
کتاب ایلهان، من یک سفیرم
معرفی کتاب ایلهان، من یک سفیرم
کتاب ایلهان، من یک سفیرم نوشتهی ربکا پیلی با ترجمهی سپیده اشرفی و هرمن رح، روایتی مستند از زندگی ایلهان عمر، نخستین زن محجبهی مسلمان در کنگرهی آمریکا است. این کتاب توسط نشر معارف منتشر شده است و بهصورت سرگذشتنامهای، فراز و نشیبهای زندگی ایلهان عمر را از دوران کودکی در سومالی تا مهاجرت به آمریکا و ورود به عرصهی سیاست روایت میکند. نویسنده با نگاهی جزئینگر و انسانی، تجربههای تلخ و شیرین ایلهان را در مواجهه با جنگ، مهاجرت، تبعیض و تلاش برای هویتیابی و موفقیت اجتماعی به تصویر کشیده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ایلهان، من یک سفیرم
ایلهان، من یک سفیرم اثری در ژانر سرگذشتنامه است که به زندگی ایلهان عمر، سیاستمدار سومالیاییتبار آمریکایی میپردازد. ربکا پیلی در این کتاب، زندگی ایلهان را از دوران کودکی در سومالی، تجربهی جنگ داخلی، مهاجرت به کنیا و سپس آمریکا، و در نهایت ورود به سیاست و نمایندگی در کنگرهی آمریکا دنبال کرده است. ساختار کتاب مبتنی بر روایت خطی و خاطرهمحور است و هر فصل به بخشی از زندگی ایلهان اختصاص دارد؛ از روزهای کودکی و خانوادهی پرجمعیتش تا تجربهی کمپ آوارگان و سپس مواجهه با فرهنگ و جامعهی جدید در آمریکا. کتاب نهتنها به روایت رویدادهای زندگی ایلهان میپردازد، بلکه به دغدغههای هویتی، فرهنگی و اجتماعی او نیز توجه ویژهای دارد. نویسنده تلاش کرده است تا تضادها و چالشهای میان سنتهای سومالیایی و فرهنگ آمریکایی را از زاویهی نگاه ایلهان به تصویر بکشد و نشان دهد که چگونه این تضادها بر مسیر زندگی و تصمیمات او تأثیر گذاشتهاند. در کنار روایت شخصی، کتاب به موضوعات کلانتری مانند مهاجرت، تبعیض نژادی، نقش زنان در سیاست و مفهوم شهروندی نیز پرداخته است.
خلاصه کتاب ایلهان، من یک سفیرم
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! کتاب با روایت کودکی ایلهان عمر در سومالی آغاز میشود؛ جایی که او در خانوادهای پرجمعیت و متفاوت از عرف جامعهی مردسالار سومالی رشد میکند. با آغاز جنگ داخلی، خانوادهی ایلهان ناچار به ترک خانه و پناه بردن به کمپ آوارگان در کنیا میشوند. تجربهی تلخ جنگ، گرسنگی، بیماری و مرگ عزیزان، بخش مهمی از خاطرات کودکی او را شکل میدهد. ایلهان در کمپ، با واقعیتهای تلخ مهاجرت و از دست دادن امنیت و خانه روبهرو میشود و در عین حال، درسهایی از همبستگی و امید را تجربه میکند. پس از سالها زندگی در کمپ، خانوادهی ایلهان موفق به مهاجرت به آمریکا میشوند. ورود به جامعهی جدید، برای ایلهان با شوک فرهنگی، مواجهه با تبعیض و تلاش برای سازگاری همراه است. او در آمریکا با چالشهای تازهای روبهرو میشود؛ از جمله تلاش برای حفظ هویت دینی و فرهنگی، یادگیری زبان و ورود به مدرسه. ایلهان به تدریج مسیر خود را در جامعهی جدید پیدا میکند و با پشتکار و حمایت خانواده، وارد عرصهی فعالیتهای اجتماعی و سیاسی میشود. در ادامه، کتاب به روایت ورود ایلهان به سیاست، فعالیتهای اجتماعی و تلاشهایش برای نمایندگی اقلیتها و مهاجران میپردازد. او با وجود مخالفتها و موانع متعدد، موفق میشود به عنوان اولین زن مسلمان محجبه وارد کنگرهی آمریکا شود. کتاب، فراز و نشیبهای این مسیر، فشارهای رسانهای، تهدیدها و همچنین حمایتهای مردمی را به تصویر میکشد و نشان میدهد که چگونه ایلهان عمر با تکیهبر هویت و تجربههای شخصیاش، به صدای قشرهای فرودست و مهاجر تبدیل میشود.
چرا باید کتاب ایلهان، من یک سفیرم را بخوانیم؟
این کتاب با روایتی صادقانه و جزئینگر، تجربهی زیستهی یک زن مهاجر مسلمان را در بستر تحولات اجتماعی و سیاسی معاصر آمریکا بازگو میکند. ایلهان، من یک سفیرم نهتنها داستان فردی از جنگ، مهاجرت و تلاش برای بقاست، بلکه تصویری از چالشهای هویتی، فرهنگی و اجتماعی مهاجران و اقلیتها را نیز ارائه میدهد. خواننده با مطالعهی این کتاب، با واقعیتهای کمتر دیدهشدهی زندگی در کمپهای آوارگان، دشواریهای ورود به جامعهی جدید و موانع پیشروی زنان و اقلیتها در عرصهی سیاست آشنا میشود. روایت کتاب، فرصتی برای درک بهتر مفهوم شهروندی، مقاومت در برابر تبعیض و اهمیت حفظ هویت در شرایط دشوار فراهم میکند. همچنین، کتاب نشان داده است که چگونه تجربههای شخصی میتواند به نیرویی برای تغییر اجتماعی و سیاسی تبدیل شود.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان سرگذشتنامه، مطالعات مهاجرت، مسائل زنان، سیاست و تاریخ معاصر آمریکا پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که دغدغهی هویت، تبعیض یا تجربهی مهاجرت دارند، این کتاب میتواند الهامبخش و آموزنده باشد.
بخشی از کتاب ایلهان، من یک سفیرم
«خوب میدانم از چه زمانی بود که این پیامها آغاز شد؛ چند ماه بعد از این بود که بهعنوان اولین زن مسلمان آمریکایی - سومالیاییتبار در سال ۲۰۱۸ وارد کنگره شدم؛ درست بعد از این بود که رئیس جمهور ترامپ جملههای توییتریاش را علیه من شروع کرده بود. پیامهایی با این مضامین برایم ارسال میشد: «ایلهان یک قهرمان آمریکایی است»؛ «مهم نیست اونها چی میگن. ما همیشه هوات رو داریم». تنها طی یک شب، مربعهای رنگارنگی از برگههای چسبان را دور پرچم آمریکا و کنار هم قرار داده بودند تا اسم من و ایالتی را که نمایندهاش بودم نشان دهند. ایالت مینهسوتا. از من خواستند آنها را جمع کنم. برای همین، یکی از کارمندام برگهها را جمع کرد و روی دیواری در داخل دفتر قرار داد. هرچند که مراجعهکنندگان ساختمان کنگره - که از هفت صبح تا هفت شب دوشنبه تا جمعه برای مراجعه عموم باز بود - دوباره اقدام به چسباندن این برگهها میکردند. «ممنونیم که صدای کسایی شدی که خودشون نمیتونن صحبت کنن». «تو سرباز این مردمی. برای صلح و عدالت همه». پیامها ادامه داشت و مقامات کنگره هم تسلیم شدند. حالا یک باریکه از برگههای ریز نوشته به نور مداوم دیوار تیره آنجا تبدیل شدهاست. چیزی که به آن افتخار میکنم این توصیفهای علنی و حمایت از کارم نیست. حتی این تحسینها و احساسات عمیق هم نیست. هرچند که احساسات اینچنینی در بسیاری مواقع من را در سختیها نجات دادهاست. اما چیزی که به آن افتخار میکنم، تنوع حیرتانگیز آدمهایی است که به من پیام میدهند؛ آدمهایی که از مکانهای متفاوت و با دیدگاههای مختلف هستند.»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۸۸ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۸۸ صفحه