
کتاب گنج گلوله
معرفی کتاب گنج گلوله
کتاب گنج گلوله نوشته بهتاج بابایی توسط انتشارات کتاب جریان منتشر شده است. این مجموعه شامل داستانهای کوتاهی است که هرکدام با نگاهی موشکافانه و گاه تلخ به زندگی روزمره، روابط خانوادگی، دغدغههای اجتماعی و زخمهای پنهان آدمها میپردازد. نویسنده با زبانی صمیمانه و بیپرده، روایتهایی از زنان و مردان طبقهی متوسط و پایین جامعه را پیش میکشد و در دل هر داستان، لایههایی از امید، ناامیدی، طنز تلخ و واقعیتهای گاه گزنده را به تصویر میکشد. داستانها اغلب در بستر موقعیتهای آشنا و ملموس شکل گرفته و شخصیتها با تمام ضعفها و آرزوهایشان بهگونهای ترسیم شدهاند که خواننده بهراحتی میتواند با آنها همذاتپنداری کند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب گنج گلوله
کتاب گنج گلوله مجموعهای از داستانهای کوتاه فارسی به قلم بهتاج بابایی است که هرکدام دنیایی مستقل و درعینحال مرتبط با دغدغههای اجتماعی و خانوادگی معاصر را دارند. این کتاب با رویکردی واقعگرایانه، به زندگی شخصیتهایی میپردازد که درگیر مسائل پیچیدهای چون بیماری، فقر، اعتیاد، روابط خانوادگی پرتنش و بحرانهای هویتی هستند. ساختار کتاب بر پایهی روایتهای کوتاه و اپیزودیک استوار است. هر داستان با زاویهی دیدی متفاوت، بخشی از واقعیتهای تلخ و شیرین زندگی را بازتاب میدهد. نویسنده در این مجموعه از زبان و لحن شخصیتها برای نزدیکترکردن فضای داستان به واقعیت بهره برده و با جزئینگریْ موقعیتهای انسانی را به تصویر کشیده است. کتاب گنج گلوله با تمرکز بر جزئیات زندگی روزمره تلاش کرده است تا تصویری چندوجهی از جامعه و روابط انسانی ارائه دهد و درعینحال به مسائل عمیقتری همچون هویت، ریشههای خانوادگی و تأثیرات اجتماعی بپردازد.
داستانهای کوتاه کتاب گنج گلوله اغلب با موقعیتهایی آغاز شدهاند که در ظاهر ساده و روزمره هستند، اما بهتدریج لایههای پنهانتر و پیچیدهتری از زندگی شخصیتها را آشکار میکنند. دغدغههایی همچون بیماری کودکان، تنهایی سالمندان، اعتیاد، فروپاشی خانواده، فقر، حسرتها و آرزوهای برآوردهنشده، در بطن داستانها جریان دارد. نویسنده با انتخاب زاویهی دیدهای متنوع، گاهی از زبان مادر، گاهی فرزند و گاه راوی سومشخص تلاش کرده است تا تجربههای زیسته و احساسات متضاد شخصیتها را به تصویر بکشد. در برخی داستانها مرز میان واقعیت و خیال محو میشود و شخصیتها درگیر کابوسها، خاطرات و رؤیاهای خود هستند. طنز تلخ، حسرت و گاه امیدی کمرنگ در سراسر کتاب حضور دارد و هر داستان، تصویری از بخشی از جامعه و روابط انسانی را پیش روی مخاطب قرار میدهد.
چرا باید کتاب گنج گلوله را بخوانیم؟
کتاب گنج گلوله با روایت داستانهایی کوتاه و متنوع، فرصتی برای مواجهه با واقعیتهای پنهان و گاه ناگفتهی زندگی روزمره فراهم میکند. این کتاب با پرداختن به موضوعاتی چون بیماری، اعتیاد، بحرانهای خانوادگی و هویت به خواننده امکان میدهد تا از زاویهای تازه به مسائل اجتماعی و انسانی نگاه کند. داستانهای این کتاب با جزئینگری و صداقت، تجربههایی ملموس را پیش میکشند و با طنز و تلخی، ذهن را به تأمل وامیدارند. خواندن این مجموعه میتواند به درک عمیقتر از پیچیدگیهای روابط انسانی و چالشهای زندگی معاصر کمک کند و همدلی با شخصیتهایی را برانگیزد که هرکدام نمایندهی بخشی از جامعه هستند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان داستان کوتاه فارسی، کسانی که دغدغهی مسائل اجتماعی، خانوادگی و هویتی دارند و افرادی که به روایتهای واقعگرایانه و صادقانه از زندگی روزمره علاقهمند هستند، پیشنهاد میشود. همچنین این اثر به کسانی که دوست دارند با تجربههای متنوع انسانی و لایههای پنهان روابط آشنا شوند، توصیه میشود.
بخشی از کتاب گنج گلوله
«وقتی اتوبوس حرکت کرد و دور شد، احساس کرد که اشتباه کرده و نباید پیاده میشد. اگر زنش همراهش بود، میگفت: «انقد کلهشقی که زورت میآد از کسی آدرس بپرسی.»
حالا آنجا هیچکس نبود که بتواند راهنماییاش کند. پس راه افتاد و سعی کرد از روی تابلوها به طرف مرکز شهر حرکت کند. اصلا شاید هم درست آمده باشد.
سرما از کت مندرسش میگذشت و به جانش چنگ میزد. خوشبختانه کوله پشتیاش چندان سنگین نبود. نیم ساعتی راه رفت تا بالاخره از دور چراغهای نئون یک سوپرمارکت را دید. حالا شکمش هم به قار و قور افتاده بود. داخل مغازه شد و سلام کرد. مرد مغازهدار جوابی نداد. پول را روی پیشخوان گذاشت و گفت: «لطفا یه بسته بیسکوییت و دو نخ سیگار.»
مغازهدار پول را برداشت و بیسکوییت و سیگار را جلوی او گذاشت. طوطی سبزی از توی قفسی که در آن باز بود بیرون پرید و روی قفس نشست. طوطی گفت: «سلام صبح بخیر.» و این جمله را چند بار تکرار کرد. مرد جوان خندید و گفت: «چه طوطی بامزهای.»
مرد مغازهدار بیاعتنا به مشتری مشغول تمیزکردن قفس شد.
مرد جوان در حالیکه غر میزد: «یارو انگار با خودشم قهره» از مغازه خارج شد.»
حجم
۸۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۳ صفحه
حجم
۸۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۳ صفحه