه کند. نقشه‌اش را که از کوله‌پشتی‌اش بیرون کشید، چشم‌هایش سیاهی رفت و پاهایش به زمین چسبید. آهی از ته دل کشید و اشک‌هایش روی گونه‌هایش جاری شد. نقشه را اشتباه آورده بود. - اونا فردا بَرت می‌گردونن دیوونه خونه؟!...»
سیّد جواد
۱۳۹۷/۰۷/۰۵

کتاب صد و نود و هفتم برنامه مطالعه از طرح کتابخانه همگانی ، مجموعه ۱۰ داستان کوتاه که در مجموع متوسط بودند .

آدم‌ها شبیه آن چیزی که می‌گویند نیستند. آن‌ها دقیقا شبیه همان چیزی هستند که هیچ‌وقت نمی‌گویند.
سیّد جواد
آدم‌ها شبیه آن چیزی که می‌گویند نیستند. آن‌ها دقیقا شبیه همان چیزی هستند که هیچ‌وقت نمی‌گویند.
miladtj90
آدما وقتی واقعی هستن، که ندونن داری نگاهشون می‌کنی.
miladtj90
آدما هربار، یه جورعاشق می‌شن... یه بار به تب‌وتاب می‌افتن، یه بارم به آرامش می‌رسن. یه بار می‌جنگن، یه بارم... اما فقط یکی از اون همه عشقه که همیشه می‌تونه اشکشونو درآره. هوم؟... قبول داری؟
سیّد جواد
وقتی بچه بودم، چوب پنبه را می‌جوشاندم و آبش را می‌ریختم توی ظرف غذا یا استکان چای ناپدری. این تنها چیزی بود که هیچ‌وقت به خاطرش تنبیه نشدم. کسی نمی‌فهمید بادی که بعد از خوردن غذا یا چای به دلش می‌افتاد و تا رسوایش نمی‌کرد دست از سرش برنمی‌داشت، برای چوب پنبه‌هایی بود که توی آب می‌جوشاندم.
سیّد جواد
اکثر آدم‌ها دو دسته‌اند: سیگاری‌ها و آن‌هایی که از سیگار بیزارند.
سیّد جواد
همیشه تقصیر زن‌هاست مرد.
سیّد جواد
چند تا دختر مدرسه‌ای هم توی تلفن همراه‌شان به هم چیز نشان می‌دادند و می‌خندیدند. همان کشف‌های تکراری که برای فهمیدنش عجله دارند.
سیّد جواد
همیشه به همه می‌گفت اخلاق شوهرش از وقتی تند شده که از مذهب روی گردان و قاطی سیاست شده بود.
سیّد جواد
دنیا پراز آدمائیه که فقط زورشون به خودشون می‌رسه
miladtj90
خانم‌ها بیش‌تر شیفتهٔ فرم جذاب پک‌زدن به سیگارند تا این‌که محتاج نیکوتینش باشند. انگار که دوران شیرخوردن از سینهٔ مادرشان را تکرار می‌کنند و به آرامش می‌رسند.
سیّد جواد
روزنامه‌ها را که می‌خوانم، اخبار را که می‌شنوم، آدم‌ها را که می‌بینم، با خودم می‌گویم: «خوب است که این دنیا خدا دارد، وگرنه...»
سیّد جواد
آمادگی مرگ پدرم را داشتم، اما باز هم غافلگیر شدم.
سیّد جواد
می‌گویند اگر یک روی سکهٔ آدم‌ها تواضع بیش از حد باشد، روی دیگرش حتما خشونت ناگهانی است
miladtj90
تاریکی به آدم‌ها شهامت بیش‌تری می‌دهد. به‌خصوص برای دروغ گفتن. شاید بزرگ‌ترین دلیلش، ندیدن چشم‌های طرف مقابل است.
AzIInsyd
بزرگ شده‌ام ترسِ از دست دادن کفشدوزک‌هایم ترسِ افتادن از دوچرخهٔ صورتی ترسِ راه رفتن روی پل عابرپیاده همهٔ ترس‌هایم را کشتم اما اینک، ترس از زیستن...
miladtj90
«گاهی اوقات، امروز، همهٔ اون چیزیه که ما داریم
miladtj90
دنیا یه بدیِ خوب داره. اونم اینه که هیچ چیزو فراموش نمی‌کنه.
miladtj90
مادربزرگ می‌گفت: «دل آدمیزاد، کفش و لباس و جوراب نیست. نه می‌شود وصله‌اش کرد، نه رفو. زیرش هم نمی‌شود نیم تخت انداخت.»
miladtj90
- آدما هربار، یه جورعاشق می‌شن... یه بار به تب‌وتاب می‌افتن، یه بارم به آرامش می‌رسن. یه بار می‌جنگن، یه بارم... اما فقط یکی از اون همه عشقه که همیشه می‌تونه اشکشونو درآره.
miladtj90

حجم

۱۲۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۱۲۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان