
کتاب زنی که غمگین بود
معرفی کتاب زنی که غمگین بود
کتاب زنی که غمگین بود نوشتهی زهرا حوراسفند، اثری است که توسط نشر زرنوشت منتشر شده است. این کتاب مجموعهای از دلنوشتهها، خاطرات و روایتهایی کوتاه درباره تجربههای عاطفی و درونی یک زن است که با غم، تنهایی، امید و پذیرش دستوپنجه نرم میکند. نویسنده با نگاهی صمیمی و بیپیرایه، لحظاتی از زندگی زنانه را به تصویر کشیده که در آنها غم نهتنها یک احساس، بلکه بخشی از هویت و زیست روزمره است. هر فصل کتاب، پنجرهای به گوشهای از روح و ذهن زنی باز میکند که در سکوت و خلوت خود، با خاطرات، اشیا و آدمهای رفته گفتوگو میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب زنی که غمگین بود
کتاب زنی که غمگین بود با قلم زهرا حوراسفند، سفری است به دنیای درونی زنی که غم را نه بهعنوان یک مهمان ناخوانده، بلکه بهعنوان همدمی همیشگی پذیرفته است. این کتاب ساختاری روایی و قطعهقطعه دارد و هر فصل آن به موضوعی خاص از زندگی زنانه میپردازد؛ از مواجهه با آینه و ناتوانی در شناخت خود، تا عطر کسی که رفته، باران شبانه، نامههای نفرستاده، عکسهای قدیمی و قهوهی سردشده. نویسنده با استفاده از زبان ساده و تصاویر ملموس، تجربههای مشترک بسیاری از زنان را بازتاب داده است؛ تجربههایی که در آنها غم، تنهایی، خاطره و امید در هم تنیدهاند. کتاب زنی که غمگین بود نهتنها روایت یک فرد، بلکه بازتابی از احساسات و دغدغههای زنانی است که در سکوت و زیبایی، بار زندگی را به دوش میکشند. این اثر با دلنوشتههایی که گاه به شکل نامه، گاه به صورت گفتوگو با خود یا خدا نوشته شدهاند، تلاش کرده است تا صدای زنانی باشد که حرفهای ناگفتهشان را در دل نگه داشتهاند.
خلاصه داستان زنی که غمگین بود
کتاب زنی که غمگین بود مجموعهای از دلنوشتهها و روایتهای کوتاه است که هرکدام به گوشهای از زندگی و احساسات یک زن میپردازد. نویسنده در فصلهای مختلف، از تجربههای شخصی و جمعی زنان سخن گفته است؛ از لحظاتی که زن در آینه خود را نمیشناسد، تا خاطرهی عطر کسی که دیگر نیست و بارانی که همدم شبهای تنهایی است. نامهای که هرگز فرستاده نشد، دلنوشتهای برای خودش، مرور عکسهای قدیمی و قهوهی سردشده، همگی استعارههایی از روزمرگیهایی هستند که غم را به بخشی از زندگی تبدیل کردهاند. در بخشهایی از کتاب، نویسنده به فقدان عزیزان، دلتنگیهای عمیق و تلاش برای پذیرش غم اشاره کرده است. او از کودکی پر از ترس و سکوت، عشقهای نافرجام و زخمهایی که التیام نیافتهاند، سخن گفته است. در نهایت، کتاب با پذیرش غم و امید به رهایی یا دستکم کنارآمدن با آن به پایان میرسد. نویسنده تأکید کرده است که این دلنوشتهها نهتنها قصهی خودش، بلکه روایت هزاران زن است که در سکوت و تنهایی، زندگی را تاب میآورند و امید را در دل زنده نگه میدارند.
چرا باید کتاب زنی که غمگین بود را بخوانیم؟
کتاب زنی که غمگین بود با روایتهای کوتاه و صمیمی، فرصتی برای همدلی با تجربههای عاطفی و درونی زنان فراهم کرده است. این کتاب با پرداختن به موضوعاتی مانند غم، تنهایی، فقدان و امید، به خواننده امکان میدهد تا با احساسات خود یا اطرافیانش ارتباطی عمیقتر برقرار کند. ویژگی شاخص این اثر، صداقت و سادگی در بیان احساسات است؛ نویسنده بدون اغراق یا پیچیدگی، لحظات واقعی و ملموس زندگی را به تصویر کشیده است. خواندن این کتاب میتواند به درک بهتر احساسات پنهان، پذیرش غم و یافتن امید در دل تاریکی کمک کند. همچنین، برای کسانی که به دنبال آثاری با فضای احساسی و تأملبرانگیز هستند، این کتاب تجربهای متفاوت و تأثیرگذار ارائه میدهد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که با احساس تنهایی، غم یا فقدان دستوپنجه نرم میکنند یا به دنبال همدلی با تجربههای عاطفی زنان هستند. همچنین به علاقهمندان دلنوشتهها و روایتهای احساسی و کسانی که دغدغه پذیرش و کنارآمدن با غم را دارند، توصیه میشود.
حجم
۲۶۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۰ صفحه
حجم
۲۶۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۰ صفحه