
کتاب زبان داستان
معرفی کتاب زبان داستان
کتاب «زبان داستان: رویکردی شناختی» نوشتهٔ باربارا دنسیگر و با ترجمهٔ شیرین پورابراهیم، توسط نشر نویسه پارسی منتشر شده است. این اثر به بررسی رابطهٔ زبان و روایت ادبی از منظر زبانشناسی شناختی میپردازد و تلاش میکند با تکیهبر نظریههای آمیختگی مفهومی و دستور ساختی، فرایندهای زبانی و شناختی دخیل در شکلگیری معنای ادبی را تحلیل کند. کتاب با مثالهایی از رمانها و نمایشنامههای نویسندگان مختلف، مفاهیمی چون راوی، دیدگاه، فضاهای ذهنی و نقش ضمایر را در روایت بررسی میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب زبان داستان
«زبان داستان: رویکردی شناختی» اثری در حوزهٔ زبانشناسی شناختی و روایتشناسی است که بهصورت ناداستان و با ساختاری تحلیلی و پژوهشی نگاشته شده است. باربارا دنسیگر در این کتاب، با رویکردی میانرشتهای، به بررسی چگونگی ساخت معنا در متون ادبی میپردازد و تلاش میکند مرزهای میان زبان و ادبیات را از منظر شناختی بازتعریف کند. ساختار کتاب شامل هشت فصل است که هر یک به جنبهای از فرایند روایت و زبان میپردازد؛ از مباحث پایهای دربارهٔ تفاوت زبان و ادبیات و نقش روایت در فرهنگ و ذهن انسان، تا تحلیلهای تخصصیتر دربارهٔ آمیختگی مفهومی، فضاهای ذهنی، نقش راوی، دیدگاه، بازنمایی و فشردگی معنایی، و کاربرد ضمایر و ارجاعات در روایت. دنسیگر با بهرهگیری از مثالهایی از آثار نویسندگانی چون شکسپیر، مارگارت اتوود، فیلیپ راث و دیگران، نظریههای خود را بهصورت عملی و ملموس توضیح داده است. این کتاب نهتنها برای زبانشناسان و دانشجویان ادبیات، بلکه برای علاقهمندان به تحلیل روایت و مطالعات میانرشتهای نیز قابل استفاده است. قالب کتاب پژوهشی و دانشگاهی است و بهگونهای طراحی شده که هم به مباحث نظری و هم به نمونههای کاربردی بپردازد.
خلاصه کتاب زبان داستان
کتاب «زبان داستان: رویکردی شناختی» به بررسی این پرسش میپردازد که چگونه متون ادبی، بهویژه داستانها، معنا میسازند و چه سازوکارهای زبانی و شناختی در این فرایند نقش دارند. دنسیگر با تکیهبر نظریهٔ آمیختگی مفهومی و دستور ساختی، استدلال میکند که متون ادبی صرفاً بازتابدهندهٔ واقعیت یا فرهنگ نیستند، بلکه مصنوعات زبانی فعالی هستند که از طریق انتخابهای واژگانی و دستوری، معانی پیچیده و چندلایهای را شکل میدهند. در بخشهای آغازین، کتاب به تفاوتهای میان زبان و ادبیات و مرزهای ظریف آنها میپردازد و نشان میدهد که چگونه حتی ساختارهای سادهٔ زبانی میتوانند در بافت ادبی، معانی جدید و غیرمنتظرهای بیافرینند. دنسیگر سپس به نظریهٔ آمیختگی مفهومی میپردازد و توضیح میدهد که چگونه ذهن انسان با ترکیب بستههای مفهومی و استفاده از نشانههای زبانی، معانی نوظهور و خلاقانهای را در روایتها میسازد. در ادامه، نقش راوی، دیدگاه، و فضاهای ذهنی در روایت بررسی میشود. کتاب نشان میدهد که انتخاب ضمایر، زمانهای دستوری و ساختارهای نحوی چگونه بر شکلگیری دیدگاه روایی و تجربهٔ خواننده تأثیر میگذارند. همچنین به نقش ارجاعات، بازنمایی گفتار و تفکر شخصیتها، و چگونگی انتقال احساسات و افکار از طریق زبان پرداخته شده است. در فصلهای پایانی، دنسیگر به تعامل میان روایت و فرهنگ، نقش روایت در سازماندهی تجربهٔ انسانی، و اهمیت شبکههای اجتماعی و حافظهٔ جمعی در شکلگیری و انتقال داستانها اشاره میکند. کتاب در مجموع، تصویری از روایت بهعنوان پدیدهای زبانی-شناختی ارائه میدهد که در آن معنا نهتنها از طریق واژهها، بلکه از طریق فرایندهای ذهنی و فرهنگی ساخته میشود.
چرا باید کتاب زبان داستان را بخوانیم؟
این کتاب برای کسانی که به دنبال درک عمیقتری از فرایندهای معنایی و شناختی در روایتهای ادبی هستند، منبعی ارزشمند بهشمار میآید. «زبان داستان: رویکردی شناختی» با ترکیب نظریههای زبانشناسی شناختی و مثالهای متنوع از متون ادبی، به خواننده امکان میدهد تا سازوکارهای پنهان در پسِ ساخت معنا و روایت را کشف کند. مطالعهٔ این اثر به فهم بهتر نقش زبان در شکلگیری تجربهٔ ادبی، تحلیل روایتها و حتی خلق داستانهای جدید کمک میکند. همچنین کتاب بهواسطهٔ پرداختن به موضوعاتی چون آمیختگی مفهومی، فضاهای ذهنی و نقش راوی، افقهای تازهای را برای پژوهشگران و علاقهمندان به مطالعات میانرشتهای میگشاید.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب به دانشجویان و پژوهشگران زبانشناسی، ادبیات فارسی و عربی، مطالعات روایت، و علاقهمندان به تحلیل متون ادبی پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که دغدغهٔ فهم سازوکارهای معنایی و شناختی در داستانگویی دارند یا به دنبال رویکردی نو در تحلیل روایت هستند، مناسب است.
بخشی از کتاب زبان داستان
«رابطة زبان و ادبیات موضوع بحثبرانگیزی است. از یک سو، میتوان آن را صرفاً رابطة مادة خام و محصول نهایی توصیفکرد؛ یعنی زبان مبنایی برای پیدایش کارهای خلاق و منحصر به فرد ادبیات فراهم میکند. از طرف دیگر، به محض آنکه به معنی مینگریم خطوط حائل [میان زبان و ادبیات] کمرنگ میشود. یعنی تعریف مرز قاطعی که بتواند معنی آثار ادبی و سایر متون را از هم متمایز کند دشوار است. یکی از روشهای ناچیزانگاشتن پیوندهای محرز میان زبان و ادبیات این است که ادعا کنیم داستان در مقایسه با بافت روزمره، حاوی دانش بسیار وسیعتر و از لحاظ فرهنگی، به مراتب ویژهتری است. اما این ادعا اغراقآمیز است. نمیتوان پیگیر مسألهای عادی، مثلاً تغییر آب و هوا، بود اما هیچ دانش قبلی از این موضوع نداشت. اصطلاحاتی نظیر افزایش دمای زمین یا کربن خنثی تنها در بافت چنین مباحثی و علم مرتبط با آن معنی میدهد. همچنین، درست نیست بگوییم ادبیات فقط به خاطر توصیف نکردن حقایق و رخدادهای واقعی با زبان فرق دارد. ساختارهای زبانی مثل جملات شرطی نیز همین کار را میکنند. این ساختارها سناریوهای تخیلی را ترکیببندی میکنند و پیامدهای آن سناریوهای تخیلی را میجویند. مرز حائل میان زبان و ادبیات یا بسیار ظریف است، طوریکه نمیتوان آن را دید، یا بسته به فرضیات، بسیار متغیر است.»
حجم
۳٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۳٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه