کتاب مسیر عشق
معرفی کتاب مسیر عشق
کتاب مسیر عشق نوشتهٔ گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی است. انتشارات شهید ابراهیم هادی این کتاب در حوزهٔ دفاع مقدس را منتشر کرده است.
درباره کتاب مسیر عشق
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی در کتاب مسیر عشق به بررسی مناطق عملیاتی دفاع مقدس و شهدای این مناطق پرداخته است. در این اثر ۴۰ منطقه و ویژگیهای آنها بیان شده است. گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی در این اثر بیان کرده است که یکی از مهمترین کارها در عرصهٔ دفاع مقدس، معرفی مناطقی است که این حماسهها در آنها رخ داده است. مردم همهساله به دیدار این مناطق میروند؛ مناطقی از شمال تا جنوب مرزهای غربی کشور، مناطقی از جبههٔ ۱۲۰۰ کیلومتری ایران. در این مجموعه در چهل منزل با نویسندگان همراه شوید و به محل شهادت شهدا سفر کنید.
خواندن کتاب مسیر عشق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات دفاع مقدس پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مسیر عشق
«بچههای جنگهای نامنظم، یک پل ابتکاری و چریکی روی کرخه ساختند تا راهی برای ورود به این شهر پیدا کنند. این منطقه برای هر دو طرف بسیار مهم بود. پیشرویهای بعدی ارتش عراق منوط به تصرف دهلاویه و سوسنگرد بود. خرداد ۱۳۶۰ دوباره درگیری در دهلاویه بالا گرفت. نیروهای دو طرف آنقدر به هم نزدیک شده بودند که با نارنجک میجنگیدند. ایرج رستمی فرمانده خط دهلاویه به شهادت رسید. چمران با نیروهایش خود را به این خط رساند. مناجات معروف شهید چمران با اعضا و جوارحش، در همین شرایط نوشته شد: «ای قلب من! این لحظات آخرین را تحمل کن... به شما قول میدهم که پس از چند لحظه، همهٔ شما در استراحتی عمیق و ابدی آرامش بیابید...».
دهلاویه برای همیشه آزاد شد، اما برای این آزادیاش تاوان بزرگی را پس داد؛ تاوانی به قیمت خون پاکترین فرزندان این سرزمین؛ تاوانی به بزرگی خون چمران و دوستش سرگرد احمد مقدم.
چمران و دیگر یارانش همانجا از قید زمان و مکان رها شدند و به یاران شهیدشان پیوستند و دهلاویه را زیارتگاه کردند. کسی فکرش را نمیکرد این روستای کوچک روزی این همه زائر پیدا کند. مقام عظمای ولایت در پنجم فروردین ۱۳۸۵ این مکان را با قدوم خود نورباران کردند. ایشان فرمودند: «برای من مایهٔ افتخار و سربلندی است که در این نقطه، در جمع شما راهیان نور و مجموعهٔ عشاق دلباختهٔ یاد شهیدان حضور داشته باشم. به همهٔ برادران و خواهران عزیزی که در این منطقه سکونت دارند و همینطور به شما برادران و خواهران عزیزی که از نقاط مختلف کشور برای تکریم شهیدان به این نقطه آمدهاید، سلام عرض میکنم. اگر این شهیدان عزیز نمیبودند و چنانچه این مردم مؤمن در این منطقه سدِ راه دشمن نمیشدند، سرنوشت ایران عزیز و اسلامی چیز دیگری میشد. امروز و فردا و فرداها این ملت و این کشور، مرهون فداکاری شهیدان عزیزی است که این منطقهٔ عظیم را با جسم و جان خود محافظت کردند، استقلال کشور را حفظ کردند و عزت این ملت را حفظ کردند.»
با عبور از دهلاویه و پس از طی ده کیلومتر وارد شهر سوسنگرد میشویم. اینجا شهر حماسهسازانی است که در غربت روزهای ابتدای جنگ حماسهها آفریدند. از بانوی سوسنگردی که با یک چوبدستی چندین عراقی را اسیر گرفت تا رزمندگانی که به جرم مقاومت جانانه، زندهزنده سوختند! اگر به پارک بازی بچهها در داخل شهر سری بزنید، به مزار شهید محمدرضا سیهانی میرسید. او همان دلاوری است که مهماتش تمام شد و به اسارت دشمن درآمد. وارثان شمر و یزید، او را به یکی از نخلهای شهر بستند و نخل را به آتش کشیدند. محمدرضا اینگونه به ملاقات خدا رفت. شهر سوسنگرد به دلیل قرار گرفتن در خط مقدم درگیری، در روزهای اول جنگ سه بار دست به دست شد. این شهر بیش از همه آسیب دید. رزمندگان بسیاری، از خاک سوسنگرد کربلایی شدند... اما یکی از این سرداران بزرگ و گمنام که در سوسنگرد به شهادت رسید حسین بهرامی است.
«حسین بهرامی» متولد روستای «ولشکلا» در شهرستان «ساری» است. او در ساری گمنام است امّا مدافعان جنوب و رزمندگان اهوازی، حسین را از مازندرانیها بیشتر میشناسند. خیلیها سوسنگرد را شهر «حسین» میدانستند. حسین در سال ۱۳۵۵ جهت تحصیل در رشتهٔ ریاضی به دانشگاه فردوسی مشهد وارد شد. پس از سه سال تحصیل در تاریخ ۱۳۵۹/۳/۳۰ به عضویت سپاه پاسداران مشهد درآمد. حسین در ۱۳۵۹/۷/۷ به جبههٔ اهواز میرود. در خونینشهر تا آخر میایستد. کارآمدی حسین موجب میشود او را به سمت فرماندهی گردان رزمی در طرح «آزادسازی سوسنگرد» منصوب نمایند. طرح حفر کانال در نقاطی از سوسنگرد جهت محاصرهٔ دشمن توسط ایشان معروف است.»
حجم
۸۲۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۸۲۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه