
کتاب درمان مبتنی بر ذهنی سازی
معرفی کتاب درمان مبتنی بر ذهنی سازی
کتاب الکترونیکی «درمان مبتنی بر ذهنیسازی: از تئوری تا درمان» نوشتهٔ سیمین حسینیان، مریم مصباحی، سحر غفوری و معصومه صیادی اثری تخصصی در حوزهٔ روانشناسی و مشاوره است که نشر رشد فرهنگ آن را منتشر کرده است. این کتاب به معرفی و تشریح رویکرد درمانی مبتنی بر ذهنیسازی میپردازد و با تکیهبر منابع علمی و پژوهشی، مفاهیم پایه، نظریهها و راهبردهای عملی این شیوهٔ درمانی را برای درمانگران، مشاوران و علاقهمندان حوزه سلامت روان توضیح میدهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب درمان مبتنی بر ذهنی سازی
«درمان مبتنی بر ذهنیسازی: از تئوری تا درمان» اثری ناداستان و دانشگاهی است که به بررسی یکی از رویکردهای نوین در رواندرمانی میپردازد. نویسندگان با بهرهگیری از منابع بهروز و پژوهشهای معتبر، ابتدا مفاهیم نظری و ریشههای تاریخی ذهنیسازی را شرح دادهاند و سپس به کاربردهای عملی آن در درمان فردی، گروهی و خانوادهدرمانی پرداختهاند. ساختار کتاب به دو بخش اصلی تقسیم شده است: بخش نخست به اصول و کلیات ذهنیسازی، خاستگاههای نظری، مراحل رشد، ابعاد مختلف و سنجش این توانمندی میپردازد؛ بخش دوم نیز راهبردها و فنون درمانی را با مثالهای بالینی و بستههای درمانی ارائه میدهد. این کتاب با زبانی تخصصی اما قابلدنبالکردن، برای دانشجویان، درمانگران و پژوهشگران حوزه روانشناسی و مشاوره طراحی شده است و تلاش دارد پلی میان نظریه و عمل در درمان مبتنی بر ذهنیسازی ایجاد کند. نویسندگان در مقدمه، دغدغهٔ خود را معرفی این رویکرد به جامعهٔ علمی و کمک به ارتقای سلامت روان افراد و خانوادهها عنوان کردهاند.
خلاصه کتاب درمان مبتنی بر ذهنی سازی
کتاب «درمان مبتنی بر ذهنیسازی: از تئوری تا درمان» به بررسی جامع مفهوم ذهنیسازی و کاربرد آن در درمان اختلالات روانی میپردازد. ذهنیسازی بهعنوان توانایی درک و تفسیر رفتار خود و دیگران بر اساس حالات ذهنی، افکار و احساسات تعریف شده است. نویسندگان ابتدا به ریشههای نظری این مفهوم در روانتحلیلگری، نظریه دلبستگی و علوم شناختی اشاره میکنند و نشان میدهند که ذهنیسازی چگونه در تعاملات اولیه کودک با مراقبان رشد مییابد و چه نقشی در سلامت روان ایفا میکند. در ادامه، کتاب به مراحل رشد ذهنیسازی، ابعاد مختلف آن (شناختی، عاطفی، کنترلشده، خودکار، متمرکز بر خود یا دیگران) و اهمیت عملکرد انعکاسی میپردازد. بخش مهمی از کتاب به شکستها و اختلالات ذهنیسازی اختصاص دارد و توضیح میدهد که چگونه آسیبهای دلبستگی یا تجربههای منفی میتوانند این توانمندی را مختل کنند و منجر به مشکلاتی مانند اختلال شخصیت مرزی، افسردگی یا اضطراب شوند. در بخش دوم، راهبردها و فنون درمانی مبتنی بر ذهنیسازی معرفی میشوند. این راهبردها شامل فنون فردی، گروهی و خانوادهدرمانی است که با مثالهای بالینی و بستههای درمانی همراه شدهاند. نویسندگان تأکید دارند که درمانگر باید همواره بر فرایند ذهنیسازی خود و مراجع نظارت داشته باشد و با ایجاد فضای امن، به مراجع کمک کند تا افکار و احساسات خود را بهتر بشناسد و تفسیر کند. سنجش ظرفیت ذهنیسازی و عملکرد انعکاسی نیز بهعنوان ابزارهای کلیدی در ارزیابی و پیشبرد درمان معرفی شدهاند. در مجموع، کتاب تلاش میکند تا با ارائهٔ چارچوب نظری و عملی، درمانگران را در بهکارگیری این رویکرد نوین یاری دهد.
چرا باید کتاب درمان مبتنی بر ذهنی سازی را بخوانیم؟
این کتاب با تمرکز بر رویکرد ذهنیسازی، به یکی از مهمترین تحولات اخیر در رواندرمانی میپردازد و بهویژه برای کسانی که به دنبال درک عمیقتر از فرایندهای ذهنی و روابط انسانی هستند، منبعی ارزشمند بهشمار میآید. «درمان مبتنی بر ذهنیسازی: از تئوری تا درمان» نهتنها مفاهیم نظری را بهروشنی توضیح میدهد، بلکه با ارائهٔ فنون و مثالهای بالینی، امکان کاربرد عملی این رویکرد را در جلسات درمانی فراهم میکند. این اثر به درمانگران کمک میکند تا با شناخت بهتر ذهنیسازی، مداخلات مؤثرتری برای اختلالات روانی و مشکلات بینفردی طراحی کنند و به ارتقای سلامت روان مراجعان خود بپردازند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای روانشناسان، مشاوران، رواندرمانگران، دانشجویان رشتههای روانشناسی و مشاوره و پژوهشگران حوزه سلامت روان مناسب است. همچنین افرادی که با اختلالات شخصیت، افسردگی، اضطراب یا مشکلات ارتباطی دستوپنجه نرم میکنند یا علاقهمند به یادگیری رویکردهای نوین درمانی هستند، میتوانند از محتوای این کتاب بهرهمند شوند.
بخشی از کتاب درمان مبتنی بر ذهنی سازی
«ذهنیسازی توسط پیتر فوناگی، میریام استیل، هوارد استیل و مری تارگت معرفی شد. این مدل، تلاشی است تا رفتار انسان را ورای پوسته ظاهری و قابل مشاهده او درک و تفسیر کند. فوناگی و همکارانش (۱۹۹۸)، ذهنیسازی را بهعنوان توانایی شخص برای فهم یا توضیح رفتار خود و یا دیگری توضیح دادهاند؛ به عبارتی این توانایی شامل درک وضعیت ذهنی و قصد و نیت افراد است. درواقع از یکسو شامل درک فرضیات، افکار، اهداف و دیگر فرآیندهای شناختی ذهن و از سوی دیگر به معنای درک احساسات، علایق، نیازها و دیگر فرآیندهای عاطفی ذهن است. این توانایی توضیح میدهد که هر شخص به چه صورت فکر و احساس میکند (کوپر و ردفرن، ۲۰۱۵؛ فوناگی، تارگت، استیل و استیل، ۱۹۹۸). ذهنیسازی، بهعنوان یک فرآیند اولیه و تحولی به تلاش یا خودآگاهی خاصی نیاز ندارد و در کوتاهترین شکل ممکن میتوان ذهنیسازی را توجه و تمرکز برروی ذهن یا توجه به خود از بیرون و توجه به دیگران از درون تعریف کرد (فوناگی و آسن، ۲۰۱۲؛ آلن، فوناگی، بیتمن، ۲۰۰۸). بهعنوانمثال وقتی برروی هیجانات و افکار خود متمرکز هستیم گویی مثل یک نظارهگر بیرونی خودمان را با تمام داشتههایمان بررسی میکنیم و وقتی به ابعاد شناختی و عاطفی در دیگران توجه داریم گویی درونیات آنها را کاوش میکنیم و از دورن قلبشان به آنها مینگریم.»
حجم
۹۳۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۸ صفحه
حجم
۹۳۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۸ صفحه