
کتاب باکونین و آنارشیسم جمع گرا
معرفی کتاب باکونین و آنارشیسم جمع گرا
کتاب باکونین و آنارشیسم جمع گرا، با عنوان انگلیسی Bakunin: The Philosophy of Freedom، نوشته برایان موریس و با ترجمه سعید فیض الله زاده، اثری پژوهشی دربارهی زندگی، اندیشهها و میراث سیاسی میخائیل باکونین است که انتشارات اختران در سال ۱۳۹۴ آن را منتشر کرده است. این کتاب که در سال ۱۴۰۴ تجدید چاپ شده، به بررسی نقش باکونین در شکلگیری آنارشیسم جمعگرا و نقدهای او بر مارکسیسم و جریانهای فکری همعصرش میپردازد. نویسنده با رویکردی تحلیلی، نهتنها به زندگی شخصی و فرازونشیبهای باکونین توجه کرده، بلکه سیر تحول فکری و تأثیرات او بر جنبشهای آزادیخواهانه و سوسیالیستی را نیز واکاوی کرده است. کتاب حاضر برای کسانی که به تاریخ اندیشههای سیاسی، جنبشهای رادیکال قرن نوزدهم و سیر تطور آنارشیسم علاقه دارند، منبعی ارزشمند به شمار میرود. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب باکونین و آنارشیسم جمع گرا اثر برایان موریس
کتاب باکونین و آنارشیسم جمعگرا، نوشتهی برایان موریس، اثری تحلیلی دربارهی زندگی و اندیشههای یکی از چهرههای تأثیرگذار جنبش آنارشیسم است. این کتاب در قالب چند فصل، ابتدا به شخصیت و ویژگیهای فردی باکونین میپردازد و سپس سیر زندگی او را از کودکی تا دوران بلوغ فکری و فعالیتهای سیاسی دنبال میکند. نویسنده باتکیهبر منابع تاریخی و نقلقولهای متعدد، تصویری چندلایه از باکونین ارائه داده است؛ از تناقضات شخصیتی و روابطش با دیگر متفکران گرفته تا نقش او در جنبشهای انقلابی اروپا. ساختار کتاب بهگونهای است که ابتدا باکونین را بهعنوان یک شخصیت تاریخی معرفی میکند و سپس به بررسی زمینههای اجتماعی و فکری دوران او میپردازد.
در ادامه، تحولات فکری باکونین و تأثیرپذیریاش از فیلسوفان آلمانی، ارتباطش با مارکس و پرودون و همچنین نقش او در شکلگیری آنارشیسم جمعگرا مورد بحث قرار میگیرد. برایان موریس در کتاب باکونین و آنارشیسم جمعگرا بهجای تمرکز صرف بر زندگینامه، تلاش کرده است تا اندیشههای باکونین را در بستر تحولات سیاسی و اجتماعی قرن نوزدهم تحلیل کند و جایگاه او را در میان متفکران همعصرش به تصویر بکشد.
خلاصه کتاب باکونین و آنارشیسم جمع گرا
کتاب باکونین و آنارشیسم جمعگرا اثری است که به تحلیل اندیشهها و زندگی باکونین میپردازد. موضوع اصلی کتاب بازخوانی نقش باکونین در شکلگیری آنارشیسم جمعگرا و نقدهای او بر مارکسیسم و دیگر جریانهای فکری است. برایان موریس ابتدا باکونین را بهعنوان شخصیتی پرتناقض و تأثیرگذار معرفی میکند و سپس به سیر تحول فکری او میپردازد. در بخشهای ابتدایی، ویژگیهای شخصیتی باکونین و تأثیر محیط خانوادگی و اجتماعی بر شکلگیری دیدگاههایش بررسی شده است. کتاب نشان میدهد که باکونین از کودکی در محیطی اشرافی رشد کرده، اما بهتدریج بهسوی اندیشههای رادیکال و آزادیخواهانه گرایش یافته است. نویسنده با اشاره به تأثیر فیلسوفانی چون فیخته و هگل بر باکونین، روند گذار او از ایدهآلیسم به عملگرایی سیاسی را شرح داده است.
در ادامه، کتاب به روابط باکونین با متفکرانی چون پرودون و مارکس میپردازد و تفاوتهای بنیادین دیدگاههای آنان را برجسته میکند. باکونین با نقد مارکسیسم و تأکید بر آزادی فردی و نفی هرگونه سلطه، نظریهی آنارشیسم جمعگرا را مطرح میکند. نویسنده نشان داده است که باکونین نهتنها در عرصهی نظری، بلکه در عرصهی سیاسی نیز فعال بوده و در جنبشهای انقلابی اروپا نقش داشته است. کتاب همچنین به سالهای زندان و تبعید باکونین، تأثیر این دوران بر اندیشههایش و بازگشت او به فعالیتهای سیاسی پس از آزادی میپردازد. در فصلهای پایانی، تحول اندیشهی باکونین از پاناسلاویسم به آنارشیسم و تلاشهای او برای سازماندهی جنبشهای انقلابی و نقد ساختارهای قدرت مورد بررسی قرار گرفته است. برایان موریس با تحلیل اسناد و نوشتههای باکونین، تصویری از یک متفکر رادیکال و پیشگام ارائه داده که دغدغهی آزادی، برابری و نفی سلطه را در مرکز اندیشههای خود قرار داده است.
چرا باید کتاب باکونین و آنارشیسم جمع گرا را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی تحلیلی و مستند، نهتنها زندگی و اندیشههای باکونین را روایت کرده، بلکه زمینههای تاریخی و اجتماعی شکلگیری آنارشیسم جمعگرا را نیز روشن ساخته است. یکی از ویژگیهای شاخص کتاب پرداختن به تناقضات شخصیتی و فکری باکونین و بررسی انتقادی رابطهی او با دیگر متفکران همعصرش است. خواننده با مطالعهی این اثر، با سیر تحول اندیشههای رادیکال در قرن نوزدهم و چالشهای جنبشهای آزادیخواهانه آشنا میشود. همچنین کتاب فرصتی فراهم میکند تا نقدهای باکونین بر مارکسیسم و ساختارهای قدرت از زاویهای متفاوت بررسی شود. این کتاب میتواند برای کسانی که به تاریخ اندیشههای سیاسی و ریشههای جنبشهای اجتماعی علاقه دارند، دریچهای تازه به مفاهیم آزادی، برابری و نقد سلطه بگشاید.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان به تاریخ اندیشههای سیاسی، پژوهشگران حوزهی سوسیالیسم و آنارشیسم، دانشجویان علوم اجتماعی و کسانی که دغدغهی فهم ریشههای جنبشهای رادیکال و نقد ساختارهای قدرت را دارند، پیشنهاد میشود.
درباره برایان موریس
برایان موریس (متولد ۱۸ اکتبر ۱۹۳۶) استاد بازنشستهی انسانشناسی در کالج گلدسمیت، دانشگاه لندن، است. او متخصص حوزههای ردهبندی عامیانه، مردمگیاهشناسی، مردمجانورشناسی، دین و نمادشناسی است. موریس پژوهشهای میدانی متعددی در میان شکارچیـگردآورندگان جنوب آسیا و نیز در مالاوی انجام داده است. از جمله گروههایی که او دربارهی آنها تحقیق کرده میتوان به قبیلهی اوجیوا اشاره کرد. علاوهبراین، آثار او حوزههای گستردهای از تاریخ اندیشه، بهویژه اندیشهی آنارشیسم، را در بر میگیرد.
برایان موریس در منطقهی بلک کانتری بریتانیا به دنیا آمد و در ۱۵سالگی ترک تحصیل کرد. او مدتی بهعنوان مزرعهدار چای در مالاوی مشغول به کار بود. در میانهی دههی ۱۹۶۰ به جنبش آنارشیستی پیوست و در تظاهرات و جنبشهای سیاسی گوناگونی فعالیت داشت. پس از آن، دکترای انسانشناسی اجتماعی خود را از مدرسهی اقتصاد لندن دریافت کرد و پژوهش میدانی دکترای خود را در میان قوم مالایپانتارام در جنوب هند انجام داد.
موریس تاکنون کتابها و مقالات متعددی در زمینههای بومشناسی، گیاهشناسی، مردمگیاهشناسی، زیستانسانشناسی، فلسفهی سیاسی، دین، انسانشناسی و آنارشیسم اجتماعی منتشر کرده است. یکی از آثار برجستهی او با عنوان کروپوتکین: سیاست اجتماع (۲۰۰۴) که توسط انتشارات PM Press منتشر شد، به بررسی جایگاه پتر کروپوتکین، متفکر آنارشیست، در تاریخ اندیشه میپردازد و او را بهعنوان نظریهپردازی در حوزههای علوم اجتماعی، قدرت و بومشناسی تحلیل میکند.
تاجران جنگل: مطالعهای اجتماعیـاقتصادی دربارهی پاندارامهای کوهستان (۱۹۸۲)، مطالعات انسانشناختی دین (۱۹۸۷)، انسانشناسیِ خود: فرد در چشمانداز فرهنگی (۱۹۹۴)، قدرت حیوانات (۱۹۹۸)، برداشتهای غربی از فرد (۱۹۹۱) حیوانات و نیاکان: قومنگاری (۲۰۰۰)، حشرات و زندگی انسان (۲۰۰۴)، تاریخ و حفاظت از پستانداران در مالاوی (۲۰۰۴) و قارچهای رایج مالاوی (۱۹۸۷) از دیگر کتابهای او هستند.
درباره میخائیل باکونین
میخائیل الکساندروویچ باکونین (۳۰ مه ۱۸۱۴ ـ ۱ ژوئیه ۱۸۷۶) انقلابی و نظریهپرداز روس و از پیشگامان مهم آنارشیسم بود. او از خاندان نجیبزادگان روس برخاست و در جوانی آموزشهای فلسفی و نظامی دید، اما خیلی زود به گرایشهای رادیکال روی آورد و زندگیاش را وقف فعالیت انقلابی و نظریهپردازی کرد. در دهههای ۱۸۴۰ تا ۱۸۶۰ در سرتاسر اروپا در جنبشهای انقلابی شرکت داشت، در قیامهای پراگ و درسدن نقش ایفا کرد، بارها زندانی و محکوم به تبعید شد و در نهایت از سیبری گریخت و از راه آسیا و آمریکا به اروپا بازگشت.
باور سیاسی باکونین بر مخالفت مطلق با دولت و هر نوع اقتدار متمرکز استوار بود. او استدلال میکرد که قدرت حتی در دست انقلابیان خودبهخود به استبداد میانجامد، بنابراین نباید دنبال تصاحب قدرت دولتی بود. هدف باید نابودی دولت و ایجاد اتحادیههای خودگردان از کمونهای آزاد و تعاونی باشد. این دیدگاه در آثار او مانند دولتمحوری و آنارشیسم و خدا و دولت بازتاب یافته و او تأکید دارد که آزادی و برابری تنها در چهارچوب جوامع مسئول و خودمدیریتی ممکن است.
با ادامهدارشدن فعالیتهای بینالمللی، باکونین در جنبش بینالملل کارگری به چهرهای بانفوذ بدل شد، اما با کارل مارکس اختلاف بنیادین پیدا کرد. مارکس از دولت انتقالی و حزب سازمانیافته دفاع میکرد، اما باکونین هرگونه استفاده از قدرت دولتی را خطرناک میدانست. این کشمکش در کنگرهی لاههی ۱۸۷۲ به اوج رسید و با اخراج باکونین و پیروانش از انجمن بینالملل، جدایی میان گرایشهای مارکسیستی و آنارشیستی عملاً قطعی شد.
باکونین در عمل نیز تلاشهای متعددی برای سازماندهی انقلاب و ایجاد شبکههای مخفی انجام داد که برخیشان شکست خورد یا به اعتبار او آسیب زد؛ رابطهاش با سرگی نچایف در این زمینه جنجالبرانگیز شد. گرچه او اغلب ساختارهای سازمانی را نقد میکرد، در عمل به تشکیل گروههایی مخفی و برنامههایی روی آورد که بعضاً با اصول اعلامیاش در تضاد بود.
میراث باکونین دوپهلوست: از یک سو او الهامبخش نیروهای آنارشیستی مانند کروپوژین و مالاتستا و گروههای سندیکالیست شد و تأثیر مهمی بر جنبشهای کارگری در اسپانیا و دیگر کشورها گذاشت؛ از سوی دیگر نوشتههایش پراکنده و ناتمام است و برخورد شخصی و سیاسی او گاهی متناقض و اقتدارگرایانه ارزیابی شده است. همچنین موضعگیریهای ضدیهودی در برخی آثارش مورد نقد قرار گرفته و بهعنوان نقاط ضعف اخلاقی و نظری او یاد میشود.
در مجموع، باکونین چهرهای محوری در تاریخ آنارشیسم است: مخالف استبداد دولتی و حامی ایدهی جامعهسازی از پایین، اما همزمان شخصیتی پیچیده و گاه تناقضآمیز که هم الهامبخش جنبشهای رادیکال شد و هم با نقدها و اختلافنظرهای جدی روبهرو شد.
بخشی از کتاب باکونین و آنارشیسم جمع گرا
«میخائیل الکساندرویچ باکونین در ۱۸ می ۱۸۱۴ در پرموخینو ـ دهکدهای کوچک در ایالت تور واقع در ۱۵۰ مایلی شمال مسکو متولد شد. پدرش زمیندار متمولی بود که پس از اخذ مدرک دکترای فلسفه از دانشگاه پادوا، سالهای جوانیاش را در ایتالیا و در سمت دیپلمات گذرانده بود. او «لیبرال، رئوف، فرهیخته و باهوش بود که خود را وقف خانه و خانوادهاش کرده بود، با این حال، بینصیب از قوهٔ تخیل و دارای تعصبات ویژهٔ لیبرالها بود». بهمجرد بازگشتش به وطن در ملک خانوادگیاش مستقر شد تا سروسامانی به آن بدهد. در چهلسالگی با دختر جوان ۱۸ سالهای ازدواج کرد. واروارا مورایف دختر یکی از خانوادههای بسیار متشخص روسی بود. خانوادهٔ واروارا نیز گرایشهای لیبرالی داشتند و تعدادی از نزدیکانش در قیام دکابریستها در ۱۸۲۵ شرکت داشتند. بین سالهای ۱۸۱۱ تا ۱۸۲۴ واروارا صاحب ۱۱ فرزند شد. میخائیل فرزند سوم و پسر ارشد خانواده بود. در کودکی روابط گرمی با چهار خواهرش داشت که با هم گروه فرزندانِ ارشد را تشکیل میدادند. کودکی باکونین در محیطی باصفا و دلپذیر طی شد. ماکس نتلو مینویسد:»
حجم
۱۸۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۱۸۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه